بخش عمدۀ ادبیات باستانی مصر، متون دینی، متشکل از دعاها، اوراد و افسون ها و اساطیر و حماسه های پیش از تاریخ مصر و آغاز دوران تاریخی آن سرزمین است. قصیده های مصر باستان آمیخته ای از اشعار مذهبی و سرودهای حماسی بوده است. کارشناسان از آنجائی که بیشتر از سروده ها پیرامون اهرام مصر بوده است، آنها را «سروده های اهرام»[۱] نام گذاشته اند. ساختار این قصیده ها و سروده ها کهن ترین شکل و قالب اشعار و قصاید مصریان است که تاکنون شناخته شده است. مصریان قواعد و قوانین سرایندگی پیشرفته ای نداشته اند و آنچه کاهنان و یا شاعران دین گرا می سروده اند متناسب با ذوق و اشتیاق آنان در هنر سرایندگی با محوریت ارکان و عناصر دینی از جمله خدایان مصر باستان بوده است. قافیه در اشعار مصریان بسیار قدیم وجود داشته ولی حد و مرز میان متون منثور و منظوم کاملاً رعایت می شده است. سرایندگان مصری یک مفهوم را در قوالب و به صورت عبارت های گوناگون
بیان می کرده اند و این، حکایت از غنای زبان و ادبیات قبطیان باستان می کند. شاعران عبرانی[۲] این شیوه را از مصریان و بابلیان اقتباس کرده و آن را پرورش داده و به کار برده اند[۳].
