faryad beseda Mar 22, 2012 مشت ميكوبم بر در پنجه مي سايم بر پنجره ها من دچار خفقانم خفقان من تنگ امده ام از همه چيز بگذاريد هواري بزنم . . آه ميخواهم فرياد بلندي بكشم كه صدايم به شما هم برسد. (فريدون مشيري)
مشت ميكوبم بر در پنجه مي سايم بر پنجره ها من دچار خفقانم خفقان من تنگ امده ام از همه چيز بگذاريد هواري بزنم . . آه ميخواهم فرياد بلندي بكشم كه صدايم به شما هم برسد. (فريدون مشيري)
MOΣIN Mar 17, 2012 رعد همی زند دُهل ، زنده شده است جزء و کل در دل شاخ و مغز گل بوی بهار میکشد آنکه ضمیر دانه را علت میوه میکند راز دل درخت را بر سر دار میکشد لطف بهار بشکند رنج خمار باغ را گرچه جفای دی کنون سوی خمار میکشد
رعد همی زند دُهل ، زنده شده است جزء و کل در دل شاخ و مغز گل بوی بهار میکشد آنکه ضمیر دانه را علت میوه میکند راز دل درخت را بر سر دار میکشد لطف بهار بشکند رنج خمار باغ را گرچه جفای دی کنون سوی خمار میکشد