احکام نماز قضا

JavadMessi

مدیر بازنشسته
کسی که نماز واجب خود را در وقت آن نخوانده باید قضای آن را بجا آورد، اگرچه در تمام وقت نماز خواب مانده یا به واسطه سستی، نماز نخوانده باشد ولی نمازهای یومیه ای را که زن در حال حیض یا نفاس نخوانده قضا ندارد.

اگر بعد از وقت نماز بفهمد نمازی را که خوانده باطل بوده باید قضای آن را بخواند.

کسی که نماز قضا دارد باید در خواندن آن کوتاهی نکند ولی واجب نیست فورا آن را بجا آورد.

کسی که نماز قضا دارد می تواند نماز مستحبی بخواند.

اگر انسان احتمال دهد که نماز قضایی دارد یا نمازهایی را که خوانده صحیح نبوده، مستحب است احتیاطاً قضای آن را بجا آورد.

قضای نمازهای یومیه لازم نیست به ترتیب خوانده شود. مثلاً کسی که یک روز نماز عصر و روز بعد نماز ظهر را نخوانده لازم نیست اول نماز عصر و بعداز آن نماز ظهر را قضا نماید.

اگر بخواهد قضای چند نماز غیر یومیه مانند نماز آیات را بخواند یا مثلا بخواهد قضای یک نماز یومیه و چند نماز غیر یومیه را بخواند لازم نیست آنها را به ترتیب بجا آورد.

اگر کسی نداند که نمازهایی که از او قضا شده کدام یک جلوتر بوده لازم نیست به طوری بخواند که ترتیب حاصل شود و هر یک را می تواند مقدم بداند.

اگر کسی که نمازهایی از او قضا شده، می داند کدام یک جلوتر قضا شده، احتیاط مستحب آن است که به ترتیب قضا کند و آنچه اول قضا شده اول بخواند و دومی را بعد و همین طور.

اگر برای میتی می خواهند نماز قضا بدهند، و می دانند آن میت ترتیب قضا شدن را می دانسته باز لازم نیست طوری قضا را بجا بیاورند که ترتیب حاصل شود.

اگر برای میتی که در مسأله پیش گفته شد بخواهند چند نفر را اجیر کنند که نماز بخوانند لازم نیست برای آنها وقت مرتب معین کنند که با هم شروع نکنند در عمل .

اگر بدانند که میت ترتیب قضا شدن را نمی دانسته یا ندانند که می دانسته ، لازم نیست به ترتیب برای او قضا بجا بیاورند.

در مسأله پیش اگر بخواهند چند نفر را برای به جا آوردن نماز میت اجیر کنند لازم نیست وقت معین کنند و می توانند همه با هم شروع به قضا کنند.

کسی که چند نماز از او قضا شده و شماره آنها را نمی داند مثلا نمی داند چهار تا بوده یا پنج تا، چنانچه مقدار کمتر را بخواند کافی است و همچنین اگر شماره آنها را می دانسته و فراموش کرده، اگر مقدار کمتر را بخواند کفایت می کند.

کسی که نماز قضا از همین روز یا روزهای پیش دارد می تواند قبل از خواندن نمازی که قضا شده، نماز ادایی را بخواند و لازم نیست نماز قضا را جلو بیندازد.

کسی که می داند یک نماز چهار رکعتی نخوانده و نمی داند نماز ظهر است یا عصر است یا عشا، اگر یک نماز چهار رکعتی بخواند به نیت قضای نمازی که نخوانده کافی است .

اگر از روزهای گذشته نمازهای قضا دارد و یک نماز یا بیشتر هم از همان روز از او قضا شده، اگرچه لازم نیست نمازهای قضا را پیش از نماز ادا بخواند حتی اگرچه وقت داشته باشد و ترتیب بین نمازهای قضا را هم بداند ولی احتیاط استحبابی آن است که نمازهای قضا مخصوصا نماز قضای همان روز را پیش از نماز ادا بخواند.

تا انسان زنده است اگر چه از خواندن نماز قضاهای خود عاجز باشد دیگری نمی تواند نمازهای او را قضا نماید.

نماز قضا را با جماعت می شود خواند، چه نماز امام جماعت ادا باشد یا قضا، و لازم نیست هر دو یک نماز را بخوانند مثلاً اگر نماز قضای صبح را با نماز ظهر یا عصر امام بخواند اشکال ندارد.

مستحب است بچه ممیز یعنی بچه ای که خوب و بد را می فهمد به نماز خواندن و عبادت های دیگر عادت دهند بلکه مستحب است او را به قضای نمازها هم وادار نمایند.
 
آخرین ویرایش:

JavadMessi

مدیر بازنشسته
استفتائات آیت الله وحید خراسانی در مورد نماز قضا

استفتائات آیت الله وحید خراسانی در مورد نماز قضا

مسأله ۱۳۷۸ ـ كسى كه نماز واجب خود را در وقت آن نخوانده باید قضاى آن را به جا آورد، اگر چه در تمام وقت نماز خواب مانده، یا به واسطه مستى یا بى هوشى كه به اختیار او بوده نماز نخوانده باشد، و نمازهایى را كه زن در حال حیض یا نفاس نخوانده قضا ندارد، چه نمازهاى یومیه باشد چه غیر آن، ولى در نماز آیات براى زلزله و رعد و برق بنابر احتیاط واجب بدون نیت ادا و قضا بجا آورد.

مسأله ۱۳۷۹ ـ اگر بعد از وقت نماز بفهمد نمازى را كه خوانده باطل بوده، باید قضاى آن را به جا آورد.

مسأله ۱۳۸۰ ـ كسى كه نماز قضا دارد باید در خواندن آن كوتاهى نكند، ولى واجب نیست فوراً آن را به جا آورد.

مسأله ۱۳۸۱ ـ كسى كه نماز قضا دارد مى تواند نماز مستحبّى بخواند.

مسأله ۱۳۸۲ ـ اگر انسان احتمال دهد كه نماز قضایى دارد، یا نمازهایى را كه خوانده صحیح نبوده، احتیاط مستحبّ آن است كه قضاى آنها را به جا آورد.

مسأله ۱۳۸۳ ـ در قضاى نمازهاى یومیه ترتیب لازم نیست، مگر در نمازهایى كه در اداى آنها ترتیب هست، مثل نماز ظهر و عصر، یا مغرب و عشاء از یك روز، اگر چه احتیاط مستحبّ در غیر اینها نیز مراعات ترتیب است.

مسأله ۱۳۸۴ ـ اگر بخواهد قضاى چند نماز غیر یومیه مانند نماز آیات را بخواند، یا مثلا بخواهد قضاى یك نماز یومیه و چند نماز غیر یومیه را بخواند، لازم نیست آنها را به ترتیب به جا آورد.

مسأله ۱۳۸۵ ـ اگر ترتیب نمازهایى را كه نخوانده فراموش كند،احتیاط مستحبّ آن است كه طورى آنها را بخواند كه یقین كند به ترتیبى كه قضا شده به جا آورده است، مثلا اگر قضاى یك نماز ظهر و یك نماز مغرب بر او واجب است و نمى داند كدام اوّل قضا شده، اوّل یك نماز مغرب و بعد از آن یك نماز ظهر و دوباره نماز مغرب را بخواند، یا اوّل یك نماز ظهر و بعد از آن یك نماز مغرب، و دوباره نماز ظهر را بخواند تا یقین كند هر كدام را كه اوّل قضا شده اوّل خوانده است.

مسأله ۱۳۸۶ ـ اگر نماز ظهر یك روز و نماز عصر روز دیگر، یا دو نماز ظهر، یا دو نماز عصر از او قضا شده و نمى داند كدام اوّل قضا شده است، چنانچه دو نماز چهار ركعتى بخواند به نیت این كه اوّلى قضاى نماز روز اوّل و دومى قضاى نماز روز دوم باشد، در حاصل شدن ترتیب كافیست.

مسأله ۱۳۸۷ ـ اگر یك نماز ظهر و یك نماز عشاء، یا یك نماز عصر و یك نماز عشاء از او قضا شود و نداند كدام اوّل قضا شده است، احتیاط مستحبّ آن است كه طورى آنها را بخواند كه ترتیب حاصل شود، و براى یقین به حصول ترتیب ـ مثلا اگر یك نماز ظهر و یك نماز عشاء از او قضا شده و اوّلى آنها را نمى داند ـ مى تواند اوّل یك نماز ظهر و بعد از آن یك نماز عشاء و دوباره یك نماز ظهر بخواند، یا اوّل یك نماز عشاء بعد یك نماز ظهر و دوباره یك نماز عشاء بخواند.

مسأله ۱۳۸۸ ـ كسى كه مى داند یك نماز چهار ركعتى نخوانده ولى نمى داند نماز ظهر است یا نماز عصر، اگر یك نماز چهار ركعتى به نیت قضاى نمازى كه نخوانده به جا آورد كافیست، و همچنین است اگر نداند نمازى كه نخوانده ظهر است یا عشاء، و در این صورت نسبت به جهر و اخفات مخیر مى باشد.

مسأله ۱۳۸۹ ـ كسى كه پنج نماز پشت سر هم از او قضا شده و نمى داند اوّلى آنها كدام است ، چنانچه نُه نماز به ترتیب بخواند ـ مثلا از نماز صبح شروع كند و بعد از آن كه ظهر و عصر و مغرب و عشاء را خواند، دو مرتبه نماز صبح و ظهر و عصر و مغرب را بخواند ـ یقین به ترتیب حاصل نموده است، و اگر شش نماز پشت سر هم از او قضا شده و اوّلى آنها را نمى داند، براى یقین به حصول ترتیب ده نماز به ترتیب قضا كند، و همین طور براى هر یك نمازى كه به نمازهاى قضاى او اضافه مى شود، در صورتى كه پشت سر هم قضا شده باشد، یك نماز بر مقدارى كه گفته شد اضافه نماید تا یقین به حصول ترتیب پیدا شود.

مسأله ۱۳۹۰ ـ كسى كه مى داند نمازهاى پنجگانه او هر كدام از یك روز قضا شده و ترتیب آنها را نمى داند، بهتر این است كه نماز پنج شبانه روز را بخواند، و اگر شش نماز از شش روز از او قضا شده نماز شش شبانه روز را بخواند، و همچنین براى هر نمازى كه به نمازهاى قضاى او اضافه شود، یك شبانه روز بیشتر بخواند، و به این كیفیت یقین پیدا مى كند كه به ترتیبى كه قضا شده به جا آورده است.

مثلا اگر هفت نماز از هفت روز نخوانده باشد، نماز هفت شبانه روز را قضا نماید، و كفایت مى كند براى هر روزى، اگر در حضر و آن چه در حكم آن است فوت شده باشد، یك نماز دو ركعتى و یك نماز سه ركعتى و یك نماز چهار ركعتى مردّد بین ظهر و عصر و عشاء به جا آورد، و اگر در سفر فوت شده باشد، یك نماز دو ركعتى مردّد بین صبح و ظهر و عصر و عشاء و یك نماز سه ركعتى به جا آورد.

مسأله ۱۳۹۱ ـ كسى كه مثلا چند نماز صبح یا چند نماز ظهر از او قضا شده و شماره آنها را نمى داند یا فراموش كرده ـ مثلا نمى داند كه سه یا چهار یا پنج نماز بوده ـ چنانچه مقدار كمتر را بخواند كافیست، ولى احتیاط مستحبّ این است كه به قدرى نماز بخواند كه یقین كند تمام آنها را خوانده است، مخصوصاً در صورتى كه یقین به مقدار داشته و بعد از آن مقدار را فراموش كرده باشد.

مسأله ۱۳۹۲ ـ كسى كه فقط یك نماز قضا از روزهاى پیش دارد، احتیاط مستحبّ این است كه ـ در صورت امكان ـ اوّل آن را بخواند، بعد مشغول نماز آن روز شود، و نیز اگر از روزهاى پیش نماز قضا ندارد ولى یك نماز یا بیشتر از همان روز از او قضا شده است، مستحبّ است كه ـ در صورت امكان ـ نماز قضاى آن روز را پیش از نماز ادا بخواند، و در هر دو صورت اگر وقت فضیلت نماز یومیه فوت مى شود بهتر آن است كه نماز یومیه را مقدّم بدارد.

مسأله ۱۳۹۳ ـ اگر در بین نماز یادش بیاید كه یك نماز یا بیشتر از همان روز از او قضا شده، یا فقط یك نماز قضا از روزهاى پیش دارد، چنانچه وقت وسعت دارد و ممكن است نیت را به نماز قضا برگرداند،احتیاط مستحبّ این است كه نیت نماز قضا كند، مثلا اگر در نماز ظهر پیش از ركوع ركعت سوم یادش بیاید كه نماز صبح آن روز قضا شده، در صورتى كه وقت نماز ظهر تنگ نباشد، نیت را به نماز صبح برگرداند و آن را دو ركعتى تمام كند بعد ظهر را بخواند، ولى اگر وقت تنگ است یا نمى تواند نیت را به نماز قضا برگرداند ـ مثل آن كه در ركوع ركعت سوم نماز ظهر یادش بیاید كه نماز صبح را نخوانده، چون اگر بخواهد نیت نماز صبح كند، یك ركوع كه ركن است زیاد مى شود ـ نباید نیت را به قضاى صبح برگرداند.

مسأله ۱۳۹۴ ـ اگر از روزهاى گذشته نمازهاى قضا دارد و یك نماز یا بیشتر هم از همان روز از او قضا شده، چنانچه براى قضاى تمام آنها وقت ندارد یا نمى خواهد همه را در آن روز بخواند، مستحبّ است نماز قضاى آن روز را پیش از نماز ادا بخواند، و احتیاط مستحبّ این است كه بعد از خواندن قضاى نمازهاى سابق، دوباره نماز قضایى را كه در آن روز پیش از نماز ادا خوانده به جا آورد.

مسأله ۱۳۹۵ ـ تا انسان زنده است اگر چه از قضاى نمازهاى خود عاجز باشد، دیگرى نمى تواند نمازهاى او را قضا نماید.

مسأله ۱۳۹۶ ـ نماز قضا را با جماعت مى شود خواند، چه نماز امام جماعت ادا باشد یا قضا، و لازم نیست هر دو یك نماز را بخوانند، مثلا اگر نماز قضاى صبح را با نماز ظهر یا عصر امام بخواند، اشكال ندارد.

مسأله ۱۳۹۷ ـ مستحبّ است بچّه ممیز را ـ یعنى بچّه اى كه خوب و بد را مى فهمد ـ به نماز خواندن و عبادتهاى دیگر عادت دهند، بلكه مستحبّ است او را به قضاى نمازها هم وادار نمایند.
 
آخرین ویرایش:

JavadMessi

مدیر بازنشسته
استفتائات آیت الله سیستانی در مورد نماز قضا

استفتائات آیت الله سیستانی در مورد نماز قضا

مسأله ۱۳۵۵ ـ كسى كه نماز يوميه خود را در وقت آن نخوانده ، بايد قضاى آن را بجا آورد ، اگر چه در تمام وقت نماز خواب مانده يا بواسطه مستى نماز نخوانده باشد . و همچنين است هر نماز واجب ديگرى كه آن را در وقتش نخواند حتى ـ بنابر احتياط لازم ـ نمازى را كه در وقت معينى به نذر بر او واجب شده . ولى نماز عيد فطر و قربان قضا ندارند ، و همچنين نمازهائى را كه زن در حال حيض يا نفاس نخوانده قضا ندارد چه نمازهاى يوميّه باشد چه غير آن ، و حكم قضاى نماز آيات خواهد آمد .

مسأله ۱۳۵۶ ـ اگر بعد از وقت نماز بفهمد نمازى را كه خوانده باطل بوده ، بايد قضاى آن را بخواند .

مسأله ۱۳۵۷ ـ كسى كه نماز قضا دارد ، بايد در خواندن آن كوتاهى نكند ، ولى واجب نيست فوراً آن را بجا آورد .

مسأله ۱۳۵۸ ـ كسى كه نماز قضا دارد ، مى‏تواند نماز مستحبى بخواند .

مسأله ۱۳۵۹ ـ اگر انسان احتمال دهد كه نماز قضائى دارد ، يا نمازهائى را كه خوانده صحيح نبوده ، ـ مستحب است احتياطاً ـ قضاى آنها را بجا آورد .

مسأله ۱۳۶٠ ـ در قضاى نمازهاى يوميّه ترتيب لازم نيست ، مگر در نمازهائى كه در اداى آنها ترتيب هست ، مثل نماز ظهر و عصر ، يا مغرب و عشا از يك روز .

مسأله ۱۳۶۱ ـ اگر بخواهد قضاى چند نماز غير يوميّه مانند نماز آيات را بخواند ، يا مثلاً بخواهد قضاى يك نماز يوميّه و چند نماز غير يوميّه را بخواند ، لازم نيست آنها را به ترتيب بجا آورد .

مسأله ۱۳۶۲ ـ كسى كه مى‏داند يك نماز چهار ركعتى نخوانده ، ولى نمى‏داند نماز ظهر است يا نماز عشا ، اگر يك نماز چهار ركعتى به نيّت قضاى نمازى كه نخوانده بجا آورد كافى است ، و نسبت به جهر و اخفات مخيّر مى‏باشد .

مسأله ۱۳۶۳ ـ كسى كه مثلاً چند نماز صبح ، يا چند نماز ظهر از او قضا شده و شماره آنها را نمى‏داند ، يا فراموش كرده ، مثلاً نمى‏داند كه سه ، يا چهار ، يا پنچ نماز بوده ، چنانچه مقدار كمتر را بخواند كافى است ، ولى بهتر اين است كه بقدرى نماز بخواند كه يقين كند تمام آنها را خوانده است ، مثلاً اگر فراموش كرده كه چند نماز صبح از او قضا شده است و يقين دارد كه بيشتر از ده نماز نبوده ، احتياطاً ده نماز صبح بخواند .

مسأله ۱۳۶۴ ـ كسى كه فقط يك نماز قضا از روزهاى پيش دارد ، بهتر اين است كه اگر وقت فضيلت نماز آن روز فوت نمى‏شود ، اول آن را بخواند بعد مشغول نماز آن روز شود . و نيز اگر از روزهاى پيش نماز قضا ندارد ولى يك نماز يا بيشتر از همان روز از او قضا شده است ، در صورتى كه وقت فضيلت آن نماز فوت نمى‏شود ، بهتر اين است كه نماز قضاى آن روز را پيش از نماز ادا بخواند .

مسأله ۱۳۶۵ ـ اگر در بين نماز يادش بيايد كه يك نماز يا بيشتر از همان روز از او قضا شده ، يا فقط يك نماز قضا از روزهاى پيش دارد ، چنانچه وقت وسعت دارد و ممكن است نيّت را به نماز قضا برگرداند ، بهتر اين است كه نيّت نماز قضا كند اگر وقت فضيلت نماز آن روز فوت نمى‏شود ، مثلاً اگر در نماز ظهر پيش از ركوع ركعت سوم يادش بيايد كه نماز صبح آن روز مثلاً قضا شده ، در صورتى كه وقت فضيلت نماز ظهر تنگ نباشد ، نيّت را به نماز صبح برگرداند و آن را دو ركعتى تمام كند ، بعد ظهر را بخواند ، ولى اگر وقت فضيلت تنگ است يا نمى‏تواند نيّت را به نماز قضا برگرداند ، مثلاً در ركوع ركعت سوم نماز ظهر يادش بيايد كه نماز صبح را نخوانده ، چون اگر بخواهد نيّت نماز صبح كند يك ركوع كه ركن است زياد مى‏شود ، نبايد نيّت را به قضاى صبح برگرداند .

مسأله ۱۳۶۶ ـ اگر از روزهاى گذشته نمازهاى قضا دارد ، و يك نماز يا بيشتر هم از همان روز از او قضا شده ، چنانچه براى قضاى تمام آنها وقت ندارد ، يا نمى‏خواهد همه را در آن روز بخواند ، مستحب است نماز قضاى آن روز را پيش از نماز ادا بخواند .

مسأله ۱۳۶۷ ـ تا انسان زنده است اگر چه از قضاى نمازهاى خود عاجز باشد ، ديگرى نمى‏تواند نمازهاى او را قضا نمايد .

مسأله ۱۳۶۸ ـ نماز قضا را با جماعت مى‏شود خواند ، چه نماز امام جماعت ادا باشد يا قضا ، و لازم نيست هر دو يك نماز را بخوانند ، مثلاً اگر نماز قضاى صبح را با نماز ظهر يا عصر امام بخواند ، اشكال ندارد .

مسأله ۱۳۶۹ ـ مستحب است بچه مميّز را ـ يعنى بچّه‏اى كه خوب و بد را مى‏فهمد ـ به نماز خواندن و عبادتهاى ديگر عادت دهند ، بلكه مستحب است او را به قضاى نمازها هم وادار نمايند .
 
آخرین ویرایش:

danialfx

عضو جدید
کاربر ممتاز
جواد به جز اینکه متن کلی رو میگذاری. یه خلاصه ای هم میگذاشتی خیلی خوب بود.

یا حداقل نکاتی که مهمه و بعضی اوقات نادیده گرفته میشه رو بولد میکردی.

دستت درد نکنه :gol:
 

JavadMessi

مدیر بازنشسته
احکام نماز قضا آقا بهجت ره

احکام نماز قضا آقا بهجت ره

1 . از جمله اسبابِ سقوط قضاى نماز، «صغر و عدم بلوغ» است در صورتى كه به مقدار يك ركعت با طهارت ـ اگر چه اضطراريّه باشد ـ ادراك ننمايد در وقت. و از آن جمله «جنون» است هر قسم باشد، مگر آن كه در وقتِ مقدارِ اداى نماز، سالم باشد، كه ادا، واجب و بر تقدير ترك، قضا لازم است.و آيا فرق است بين غير اختيارى و آنچه به سبب اختيارى ـ مثل شرب دوايى ـ باشد؟ محلّ تأمّل است، و احوط قضا است، خصوصاً اگر فعلِ اختيارى، بعد از دخول وقت باشد.«و اغماى مستوعبِ وقت» و در حاصل به فعل اختيارى، احتياطِ مقدّم در جنون، جارى است.

و «حيض و نفاس» كه به مقدار اداى نماز با طهارت ـ اگر چه اضطراريّه باشد ـ پاك نباشد، و در اختيارىِ از آنها، احتياطِ متقدّم جارى است. و در آخرِ وقت با خالى بودن از مجموعِ اعذار از متقدّمه [ در صورت ] ادراك يك ركعت با طهارت اگر چه اضطراريّه باشد، واجب است ادا و در تقدير ترك، قضا.و در اوّل وقت هم تصوير مى شود اگر عالِمِ به طروّ عذر اگر صرف وقت در طهارت مائيّه بنمايد، باشد.و «كفر اصلى» به جميع اقسام آن.و مسلمانِ معذور به واسطه قصور و نحو آن، و مرتدّ همه اقسام آن اگر چه فطرى باشد بنا بر اظهر، و محكوم به كفر از مخالفين، بر آنها قضا لازم است.چنانچه مخالف، بر طبق مذهبش يا مذهب حقّ به جا آورد و قربت متمشّى شد، اظهر سقوط قضا است؛ و اگر به جا آورد و در وقت، مستبصر شد، احوط وجوب اعاده آنچه بر خلاف مذهب حقّ به جا آورده است از نماز؛ و بر تقدير ترك، وجوب قضا است. و همچنين قضا لازم نيست بر مخالف اگر مكرّر شد استبصار او بعد از خلاف بنا بر اظهر.

موارد وجوب قضا

و ثابت است وجوب قضاى نماز در يوميّه ـ غير [ از ] «جمعه» و «عيدين» ـ در غير موارد متقدّمه، مثل فوت شده از نماز از روى عمد، يا سهو و غفلت، يا جهل هر قسم باشد، يا نومِ مستوعبِ وقت اگر چه به سبب اختيارى باشد، يا آنچه باطل به جا آورده شود [ و [محكوم به اعاده در وقت و قضاى در خارج باشد، به واسطه فقد جزئى يا شرطى به نحو غير مغتفر يا در اركان.و فاقد الطّهورين، مكلّف به اداى نماز نيست اگر چه به اختيار، مفقود نمايد. و احوط، قضاى نماز است در صورت تمكّن، خصوصاً با اختيارِ فقد، و خصوصاً فقدِ اختيارى بعد از دخول وقت؛ و اما فقد اختيارى بعد از تمكّن در وقتِ واسع و ترك در آ ن مقدار، پس وجوب قضاى در آن، ظاهر است.و در وجوب قضا با اخلال به جزء يا شرط كه به مقتضاى احتياط و قاعده اشتغال، لازم المراعاة است و اعاده ثابت است، در آنها تأمّل است، [ و ] احوط در مطلق صور آن، قضا است.و با سُكر و مستى اگر چه به سبب اختيارى باشد و داخل جنون و اغما شد، قضا واجب است اگر در تمام وقت باشد يا بعضِ غيرِ وافى به انجام وظيفه؛ وگرنه وجوب قضا، مربوط به سُكر نيست؛ و در سُكر غير اختيارى يا به سبب معذورٌ فيه، اظهر وجوب قضا است.واجبات موقّته اگر چه منذوره باشد از نمازها، قضاى آنها واجب و مستحبّات موقّته، قضاى آنها مستحبّ است؛ و اگر به سبب مرض فوت شده، مستحبّات تأكد ندارد قضاى آنها.و اگر قضا نكرد، مستحبّ است صدقه از هر نماز مستحبّ از نمازهاى شبانه روزى به يك «مُدّ» از طعام، و اگر قادر نبود از هر چهار ركعت، وگرنه از نماز شب يك «مُدّ» و از نماز روز يك «مُدّ» كه «يك چارك تبريز» باشد، و قضاى نماز، افضل از صدقه مذكوره است.

ترتيب در فوائت

و ترتيب به حسب فوات، در قضاى غير يوميّه نيست، و همچنين در يوميّه با غير يوميّه. و امّا در فوائت يوميّه، پس مقدّم در فوات، مقدّمِ است در قضا با علم تفصيلى به مقدّم اگر چه در ادا، ترتّب شرعى نداشته باشد بنا بر اظهر و احوط.و احوط لزوم محافظت بر ترتيب، به ضبط حسابِ مقدّم و مؤخّر است. و اگر [ فوائت ]، مضبوط و معلوم و مظنون نشده، اگر چه از تفويت و تقصير در مقدّماتِ آن باشد، اقوى، سقوط اعتبار ترتيب در قضا است در فوائت يوميّه، اگر چه احوط است با عدم استلزام عسر يا تفويت در انجام متيقّن الفوات براى تحصيل يقين به ترتيب در بعض ديگر.

فوت نماز در اماكن تخيير

اگر فوت شد نماز در اماكن تخيير، احوط قصر است در قضا اگر چه در همان مكان به جا آورد.

سرايت احتياط در ادا به قضا

اگر احتياطاً بايد جمع كند در ادا، در قضا هم همان احتياط، جارى است.

اگر در بعض وقت، مسافر و در بعض ديگر حاضر باشد

اگر در بعض وقت، مسافر و در بعض وقت، حاضر است، عبرت در قضا، به فوت فريضه در آخر وقت است بنا بر احوط.

علم اجمالى به وجود قصر و اتمام در فوائت

اگر در ضمن فوائت، قصر و اتمام بود و معيّن نبود، در قضا هر چه چهار ركعتى باشد، با او دو ركعتى هم به جا آورد براى احتياط.

تحصيل ترتيب در فوائت متعدّده

اگر ظهر و مغرب ـ مثلاً ـ فوت شد و سابقِ در فوات معلوم نبود و خواست تحصيل ترتيبِ احتياطى نمايد، نمازِ مغربى، بين دو ظهر، يا ظهرى، بين دو مغرب به جا آورد، و همچنين در نظايرش. و اگر فوائت، متّحدِ در ركعات باشند، كافى است در تحصيل ترتيب، نيّتِ اوّل فائت و دوّمْ فائت و هكذا؛ حتى اگر ظهر و عصرى از دو روز، فوت شد، كافى است قصد اوّلْ فائت مثلاً، و [ به وسيله ] آن اشاره به عنوان ظهريّت يا عصريّت مى شود.اگر نمازهاى پنجگانه فوت شد در پنج روز مثلاً به نحو توزيع و معلوم نشد سابق، تحصيلِ ترتيب مى شود به قضاى پنج شبانه روز نماز، و اگر فريضه ششم فوت شد، يك شبانه روز براى آن هم زياد مى كند.و در جميع صورِ تعدّد فوائت: اگر براى هر نمازى يك شبانه روز قضا به جا آورد، يقين به ترتيب حاصل مى شود، بلكه فى الجمله به كمتر از اين نحو، يقين به ترتيب حاصل مى شود، اگر چه واجب نيست.

علم اجمالى به فوت ظهر يا عصر

اگر يك نماز فوت شد و ندانست كه ظهر بوده يا عصر، كافى است اتيان چهار ركعت به قصد مافى الذّمه اگر بداند كه آن ديگر، فوت نشده، وگرنه احوط تعدّد است در قضا.

و همچنين اگر فوت شد [ يكى از ] ظهر يا عصر به طور يقين و احتمال داد فوت هر دو را، يا آن كه يقين به فوت يك ظهر داشت و احتمال داد فوت ظهرين از دو روز را و معلوم نشد روزِ فوتِ يقينى، احوط بلكه اظهر، اتيان دو نماز است: يك ظهر و يك عصر با قصد فائتِ اوّل به نحو احتمال و فائتِ دوّم به نحو احتمال، براى قطع به فراغ از عهده يك قضاى يك فريضه معلوم بالاجمال، و با آن [ به [احتياطِ غيرلازم كه قضاى دو فريضه است، عمل مى شود.

علم اجمالى به فوت يكى از نمازهاى پنجگانه

اگر عالم بود به فوت يكى از نمازهاى پنجگانه، كافى است يك صبح و يك مغرب و يك چهار ركعتى به قصد مافى الذّمه با تخيير در جهر و اخفات؛ و اگر در اثناى نماز، عالِم به تعيينِ مافى الذمه شد، تعيينِ باقى آن نماز در معلوم به نحو جزم، لازم است، و جايز است تكرار چهار ركعتى سه مرتبه به قصد ظهر و عصر و عشا به همان ترتيب كه صبح و مغرب به جا آورده مى شود؛ و مخيّر است در تقديم و تأخير اطراف احتياط در فرض مذكور.و در سفر اگر فوت شد، كافى است مغرب و دو ركعت به قصد مافى الذّمه از چهار نماز با تخيير مذكور، و ترتيب در اين دو صورت، لازم نيست.و اگر ندانست سفر و حضر را، ضميمه مى نمايد به مغرب، يك دو ركعتىِ مردّد بين چهار نماز و يك چهار ركعتىِ مردّد بين سه نماز را.

علم اجمالى به فوت دو نماز از نمازهاى پنجگانه

و اگر فوت شد در حضر، در دو روز، ظهر و عشا يا عصرو عشا،و سابق، معلوم نشد، كافى است دو چهار ركعت،به نيّتِ اوّلْ فائت و دومْ فائت،با تخيير در جهر و اخفات درهردو،به جا آورد.

علم اجمالى به فوت يكى از نمازهاى يوميه يك روز

اگر بداند يكى از نمازهاى پنجگانه يك روز فوت شده:پس اگر بداند كه غير از يكى فوت نشده، كافى است يك صبح و يك مغرب و يك چهار ركعت مردّد بين سه نماز، و اگر مسافر باشد [ كافى است ] يك مغرب و يك دو ركعت مردّد بين چهار نماز.و اگر نداند كه حاضر بوده يا مسافر، ضميمه مى نمايد به اين مقدارِ اخير، يك چهار ركعتِ مردّدِ بين سه نماز.و اگر احتمال فوتِ ازيدِ از يك فريضه بدهد، احوط تعدّد است با [ رعايت [ترتّب شرعى در ظهرين و عشائين در صورت تمام و در صورت قصر.

علم اجمالى به فوت دو نماز از يك روز

اگر بداند دو نماز از پنج نمازِ يك روز، فوت شده و نداند كدام هستند، پس احوط در قضا، رعايت ترتيب شرعى، در ظهرين و عشائين است كه به نحوى به جا آورد كه بر تقدير فوتِ [ هر ] دو، به نحو صحيحِ شرعى قضا شوند.و اما ترتيب خارجى، رعايتش لازم نيست مگر با علم، مثل مفروض: كه از يك شبانه روز باشد، اگر چه مبدء را نداند؛ يا [ مثل ] غير مفروض، لكن بداند اگر مغرب و صبح فوت شده، مغرب، مقدّم بوده مثلاً، و اگر در وقتِ عشا باشد، معامله شكِ در وقت مى كند و جهراً [ به نيّت ] ادا مى خواند؛ و در مابقى، علم اجمالى به فوت يكى بيش نيست.

تذكّرى نسبت به فروع آتيه

و نظير اين تفصيل، در بعض صور آتيه، جارى مى شود، و به مقدار آنچه در وقت آن است، از معلوم بالاجمال كم مى شود، و در آن مخصوص، رعايت كيفيّت و ادائيّت مى شود، و در بقيّه، احتياط مى شود به نحو معلوم از نظاير. لكن اگر خواست در فروع آتيه، احتياط و رعايت آن نمايد: پس اگر ابتداى پنج [ نماز ]، صبح بوده، يك صبح و يك چهار ركعت مردّد بين ظهر و عصر، و يك مغرب، و يك چهار ركعت مردّد بين عصر و عشا، به جا آورد به نيت قضاى ما فات اوّلاً و ثانياً. و اگر مسافر باشد، دو ركعت مردّدِ بين صبح و ظهر و عصر، به جا مى آورد، و نماز مغرب و دو ركعت مردّدِ بين ظهر و عصر و عشا، به جا مى آورد، و اگر ابتداى آن، ظهر باشد، دو ركعت مردّدِ بين سه نماز و مغرب و دو ركعت مردّدِ بين عصر و عشا با صبح به جا مى آورد.و اگر نداند در كدام، مسافر و در كدام، حاضر بوده، در فرض اوّل كه ابتدا، صبح بوده، دو ركعت مردّدِ بين صبح و ظهر و عصر، و چهار ركعت مردّدِ بين ظهر و عصر و نماز مغرب، و دو ركعت مردّدِ بين ظهر و عصر و عشا، و چهار ركعت مردّد بين عصر و عشا، به جا مى آورد، و اگر ابتدا، ظهر بوده دو ركعت مردد بين ظهر و عصر و عشا و نماز مغرب و صبح، به جا مى آورد، و چهار ركعت مردّدِ بين عصر و عشا، و دو ركعت مردّد بين عصر و عشا، به جا مى آورد.

علم اجمالى به فوت سه نماز از يك روز

اگر بداند سه نماز از پنج نماز يك شبانه روز، فوت شده و نداند كدام است، نمازِ يك شبانه روز را به جا مى آورد با رعايت ترتيب شرعى در ظهرين و عشائين؛ و همچنين [ است [در صورت احتمالِ فوت از يك شبانه روز، و اگر يقيناً از سه روز، فوت شده، رعايت ترتيب شرعى در ظهرين و عشائين لازم نيست.و اگر در سفر، فوت شده، مى تواند اكتفا كند به چهار نماز: دو ركعت مردّد بين صبح و ظهر، و دو ركعت مردّد بين ظهر و عصر، و بعد از مغرب، دو ركعت مردّد بين عصر و عشا.

فوت سه نمازِ غير معين از سه روز

و اگر سه نماز از سه روز متعدّد، فوت شده، مى تواند اين چهار نماز را، بهر نحو خواست، به جا آورد بدون رعايت ترتيب شرعى و خارجى؛ به خلاف صورت احتمال با يقين به فوت از يك روز، لكن بايد تحصيل يقين به تحقّق هر يك از پنج [ نماز ]، سه مرتبه نمايد.و اگر نداند كه حاضر بوده يا مسافر، مى تواند اكتفا به هفت نماز نمايد: دو ركعت مردّد بين صبح و ظهر و عصر، و چهار ركعت ظهر و چهار ركعت عصر، و دو ركعت مردّد بين ظهر و عصر و نماز مغرب، و دو ركعت مردّد بين عصر و عشا، و چهار ركعت عشا، و ترتيب خارجى، رعايتش لازم نيست.و ترتيب شرعى در ظهرين و عشائين، در قصر و اتمام، لازم است اگر بداند يا احتمال بدهد فوت در يك شبانه روز را بنا بر احوط در صورت دوّم، وگرنه لازم نيست، لكن بايد در اين فرض، تحصيلِ يقين به تحقّقِ هر يك از پنج نماز، سه مرتبه نمايد.

علم اجمالى به فوت چهار نماز از يك شبانه روز

اگر بداند كه چهار نماز، از يك شبانه روز فوت شده و معيّن نباشد، پنج نماز را به جا مى آورد با رعايت ترتيب شرعى در ظهرين و عشائين؛ و اگر در سفر باشد، قصرِ در ظهرين و عشا، لازم است؛ و اگر نداند كه در سفر بوده يا در حضر، هر نماز را مكرّر مى نمايد تماماً و قصراً، كه مجموعاً هشت نماز مى شود به نحو مقدّم از ترتيب شرعى.

علم به فوت پنج نماز و جهل به بعضى خصوصيات

و همچنين اگر پنج نماز از يك روز فوت شده و نداند در سفر بوده يا نه، هشت نماز را به نحو مذكور به جا مى آورد؛ و اگر بداند از پنج روز بوده، ترتيب شرعى، لازم نيست؛ و همچنين از چهار روز در فرض سابق، مثل انتفاى ترتيب خارجى در هر دو فرض، با محافظت بر تحقّق هر يك از پنج، چهار مرتبه يا پنج مرتبه.اگر بداند پنج نماز به ترتيب، فوت شده، لكن اوّلِ پنج را نداند و مردّد باشد، اكتفا به پنج نماز مى نمايد با رعايت ترتيب شرعى در ظهرين و عشائين بنا بر احوط، چنانچه گذشت.

عدم فوريّت وجوب قضا

آيا وجوب قضاى فرايض، فوريّت دارد حين تذكّر يا نه؟ اظهر عدم فوريّت است، بلكه جايز است تأخير آن تا مظنّه فوت قبل از برائت ذمّه.

ترتيب بين قضاى صلوات و عدم آن

و مشروط نيست صحّتِ حاضره، به فعل فائته. و امّا فعل فائته، بر فائته سابقه: پس اگر داخل در صورتِ لزومِ ترتيب باشد، بايد سابقِ در فوت، سابقِ در فعل باشد، و همچنين در غير اين صورت در تقدير ترتّب شرعى بين دو فائت، مثل ظهرين و عشائين، بلكه احوط، لزوم آن است در صورتى كه عصر ـ مثلاً ـ متيقَّن الفوات است، و ظهرِ همان روز، مشكوك الفوات باشد، وگرنه، رعايت ترتيب در قضا لازم نيست.

عدم ترتّب صحّت حاضره، بر فائته

و صحّت حاضره، مشروط به فعل فائته نيست؛ و همچنين ساير عبادات، [ اتيانِ آنها [ جايز است به حسب تكليف و وضع، قبل از قضاى فائته؛ و فرقى بين فائته يوم متّحده و متعدّده و غير يوم، نيست بنا بر اظهر، اگر چه تقديم فائته مطلقا احوط است، بلكه فوريّتِ قضا ايضاً [ احوط است ] به جهت انتفاى قول به وجوب تقديم حاضره، يا فوريّت آن در سعه وقت، بدون عكس، پس خروج از خلاف، موقوف به فعل فائته است فوراً و قبل از حاضره و ساير عبادات. و عدول از لاحقه به سابقه، در صورت لزوم ترتيب به يكى از دو نحو، لازم است در صورت تذكّر در اثناى نماز، قبل از تجاوز محلِّ عدول، به دخول در ركن؛ و در غير اين دو صورت، لازم نيست عدول از عصرِ روزى، به ظهرِ روزِ گذشته با عدم علم به ترتيب در فوات.و اما استحباب تقديم فائته، بر حاضره در غير صورت ضيقِ وقت حاضره، پس ممكن است اختلاف آن به اختلاف عوارض و مرجّحاتِ تقديم يا تأخير؛ و جواز عدولهاى متعدّد، از لاحقه به سابقه، دور نيست. و در عدول از نافله به فريضه اى كه در اثنا، متذكّر فوت آن شده، تأمّل است، و بر تقدير عدول، نافله صحيح نمى شود و صحّت فريضه، يقينى نيست، و احوط، استيناف فريضه، يا اعاده آن است.

مماثلت قضا با ادا

و رعايت مى شود مماثلتِ قضا با ادا در قصر و اتمام و جهر و اخفات، پس فوت شده حاضر، تمام است در سفر؛ و فوت شده مسافر، قصر است در حضر. و جهريّه، جهراً قضا مى شود اگر چه قضا در روز باشد، و اخفاتيّه، اخفاتاً قضا مى شود، اگر چه قضا در شب باشد.و رعايت نمى شود خصوصيّات عذريّه مثل جلوس و اضطجاع در حال ادا، و بلكه عبرت، به تمكّن است در حال قضا؛ پس با تمكّن از قيام ـ مثلاً ـ در حال قضا، قياماً قضا مى كند فوت شده در حال عدم تمكن را؛ و غير متمكّن، نشسته به جا مى آورد فوت شده در حال تمكّن را با عدم رجاى زوال عذر؛ و احوط تأخير است با رجاى زوال عذر در قضا.و جارى است حكم ظنّ و شك و سهو، در قضا مثل ادا؛ و استحباب قنوت و اذان و اقامه، به نحوى كه اشاره شده است به آن. و كيفيّت نماز خوف در قضاى آن، در حال امن، رعايت نمى شود، و در كميّت، عبرت به فائت در آخر وقت است، چنانچه گذشت.در اختلافِ در ابعاضِ وقت از حيث سفر و حضر: پس اگر خوف، مستوعبِ وقت، يا در آخر وقت بود و فوت شد، قضاى آن، قصر است، و اگر آمن بود در مقدار يك ركعت در آخر وقت، مكلّف به تمام بوده و اگر فوت شد، قضاى آن، تمام است بنا بر اظهرِ منسوب به اكثر.

قضاى نماز فوت شده در اماكن تخيير

و در تخيير در قضاى فائتِ در اماكنِ تخيير، نظر است، [ و ] منشأ آن، تعيّن قصر است در مقدار چهار ركعت از آخر وقت و ظهر قصرى در آخر زمان امكانش فوت شده به عصيان يا غير آن؛ و امّا عصر، پس تا مقدار يك ركعتش ادا است و مى تواند بقيّه را در خارج وقت سه ركعت با يك ركعت به جا آورد، پس تخيير در ادا حاصل است، پس اظهر تعيين قصر، در قضاى ظهر و تخيير، در قضاى عصر است.

استيجار معذورين براى قضا

و احوط، عدم استيجارِ صاحبان اعذار است براى قضاى از غير،، و [ نيز احوط [عدم اكتفا به فعل عذرى آنها است با طروّ عذر در قضاى از غير؛ بلكه عدم اكتفا به تبرّعِ صاحبان عذر از غير، موافق احتياط است در صورت امكان استيجار يا تبرّع مختار، و همچنين قضاى ولىّ ميّت، خصوصاً با رجاى زوال عذر.

قضا كننده، به تكليف خودش عمل مى كند، نه ميّت

و در جهر و اخفات و ستر عورت و حدّ عورت با اختلاف قاضى (قضا كننده) و مكلّفِ ميّت در ذكوريّت وانوثيّت، اعتبار به حال قضا كننده است، نه [ حالِ [ميّت كه مكلّف [ به آن [بوده است.

حكم قضاى نماز با رجاى زوال عذر

و احوط براى صاحبانِ عذرِ مرجوّ الزوال، تأخير نمازهاى قضاى خودشان است تا رفع عذر، و مبادرت به قضا نكند مگر در صورت يأس از زوال عذر يا خوف فوت.
 

JavadMessi

مدیر بازنشسته
قضاى ايّام نامعلوم

اگر فوت شد [ نماز ] در ايّامى كه مقدار آنها معلوم نيست، [ به صورتى كه در [هر روزِ از آنها، يك فريضه معيّنه يا غير معيّنه [ فوت شده باشد ]، براى هر روز، يك فريضه معيّنه را در صورت اوّل به جا مى آورد؛ و اگر از يك صنف باشد، مثل دو ظهر، قصدِ اوّلْ فوت شده و دوّمْ فوت شده مى نمايد، و اگر غير معيّن باشد، براى هر يك روز، سه نماز به ترتيب سابق، براى احتياط به جا مى آورد، و روز اول و دوّم فوت را نيّت مى نمايد.و امّا عدد روزهاى قضا: پس اگر توانست تحصيلِ علمِ به مساوات يا زيادتى قضا پيدا نمايد، عمل به آن نمايد اگر مستلزم عسر نباشد؛ اگر چه اكتفا به ظنّ اطمينانى ـ چه بتواند از تحصيل علم مذكور يا نتواند ـ خالى از وجه نيست.و اگر اطميمنان حاصل نشود، اكتفا به ظنّ، محتمل است مطلقا، خصوصاً در صورت عدم امكانِ تحصيل علم به واسطه عسر و حرج، يا غير آن؛ لكن اگر عالم يا محتمِل است، علم سابق به مقدار ايام را، احتياط نمايد، وگرنه چون تكليف به قضا، جديد است، اكتفا به متيقَّن در فوات نمايد، و در زايد، عمل به احتياط خوب است، اگر چه ظاهراً لازم نيست.

مرتدّ فطرى و ملّى، به استحلال ترك صلات

«مرتدّ فطرى» در استحلال ترك صلات واجبه يوميّه، توبه اش قبول نمى شود، و واجب است قتل او. و [ آيا ] اعتبار در فطرى بودن، به انعقاد نطفه او است در حال اسلام پدر يا مادر او، يا تولّد او است در آن حال؟ در محلّ خود مذكور مى شود، ان شاءاللّه . و اين حكم، در صورت ذكوريّت او است.و امّا «زن»، اگر مرتدّه فطريه شد، كشته نمى شود، بلكه حبس مى شود، و در اوقات نماز او را مى زنند تا توبه كند يا بميرد؛ و احوط در خنثاى مشكل، معامله زن است با او در اين حكم.و اگر مرتدّ ملّى بود، كشته نمى شود قبل از دفعه سوّم يا چهارم به نحوى كه ذكر خواهد شد، بلكه امرِ به توبه مى شود؛ اگر توبه كرد، كشته نمى شود، و گرنه كشته مى شود اگر چه خالى از تأمّل نيست و همچنين عموم حكم در اين جا و در ترك بدون استحلال در زن.و محقّق مى شود توبه اش از استحلال در ظاهر به هر كاشف از اعتقاد [ به [وجوب آن، اگر چه هنوز به جا نياورده است. و اگر مرتدّ فطرى، ادعاى شبهه محتمله نمود، حدّ مذكور از او دفع مى شود، و اگر ترك نماز يوميّه، از روى استحلال نباشد، تا دفعه سوّم، تعزير مى شود، و در دفعه سوّم كه عود نمايد به ترك، بلكه در مرتبه چهارم كه مسبوق به سه تعزير است يا حدّ در ساير كباير ـ كه مقرّر است حدودى براى آنها ـ كشته مى شود بنا بر مشهور احوط با استتابه و تخلّل حدّ يا تعزير در كباير. و اظهر عدم فرق است بين مرد و زن در حكم ترك كبيره كه مذكور شد.

س . نمازهايى كه از مكلفين قضا شده چه عمداً و چه سهواً و چه معذوراً، شرايط و احكام آن را بيان فرماييد.

ج . واجب است اتيان به قضاهاى نمازهاى واجبى غير از «نماز جمعه» و «نماز عيدين» از كسانى كه اتيان در وقت ننموده باشند.و واجب نيست قضا از آنچه واقع شده باشد در ايّام مخالفت از حقّ، بر كسانى كه از اهل قبله باشند هر چند محكوم به كفر باشند، مثل غالى يا نباشند، مثل سنّى؛ و آنچه فوت شده باشد از نماز در حال طفوليّت يا ديوانگى يا بيهوشى كه به تسبيب مكلّف نباشد على الاقوى، يا كفر اصلى يا حيض يا نفاس، اگر اين امور در تمام وقت باشد؛ و اگر در تمام وقت نباشد، بلكه دريابد مقدارى از نماز را، چه در وقت، چه در اوّل و چه در آخر، واجب است قضاى آن نيز.و اگر مقدار يك ركعت و تحصيل شرايطى را كه فاقد است، بلكه طهارت به تنهايى على الاحوط از آخر وقت، دريابد بدون عذرى از اين اعذار، واجب است نماز اداءً و اگر ترك نمود، قضاى آن واجب است.

ترتيب در قضا

س . در نماز قضا ترتيب واجب است يا نه؟

1 . محكوميّت به حكم مرتدّ، گذشت در تعليقه.

2 . بلكه بنابر احوط، چنانكه گذشت در تعليقه.

ج . بلى ترتيب واجب است در قضا، به نحوى كه فوت شده است از نمازها اگر بداند ترتيب را؛ و اگر نداند، واجب نيست ترتيب اگر موجب عسر و حرج باشد، بلكه مطلقا لازم نيست على الاقوى.

س . در غير قضاى نماز يوميّه، رعايت ترتيب، لازم است يا نه؟

ج . لازم نيست، پس جايز است قضاى كسوف، پيش از خسوف اگر چه كسوف، بعد واقع شده باشد؛ هم چنان كه جايز است تقديم آن بر يوميّه، هر چند يوميّه، پيش [ واقع [ شده باشد.

س . هرگاه نماز ظهر و مغرب فوت شود [ و ] نداند كدام پيش بوده، چه كند؟

ج . بايد احتياطاً يك نماز ظهر، مابين دو مغرب به جا آورد، يا مغربى، ميان دو ظهر نمايد. و اكتفا مى كند در حصول ترتيب، نيّت واقعى هرگاه فوائت، همه از يك صنف باشد، چون ظهر يا غير آن، پس نيّت كند اوّل ظهرى كه از او فوت شده، بعد دوّم ظهر، و هكذا.

جواز تقدّم ادا بر قضا

س . كسى كه نماز قضا دارد، ادا را در اوّل وقت مى تواند بكند يا نه؟

ج . مخيّر است كه هر كدام را كه مى خواهد در اوّل بكند، ولى بهتر مقدّم داشتن قضا

1 . در غير ترتّب شرعى، مثل ظهرين و عشائين؛ و اگر ترتيب در مقدار خارجى، معلوم بود، در همان مقدار، واجب است رعايت آن.

2 . براى كسى كه اراده تحصيل يقينِ به ترتيب نمايد؛ و اگر ظهرين، فوت شده اند و نداند از دو روز بوده و در اين صورت، مقدّم كدام بوده، يا از يك روز، احتياطاً دو چهار ركعت را به قصد اوّلْ فوت شده و دوّمْ فوت شده به جا آورد، اگر چه ترتيب فواتى را لازم ندانيم.

3 . يعنى مثل صورتى است كه بداند يك ظهر، در جمعه و يك ظهر، در شنبه، فوت شده، و قصد مى كند فائتِ جمعه و شنبه را؛ پس ملحق است به صورت علمِ به سابق و لاحق، زيرا اشاره و تعيين، بدون تكرار، ممكن است.

4 . و احوط براى خروج از خلاف.است بر ادا اگر وقت فضيلت ادائيّة فوت نشود، خصوصاً هرگاه يك نماز قضا شده، يا مطلق نماز آن روز، چه يكى باشد چه بيشتر.

اعتبار قضا به حال فوت

س . اگر كسى در سفر، نمازش فوت شد و در حضر مى خواهد قضاى آن را اتيان كند و همچنين به عكس آن، [ آيا ] بايد نماز قصر را قصر بخواند و تمام را تمام يا نه؟

ج . بلى اعتبار در قصر و اتمام، در ادا نمودن آن، حال فوت است، يعنى اگر در حضر، نمازش فوت شده، تمام كند قضاى آن را هر چند در سفر باشد.

و اگر كسى در اوّلِ وقت، مسافر باشد و در آخر وقت، حاضر، يا در اوّل وقت حاضر باشد و در آخر وقت، مسافر، اعتبار به حال فوت نماز است.

جهر به قرائت در اجير مرد براى نماز زن

س . هرگاه مرد، قضاى نمازِ زن را اجير شود، قرائت جهريّه را به جهر بخواند يا اخفات؟

ج . به جهر بخواند.

مراعات ترتيب در استيجار چند نفر براى قضاى نماز يك شخص

س . اگر چند نفْس استيجار نمايند از براى قضا نمودن نماز يك شخص، يعنى از براى ميّت واحد، واجب است مراعات ترتيب يا نه؟

ج . بلى واجب است و اگر ولىّ ميّت يا وصىّ آن يا متبرّع، جاهل به ترتيب فوت شده از ميّت باشد در چنين حالى، وجوبِ رعايتِ ترتيب، ساقط مى شود اگر نداند كه خود ميّت عالم به ترتيب بود؛ و امّا اگر دانست كه ميّت عالم به ترتيب بوده است، پس در

1 . و اگر در سفر، فوت شده، قصر كند قضا را اگر چه در حضر باشد.

2 . و در عكس به اخفات.

3 . لكن سقوط از ولىِّ عالِم به عمل متبرّعِ جاهل، محلّ نظر است.

4 . به علم مستمرّ تا موت.اين هنگام، وجوب ملاحظه ترتيب قوّت دارد خصوصاً هرگاه وصيّت ثلث نموده باشد و مصرفى غير صوم و صلات تعيين نكرده باشد.
1 . خالى از تأمّل نيست در صورت عدم وصيّت به ترتيب و عدم علم وصىّ و ولىّ.
 
آخرین ویرایش:

JavadMessi

مدیر بازنشسته
استفتائات آیت الله مکارم شیرازی در مورد نماز قضا

استفتائات آیت الله مکارم شیرازی در مورد نماز قضا

1- چگونگی و نیت نمازهای قضا که از ابتدای تکلیف مانده است
من دقیقا نمی دانم کی بالغ شدم.نماز قضاهای ابتدای دوره تکلیفم را از کی و با چه نیتی بخوانم؟
آن مقدار که یقین دارید از شما بعد از سن بلوغ قضا شده را به قصد قضای واجب بجا آورید و اگر بیش از آن می خواهید بخوانید به قصد قضای احتیاطی باشد.

2- بیشتر بودن ثواب نماز قضا از نماز ایام هفته
نماز قضا بیشتر ثواب دارد یا نماز ایام هفته؟
بدون شک نماز قضا ثواب بیشتری دارد.

3- نماز قضای کسی که زودتر از موعد بالغ می شود
مقداری نماز قضادارم اگر با توجه به سن تکلیف حساب شود حدود سه سال میشود ولی فکر می کنم دو سال زودتر به سن تکلیف رسیده ام میخواهم بدانم باید چند سال نماز قضا بخوانم؟
به مقداری که یقین دارید تدریجاً قضا کنید و بیش از آن لازم نیست.

4- شک در تعداد نمازهای فوت شده
کسى که نمى داند دقیقاً چقدر نماز قضا دارد تکلیفش چیست؟
به مقدارى که مى داند در سفر یا در حضر فوت شده قضا کند و آنچه شک دارد واجب نیست، در ضمن ترتیب در نماز قضا لازم نیست مگر نماز ظهر و عصر یا مغرب و عشایى که از یک روز فوت شده باشد.

5- قضای نماز شکسته در وطن
نمازهایى را که در سفر قضا شده است دروطن چگونه قضا کند؟
نمازهایى را که در سفر قضا شده شکسته مى خواند خواه در سفرباشد یا حضر و نمازهایى که در حضر قضا شده تمام مى خواند خواه در سفرباشد یا در حضر.

6- عدم توانایی بر انجام قضای نماز
نمازهاى زیادى از من فوت شده است و قدرت بر انجام همه آنها را ندارم، وظیفه من چیست؟
نمازهاى گذشته را به تدریج به مقدارى که توانایى دارید قضا کنید.

7- قضای نمازی فوت شده هنگام بی هوشی
برخى از بیماران در اثر بیمارى به حالت اغما مى روند، یا طىّ عمل جرّاحى توسّط پزشک بیهوش مى شوند و نمى توانند نماز بخوانند، آیا نمازهاى این مدّت را باید قضا کنند؟
نماز در موقع بیهوشى قضا ندارد.

8- قضای نماز دائر مدار تنجّز حکم
در عبادات قضا دائر مدار فعلیّت حکم است، یا دائر مدار تنجّز حکم؟
در بسیارى از موارد تنجّز حکم کافى است; مانند کسى که خواب مى ماند و نمازش قضا مى شود، یا فراموش مى کند، و یا در غفلت مى ماند.

9- وقوع قسمتی از نماز در خارج وقت
در صورتى که یک یا دو رکعت از نماز در وقت، و بقیّه در خارج از وقت واقع شود، آیا این نماز ادا محسوب مى شود، یا قضا، یا ادا و قضا؟
اگر حتّى یک رکعت آن در وقت واقع شود، ادا است.

10- لزوم خواندن قضای نماز صبح قبل از نماز ظهر
آیا نماز صبحی را که قضا شده باید قبل از اینکه نماز ظهر آن روز را بخوانیم خوانده شود و یا اولویت در خواندن نماز های قضا با اصلی وجود ندارد؟
لازم است آن نماز قبل از نماز ظهر خوانده شود.

11- خوابیدن با علم به قضا شدن نماز
نیم ساعت مانده به اذان صبح و من تاکنون مشغول مطالعه بوده ام. یقین دارم اگر بخوابم نماز صبح قضا می شود. در چنین فرضی خوابیدن برای شخص بنده چه حکمی دارد؟ آیا می توان به مسأله شخص جنب قبل از اذان صبح ماه مبارک رمضان تشبیه کرد؟
خوابیدن با علم به این که نماز قضا مى شود اشکال ندارد ولى تا ممکن است این کار را انجام ندهد.

12- خواندن نماز قضا در غیر وقت مخصوص آن
شخصی قصد دارد یک ماه نماز قضا بخواند.
آیا ایرادی دارد که فرد قضای نماز را در غیر وقت مخصوص آن نماز بخواند؟ (مثلا قضای نماز ظهر را در وقت نماز مغرب و عشا بجا بیاورد) اگر تا به حال چنین کرده باشد نمازهای قضایی که خوانده چه حکمی دارد؟
اشکالی ندارد.

13- قضای نماز فوت شده در محل تحصیل
من ساکن شهرضا هستم و 2 ماه پیش برای تحصیل به اصفهان رفتم، ولی متاسفانه در راه دانشگاه تصادف نموده و 17 روز در بیمارستان در همان اصفهان بی هوش بودم و بعد از آن که به هوش آمدم به مدت چند روز نیز در بیمارستان بستری بودم.
حال، قضای نماز های من در ایام بی هوشی و در ایام بستری بودن چگونه است؟
قضای نمازهای ایام بی هوشی لازم نیست ولی قضای ایامی که به هوش آمده اید را بجا آورید و اگر اصفهان محل تحصیل شما است و قصد دارید حداقل برای یک سال هفته ای سه روز در آنجا باشید نماز تان در آنجا کامل است.

14- خواندن نماز قضا در غیر وقت مخصوص
آیا نمازهای قضا را باید حتما در وقت خود خواند؟ مثلا قضای نماز مغرب را باید در وقت مغرب خواند یا صبح ، ظهر و اوقات دیگر هم میتوان خواند ؟
هر زمان که خواستید می توانید بخوانید و فرقی ندارد ولی توجه داشته باشید رعایت ترتیب در قضاى نمازها لازم نیست; مگر نسبت به نماز ظهر و عصر از یک روز و همچنین مغرب و عشاى مربوط به یک روز، بنابراین مى توانید ابتداى تمام نمازهاى صبح را قضا کنید، سپس نمازهاى ظهر، سپس نمازهاى عصر، و پس از آن نمازهاى مغرب، و سپس نمازهاى عشاء.

15- قضای نماز مواقع بیهوشی
برخى از بیماران در اثر بیمارى به حالت اغماء مى روند، یا طىّ عمل جرّاحى توسّط پزشک بیهوش مى شوند و نمى توانند نماز بخوانند. آیا نمازهاى این مدّت را باید قضا کنند؟
نماز در موقع بیهوشى قضا ندارد.

16- قضای نماز کسی که حواس درستی ندارد
شخصى بر اثر سکته مغزى چند سال حواس درستى نداشته، به گونه اى که اگر به او تذکّر مى دادند نماز را بدون شرایط آن مى خوانده، و گرنه نمى خوانده است. آیا چنین فردى مانند شخص بى هوش است که نمازش قضا ندارد، یا نمازهاى او بر پسر بزرگتر واجب است؟
در فرض مسأله نماز از او ساقط است، و قضاى آن بر عهده فرزند او نیست. امّا اگر عقل و شعور کافى دارد، ولى گرفتار فراموشى مى شود احتیاط واجب آن است که فرزند بزرگتر بعد از فوت او نمازهایش را قضا کند.

17- قضای نماز بیماری که در حال کما است
شخصى چندین ماه است که در حال کما است، اگر از کما خارج شود قضاى نمازها و روزه هاى زمان کما بر او واجب است؟ و اگر به همان شکل فوت کند، پسر بزرگترش باید آنها را قضا کند؟
نمازهاى مذکور قضا ندارد. و بر پسرش نیز نسبت به آن زمان چیزى نیست.

18- انجام نماز قضا به صورت نشسته توسط بیماران
اکنون به خاطر بیمارى در بیمارستان بسترى هستم، با توجّه به اینکه در اینجا فرصت زیادى دارم، آیا مى توانم نمازهاى قضاى خود یا دیگران را (چه مجّانى یا در برابر اجرت) بجا آورم، با توجه به اینکه باید نشسته نماز بخوانم و گاه امکان تطهیر بدن یا لباس ها وجود ندارد؟
قضاى نمازهاى واجب در این حالت اشکال دارد; خواه براى خودتان یا به نیابت از دیگرى. ولى مى توانید براى خودتان یا به نیابت از دیگران نمازهاى مستحبّى بخوانید.

19- انجام نماز قضا با وضو و غسل جبیره ای
کسى که با وضو یا غسل جبیره اى نماز مى خواند، آیا مى تواند نمازهایى را که در زمان سلامتى اش فوت شده، در این حال قضا کند؟
مانعى ندارد.

20- خواندن نماز قضا بین دو نماز
آیا می توان در بین دو نماز، نماز قضا خواند؟
اشکال ندارد.

21- قضای نماز صبح قبل از نماز ظهر
اگر نماز صبح شخصی قضا شده باشد آیا می تواند در اول وقت ظهر شرعی ابتدا نماز های ظهر و عصر را بخواند و سپس نماز قضای صبح را به جا آورد؟
بنابر احتیاط اول نماز قضای صبح را بجا بیاورد.

22- نماز قضا شده در سفر
اگر نماز در سفر قضا شود و وقت بجا آوردن قضای آن در سفر نباشد پس از سفر نماز قضا باید شکسته خوانده شود یا کامل؟
به صورت شکسته بجا بیاورید.

23- رعایت ترتیب بین نمازهای قضای سال های گذشته
در ترتیب بین نمازهای قضا، اگر بخواهد نماز چندین سال را قضا کند، باز هم ترتیب لازم نیست؟
آنچه در نماز أدا ترتیب دارد، در قضا هم ترتیب دارد. بنابراین نمی تواند نماز عصر یک روز را بر ظهر همان روز مقدّم کند. ولی اگر مثلا ده روز نماز ظهر و بعد ده روز نماز عصر بخواند ترتیب رعایت شده است؛ هر چند بعد از چند نماز یا چند روز، نماز عصر آن روز را خوانده باشد.

24- وظیفه ی کسی که نمی داند چه نمازی از او قضا شده است
شخصی مقداری نماز از او قضا شده است، فقط می داند که تعداد بیست رکعت نماز است و اینکه کدام نماز مثلا صبح یا ظهر یا ... را نمی داند. اکنون وظیفه اش چیست؟
باید اگر می تواند و دچار مشقت نمی شود بیست رکعت به نیت صبح و بیست رکعت به نیت مافی الذّمه ظهر و عصر و بیست رکعت به نیت مافی الذّمه مغرب و بیست رکعت به نیت مافی الذّمه عشاء بخواند.

25- حکم عبادات شخص در زمانی که سفیه بوده
اگر شخص سفیهی عاقل شود اعمالی را که در سفاهت انجام داده اگر اشتباه باشد چه می شود؟ قضا ندارد؟
در صورتیکه عقل کافی نداشته قضا ندارد.

26- قضای نمازی که نمی داند کدام نماز بوده
نمازی از ما در گذشته دارای اشکال بوده و باید قضا کنیم اما یادمان نیست که چه نمازی بوده است. آیا باید یک نماز دو رکعتی و یک نماز سه رکعتی و یک نماز چهار رکعتی به نیت مافی الذمه بخوانیم؟
چنانچه نمازهای زیادی نیست احتیاط کنید و هر سه مورد را به جا آورید.

27- کفایت نماز به نیت مافی الذمه از نماز قضا
آیا می شود اول نمازهایی را بدون نیت خاص و فقط به نیت مافی الذمه بخوانیم اما بعد مثلا بفهمیم مقداری نماز قضا به گردن داریم و بعد آن نمازهایی را که قبلاً به نیت مافی الذمه خوانده ایم الان به جای این نمازهای قضایی که بر گردن داریم حساب کنیم و دیگر نمازهای قضا را نخوانیم؟
مانعی ندارد.

28- لزوم انجام نماز قضا شده قبل از نماز بعدی
این که فرموده اید احتیاط واجب است که یک یا دو نماز قبل که قضا شده را به جا آوریم و بعد نمازی که ادا هست را بخوانیم، این به معنای این است که اگر دو نماز قبل را قضایش را بجا نیاوریم، نمازی که الان ادا هست هم باطل است؟
در صورت فراموش کردن، باطل نیست ولی اگر عمداً این کار را کند اعاده نماید.

29- نشسته خواندن نماز قضای میت
آیا می توان نماز قضای میت را نشسته خواند؟
در صورتی که پسر بزرگ تر که بر او واجب است نتواند ایستاده بجا آورد، نشسته مانعی ندارد.

30- سوال از نیت نماز قضای امام جماعت
آیا انسان باید از امام جماعت سوال کند که نماز قضای او قضای حتمی است یا خیر؟
لازم نیست.
 
آخرین ویرایش:

JavadMessi

مدیر بازنشسته
استفتائات آیت الله فاضل لنکرانی ره در مورد نماز قضا

استفتائات آیت الله فاضل لنکرانی ره در مورد نماز قضا

مسأله : كسى كه نماز واجب خود را در وقت آن نخوانده بايد قضاى آن را بجا آورد، اگرچه در تمام وقت نماز خواب مانده يا به واسطه مستى نماز نخوانده باشد. ولى نمازهاى يوميه اى را كه زن در حال حيض يا نفاس نخوانده است، قضا ندارد.

مسأله : اگر بعد از وقت نماز بفهمد نمازى را كه خوانده باطل بوده، بايد قضاى آن را بجا آورد.

مسأله : اگر بچه قبل از تمام شدن وقت ولو به مقدار يك ركعت بالغ شود، نماز به نحو اداء بر او واجب است و چنانچه ترك نمايد، قضاء آن نماز بر او واجب است و همچنين اگر زن حائض يا نفساء قبل از تمام شدن وقت، عذر آنان برطرف شود و بتوانند با غسل ولو يك ركعت از نماز را در وقت درك بكنند.

مسأله : بر شخصى كه نماز جمعه واجب است چنانچه آن را در وقتش انجام ندهد لازم است نماز ظهر را بخواند و چنانچه نماز ظهر را هم ترك كرد بايد قضاء نماز ظهر را بجا آورد.

مسأله : قضاء نمازهاى واجب را در هر وقتى از شبانه روز مى توان انجام داد چه در سفر و چه در حضر، لكن در حضر چنانچه بخواهد نماز در سفر را قضا كند بايد به صورت قصر قضا كند و برعكس چنانچه بخواهد در سفر نماز قضا شده در حضر را انجام دهد بايد به صورت تمام قضا كند.

مسأله : چنانچه نماز در مكانهايى كه مانند مسجدالحرام مكلف مخير بين قصر و اتمام است خوانده نشود، احتياط واجب آن است كه چنانچه در غير آن امكنه قضاء كند به صورت قصر انجام دهد و چنانچه در همان امكنه بخواهد قضا كند مخير است بين قصر و اتمام.

مسأله : كسى كه نماز قضا دارد بايد در خواندن آن سستى نكند لكن واجب نيست فوراً آن را انجام دهد.

مسأله : كسى كه نمازِ قضاى روزى كه مى خواهد نماز اداء را بخواند بر او واجب باشد، احتياط واجب تقديم نماز قضاء بر نماز اداء همان روز است.

مسأله : كسى كه نماز قضا دارد مى تواند نماز مستحبى بخواند.

مسأله : احتياط واجب، رعايت ترتيب در قضاء نمازهاى يوميه است، براى كسى كه ترتيب قضا شدن نمازهاى خود را مى داند و در نمازهايى كه در اداء آنها ترتيب لازم است مانند نماز ظهر و عصر، لازم است در قضا ترتيب بين آنها رعايت شود.

مسأله : اگر بخواهد قضاى چند نماز غير يوميه مانند نماز آيات را بخواند يا مثلاً بخواهد قضاى يك نماز يوميه و چند نماز غير يوميه را بخواند، لازم نيست آنها را به ترتيب قضا نمايد.

مسأله : اگر كسى نداند كه نمازهايى كه از او قضا شده كدام يك جلوتر بوده لازم نيست به طورى بخواند كه ترتيب حاصل شود و مى تواند هركدام را مقدم بدارد.

مسأله : اگر براى ميتى مى خواهند نماز قضا بدهند و ورثه علم به ترتيب نمازهاى فوت شده داشته باشند بنابر احتياط لازم است ترتيب رعايت شود، و بنابراين صحيح نيست براى ميت چند نفر را در يك وقت براى نماز اجير نمود و لازم است براى هريك از آنها وقتى را معين نمود و اگر ترتيب قضا شدن را نمى دانند اين شرط لازم نيست.

مسأله : كسى كه چند نماز از او قضا شده و شماره آنها را نمى داند مثلاً نمى داند چهار تا بوده يا پنج تا، چنانچه مقدار كمتر را بخواند كافى است، لكن احتياط واجب آن است چنانچه شماره آنها را قبلاً مى دانسته و بعد فراموش نموده مقدار زيادتر را بخواند.

مسأله : تا انسان زنده است اگرچه از خواندن نماز قضاهاى خود عاجز باشد، ديگرى نمى تواند به عنوان نائب نمازهاى او را قضا كند.

مسأله : نماز قضا را با جماعت مى شود خواند، چه نماز امام جماعت ادا باشد يا قضا و لازم نيست هردو يك نماز را بخوانند مثلاً اگر نماز قضاى صبح را با نماز ظهر يا عصر امام بخواند اشكال ندارد.

مسأله : مستحب است بچّه مميّز يعنى بچه اى كه خوب و بد را مى فهمد به نماز خواندن و عبادتهاى ديگر عادت دهند، بلكه مستحب است او را به قضاى نمازها هم وادار نمايند.
 

JavadMessi

مدیر بازنشسته
استفتائات آیت الله خامنه ای در مورد نماز قضا

استفتائات آیت الله خامنه ای در مورد نماز قضا

س 541 : من تا سن هفده سالگى با مسأله احتلام و غسل و مانند آن آشنا نبودم و از كسى هم درباره آنها چيزى نشنيده بودم و خودم هم معناى جنابت و وجوب غسل را نمى‏فهميدم، لذا نماز و روزه‏ام تا اين سن اشكال دارد، اميدوارم وظيفه مرا بيان فرماييد.
ج: همه نمازهايى را كه در حال جنابت خوانده‏ايد بايد قضا كنيد، ولى روزه‏اى را كه در حال جنابت بدون علم به اصل جنابت گرفته‏ايد صحيح و مجزى است و قضا ندارد.

س 542 : متأسفانه من در گذشته بر اثر نادانى و ضعف اراده مبتلا به عمل شنيع استمناء بودم، لذا گاهى نماز نمى‏خواندم كه مدت دقيق آن را به ياد ندارم. نماز نخواندن من به صورت مستمر نبوده بلكه مربوط به زمانى است كه جنب بودم و غسل نكرده‏ام كه گمان مى‏كنم حدود شش ماه باشد. تصميم گرفته‏ام نمازهايم در اين مدت را قضا كنم، آيا قضاى آنها واجب است يا خير؟
ج: هر مقدار از نمازهاى روزانه‏اى را كه مى‏دانيد انجام نداده‏ايد و يا در حال جنابت خوانده‏ايد، قضاى آن بر شما واجب است.

س 543 : شخصى كه نمى‏داند نماز قضا برذمّه‏اش هست يا خير، اگر نماز مستحبى يا نافله بخواند، بر فرض كه نماز قضا داشته باشد، آيا به عنوان نماز قضاى او محسوب مى‏شود؟
ج: نوافل و نمازهاى مستحب به جاى نماز قضا محسوب نمى‏شوند، و اگر نماز قضا بر عهده او باشد، واجب است آن را به نيت نماز قضا بخواند.

س 544 : من حدود شش ماه است كه به سن تكليف رسيده‏ام. چند هفته قبل از رسيدن به آن سن فكر مى‏كردم تنها علامت بلوغ، تمام كردن پانزده سال هجرى قمرى است. ولى اكنون كتابى راجع به علامتهاى بلوغ پسران خواندم كه در آن علامتهاى ديگرى براى بلوغ ذكر شده كه در من وجود دارند ولى زمان پيدايش آنها را نمى‏دانم. آيا در حال حاضر قضاى نماز و روزه بر عهده من هست يا خير؟ با توجه به اين كه من گاهى نماز مى‏خواندم و ماه رمضان سال گذشته را به طور كامل روزه گرفته‏ام، وظيفه من در اين‏باره چيست؟
ج: قضاى همه نمازها و روزه‏هايى كه يقين به فوت آنها پس از رسيدن به سنّ بلوغ و تكليف شرعى داريد، واجب است.

س 545 : اگر شخصى در ماه مبارك رمضان سه بار غسل جنابت كند مثلا در روزهاى بيستم، بيست و پنجم و بيست و هفتم غسل نمايد، و بعد يقين كند كه يكى از آن غسلها باطل بوده است، نماز و روزه او چه حكمى دارد؟
ج: روزه‏اش صحيح است ولى بنا بر احتياط، قضاى نمازها بطورى كه يقين به فراغت ذمّه پيدا كند، واجب است.

س 546 : شخصى بر اثر جهل به حكم شرعى، مدتى ترتيب را در غسل رعايت نكرده است، نماز و روزه او چه حكمى دارد؟
ج: اگر غسل را به نحوى انجام داده كه شرعا باطل است قضاى نمازهائى كه در اين حالت با حدث اكبر خوانده، واجب است. ولى روزه‏اش، اگر در آن هنگام اعتقاد به صحت غسل خود داشته، محكوم به صحت است.

س 547 : كسى كه قصد دارد نماز قضاى يك سال را بخواند، چگونه بايد آن را انجام دهد؟
ج: مى‏تواند با يكى از نمازها شروع كند و به ترتيبى كه نمازهاى پنجگانه يوميه را مى‏خواند، آن را ادامه دهد.

س 548 : شخصى مدت زيادى نماز قضا بر عهده دارد، آيا مى‏تواند آنها را به ترتيب زير بجا آورد؟
1- مثلا بيست بار نماز صبح بخواند.
2- هر يك از نماز ظهر و عصر را بيست بار بخواند.
3- هر يك از نماز مغرب و عشاء را بيست بار بخواند و تا يك سال به همين صورت ادامه دهد.
ج: قضاى نمازها به ترتيب مذكور اشكال ندارد.

س 549 : شخصى از ناحيه سر مجروح شده و قسمتى از مغز وى آسيب ديده كه بر اثر آن دست و پاى چپ و زبانش فلج گشته است. و همچنين نماز را فراموش كرده و قادر به يادگيرى آن نيست ولى مى‏تواند اجزاى نماز را با خواندن از كتاب و يا شنيدن از نوار، تشخيص دهد. در حال حاضر وى در رابطه با نماز دو مشكل دارد، يكى اين كه قدرت تطهير محل بول و وضو گرفتن را ندارد، دوم اين كه در قرائت نماز مشكل دارد. تكليف او چيست؟ و همچنين نسبت به نمازها يى كه تقريبا ً به مدت شش ماه از او فوت شده است، چه حكمى دارد؟
ج: اگر بتواند هر چند با كمك ديگران، وضو يا تيمم بگيرد واجب است نماز را به هر نحوى كه مى‏تواند بخواند اگرچه با شنيدن ازنوار يا خواندن از روى نوشته و مانند آن باشد. و در مورد طهارت بدن، اگر قدرت بر تطهير آن هر چند به كمك ديگران ندارد، با همان بدن نجس نماز بخواند، صحيح است. قضاى نمازهاى گذشته‏اى هم كه از وى فوت شده، واجب است مگر نمازهايى كه بر اثر بيهوشى كه در تمام وقت نماز ادامه داشته، از او فوت شده باشد.

س 550 : در دوران جوانى نمازهاى ظهر و عصر من بيشتر از نمازهاى مغرب و عشاء و صبح قضا شده‏اند كه پشت سر هم بودن و تعداد و ترتيب آنها را نمى‏دانم. آيا در اين مورد بايد نماز دوره‏اى خوانده شود؟ و نماز دوره‏اى چيست؟ اميدواريم توضيح فرما ييد.
ج: در نماز قضا مراعات ترتيب واجب نيست و خواندن مقدارى كه يقين به قضا شدن آن داريد كافى است و دوره كردن و تكرار نماز براى احراز ترتيب بر شما واجب نيست.

س 551 : گاهى پس از ازدواج مايعى از من خارج مى‏شد كه اعتقاد به نجس بودن آن داشتم. لذا به نيت غسل جنابت غسل كرده و نمازم را بدون وضو مى‏خواندم. در رساله‏هاى عمليه اين مايع، م َذى ناميده شده است. و اكنون نمى‏دانم نمازها يى را كه بدون وضو بى‏آنكه جنب باشم با غسل جنابت خوانده‏ام، چه حكمى دارد؟
ج: قضاى همه نمازها يى كه بعد از خروج آن مايع، بدون وضو و با غسل جنابت خوانده‏ايد، واجب است.

س 552 : كافرى پس از مدتى اسلام آورده است. آيا قضاى نماز و روزه‏هايی كه انجام نداده، واجب است؟
ج: واجب نيست.

س 553 : بعضى از افراد بر اثر تبليغات گمراه كننده كمونيستها چندين سال نماز و واجبات خود را ترك كرده‏اند ولى بعد از پيام تاريخى امام راحل به سران شوروى سابق پى به اشتباه خود بردند و به سوى خداوند توبه نموده‏اند، آنها در حال حاضر قادر به قضاى همه آن نمازها و روزه‏ها نيستند، وظيفه آنها چيست؟
ج: بر آنان واجب است نمازها و روزه‏هاى فوت شده را به هر مقدار كه قدرت دارند قضا و جبران نمايند.

س 554 : شخصى فوت كرده و قضاى روزه ماه مبارك رمضان و نماز بر عهده اوست و فرزند ذكورى هم ندارد. مقدارى مال بجا گذاشته كه براى قضاى يكى از نماز و روزه كفايت مى‏كند. در اين صورت قضاى نماز مقدم است يا روزه؟
ج: ترجيحى بين نماز و روزه نيست و بر ورثه واجب نيست كه ما ترك وى را صرف قضاى نماز و روزه او نمايند، مگر آنكه در اين باره وصيت كرده باشد، كه در اين صورت بايد به وصيت او در اجير گرفتن از ثلث تركه يا تمام آن براى قضاى نماز و روزه‏اش به هر مقدار كه كفايت مى‏كند عمل كنند.

س 555 : من در اكثر اوقات نماز خود را خوانده و در صورت فوت شدن نماز، آن را قضا كرده‏ام، و اين نمازهاى فوت شده هم مواردى بوده كه يا من خواب مانده‏ام و يا بدن و لباسم نجس بوده و در تطهير آنها كوتاهى كرده‏ام. مقدار نمازهاى قضا شده يوميّه، آيات و قصر را كه بر عهده من است، چگونه محاسبه نمايم؟
ج: قضاى نمازها يى كه يقين به فوت شدن آنها داريد، كافى است، و از اين مقدار هر كدام را كه يقين داريد نماز قصر يا آيات بوده بايد بر وفق يقين خودآنها را به جا آوريد، و بقيه را به عنوان قضاى نمازهاى يوميه بخوانيد و چيزى بيشتر از اين مقدار بر شما واجب نيست.
 

venous_20

عضو جدید
کاربر ممتاز
چقدر طولانی بودو سرم گیج رفت :Dولی خیلی زحمت کشیدید ممنونم
 
آخرین ویرایش:
بالا