آیا فرگشت فقط یک نظریه است؟

danielo

عضو جدید
کاربر ممتاز
برای درک مباحث علمی، باید تصویری داشته باشید از اینکه علم چیست و دانشمندان چه می کنند. برخی مردم با لحنی تحقیر آمیز ادعا می کنند که تکامل یا فرگشت « فقط یک نظریه است » است، در گاهی اوقات هم به این بسنده نمی کنند و ادعا می کنند که فقط یک فرضیه می باشد! چنان که گویی عقیده ی موهومی است که می توان براساس سلیقه شخصی آن را پذیرفت یا نادیده گرفت! اما تا آنجا که با اندیشه علمی می توان دریافت، گفتن اینکه عقیده ای فقط یک نظریه است در حقیقت احترام گذاشتن فراوان به آن عقیده است! حال، سوال پیش می آید که نظریه علمی چیست و چطور می توان یک نظریه موفق را از یک فرضیه تشخیص داد؟ در این مقاله سعی شده است به این پرسشها پاسخی مناسب داده شود.

نظریه علمی عبارت است از مجموعه ای کوتاه و منسجمی از مفاهیم، دعوی ها، و قوانینی که غالبا به صورت فرمول های ریاضی بیان می شوند و می توان از آنها برای توضیح و پیش بینی دقیق و صحیح پدیده های طبیعی استفاده کرد.


اکنون نظریه فرگشت را ارزیابی می کنیم تا ببینیم که آیا « فقط یک نظریه است یا نه. نخست درباره این نظریه که چارلز داروین سنگ بنای آن را گذاشته و در اثر انتخاب طبیعی شرح داده شده به گزاره هایی نیاز داریم. اصول بنیادین این نظریه بدین قرارند:

تغییر قابل وراثت در ارگانیسم ها وجود دارد.

میزان زاد و ولد سازواره ها بیش از اندازه ای است که محیط بتواند امکانات زیستی را برایشان فراهم آورد. اگر تغییری در محیط به وجود آید تغییراتی مثبت یا منفی مرتبط با زاد و ولد صورت می گیرد.

تغییر ممکن است چندان زیاد شود که گونه های تازه بتوانند پدیده آیند.

نظریه تکامل یا فرگشت در اثر انتخاب طبیعی سرشار از اصطلاحات گمراه کننده است! اصطلاحات « انتخاب طبیعی» ، «سازش» و « بقای شایسته ترین» را چه کسی نشنیده است؟ ما در اینجا مجموعه اصطلاحات مربوط به فرگشت را تجزیه و تحلیل خواهیم کرد.
فعل انتخاب کردن معمولا به معنای متعددی به کار برده می شود و از این رو فرض می کنیم که باید هم انتخاب کننده ای وجود داشته باشد و هم انتخاب شونده ای. داروین این ترکیب را برگزید زیرا همانندی عمیقی میان آن و انتخاب مصنوعی، که به توسط پرورندگان جانوران صورت می پذیرفت قائل بود. تنوع بی پایان سگ هایی در اندازه ها، شکل ها، رنگ ها و طبایع مختلف گواه روشنی بر انتخاب مصنوعی است. آنچه در نظریه فرگشت با آن همانندی دارد این است که سازش یا انطباق صورت می پذیرد زیرا انواع و گونه های مختلف در درون موقعیت های محیطی انتخاب می شوند. معیار انتخاب دیگر مجموعه ای مقررات حاکم بر نمایشگاه های شگ نیست، بلکه توانایی تولید مثل کردن در محیط است. اما همانندی در اینجا کامل نیست زیرا هیچ پرورش دهنده ای وجود ندارد که انتخاب را به اجرا در آورد.

حقیقت این است که ارگانیسم های پیچیده در اثر سازش با شرایط فوق العاده اختصاصی تکامل می پذیرند، اما هیچ قصد و هدفی در تکامل وجود ندارد. بسیاری از ارگانیسم های پیچیده منقرض شده اند و بسیاری از آنها در سیر قهقرایی وجود دارند، مثلا ویروس هایی در آغاز ساز واره های مستقلی بودند و بصورت ابتدایی تری در آمدند و سرانجام به میزبانانشان وابسته شدند.

اما تردیدی نیست که نخستین جایزه مربوط به اصطلاحات گمراه کننده باید به عبارت بقای شایسته ترین تعلق گیرد؛ اتفاقا این اصطلاح را خود داروین در کتاب اصل انواع به کار نبرد بلکه هربرت اسپنسر جامعه شناس از آن استفاده کرد. این اصطلاح ، اگر چه بعنوان مترادفی برای برتری در زاد و ولد از لحاظ فنی بسیار دقیق است، این معنای ضمنی کاملا نادرست را در ذهن القا می کند که کلمه شایشته به نحوی معنی شایسته بودن از حیث جسمی یا ذهنی یا اخلاقی را می رساند. در دنیای غزال ها، بقای شایسته ترین به معنی بقای آن افرادی نیست که بتوانند تا آخر با شیری مبارزه کنند، بلکه بقای افرادی است که خطر را سریع تر تشخیص دهند، تندتر پا به فرار بگذارند، یا خود را در محیط استتار کنند. برای شکارچی که بقایای شایسته ترین در نظرش به معنی انتخاب برای ستیزه جویی است، شکاری وجود دارد که بقای شایسته ترین در نظرش انتخاب برای ترسویی است.

نظریه فرگشت پهنه حاصل خیزی فراهم آورد که همه انواع نظریه پردازان از آن خوشه برچینند، به ویژه کسانی که هوادار پیشرفت بودند، آن عقیده بر ایت استوار بود که اگر طبیعت با پروراندن موجودی به پیچیدگی و سازش یافتگی انسان می تواند پیشرفت کند، پس مسلما انسان ها با پروراندن ویژگی های اجتماعی ، سیاسی و اقتصادی خویش می توانند پیشرفت کنند. تاکید نهادن بر این که داروین، در صدد توجیه خاستگاه همه چیز بر نیامد، تمامی کاری که او انجام داد توضیح خاستگاه انواع بود، این که چرا این همه شکل های زندگی متفاوت هم زنده و هم منقرض شده وجود دارند که با محیطشان بخوبی سازش کرده اند. او در آخرین جمله "کتاب اصل انواع" چنین می نویسد: در این نگرش به زندگی، با نیروهای متعددش، که در آغاز در شکل های متعدد یا در یک شکل دمیده شده اند، شکوه و غظمتی وجود دارد؛ و نیز در همان هنگام که این سیاره بر طبق قانون ثابت جاذبه می چرخیده است، از شکل های بیکرانی که در آغاز بسیار ساده بودند زیباترین و شگفت انگیزترین شکل ها تکامل یافتنه اند، و تکامل می یابند.»

نظریه فرگشت در اثر انتخاب طبیعی ، در جوهر خود مجموعه ای از اصول و قوانینی است که می توانند سیر تحول صورت های زندگانی در گذر زمان را توضیح دهند و پیش بینی کنند. این نظریه کوتاه و منسجم بود و به تبیین ها و پیش بینی هایی پرداخت که در آن زمان هم صحت و هم دقتشان به اثبات رسید. اما تکامل، برخلاف نظریه گرانش نیوتن، در قالب قانون های ریاضی توصیف نمی شد و نیز همانند نظریه گرانش فاقد ساز و کار بود. داروین نشان داد که جهش ها و سازش ها روی می دهند، اما نتوانست قانون هایی ریاضی بدست دهد و نتوانست ساز و کاری برای تغییر و وراثت توصیف کند. خود داروین تقریبا بطور قطع از این سختی های موجود در نظریه اش آگاهی داشت.

هر نظریه علمی آغازی برای پژوهش است: علاقمندیم که پدیده ها را بیش از پیش توضیح دهیم، برای پرداختن به پیش بینی هایی که تایید پذیر یا ابطال پذیر به پژوهش در شاخه های مختلف نظریه بپردازیم، و در زمینه ساز و کارهای بنیادین عمیق کند و کاو کنیم. نظریه علمی ماهیتی پویا دارد و هرگاه شواهدی تجربی بیشتری به دست آیند و نظریه های دیگری بتوانند ساز و کاری برای آن نظریه فراهم آورند، در معرض مباحثه و اصلاح قرار می گیرد. نظریه تکامل در اثر انتخاب طبیعی فقط یک نظریه نیست؛ واقعا نظریه است و بر طبق معنی علمی این واژه نظریه است موفق.
1526652681119555265398519811141n.jpg
Just a theory: exploring the nature of scinece, 2005 - Ben Ari, M
 

ali hoseini

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من نظریه فرگشت رو خونده بودم. اما شنیدم که جدیدا بصورت علمی (و نه از طرف مذهبیون) رد شده. البته دلایل اونا رو نشنیدم و دنبال اونم تا اونم بدونم چیه.
 

sea ray

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوتا از مثالهایی که برای اثبات انتخاب طبیعی به کار میرن اینان:




یک نوع بید ( نوعی حشره) به نام بید بال فلفلی (Biston betularia) در بریتانیا یافت می‌شود و هر دو رنگ روشن و تیره آن را می‌توان در طبیعت دید . در طول انقلاب صنعتی، که بسیاری از درختانی که بیدها بر روی آنها استراحت می‌کردند توسط دوده سیاه شدند بیدهای تیره‌رنگ به دلیل پنهان بودن از دید شکارچیان امتیاز بیشتری برای زنده ماندن و تولید مثل پیدا کردند و تنها با گذشت چند نسل اکثر بیدها را گروه تیره‌رنگ تشکیل دادند.




پژوهشگران شش جزیره کوچک (هر یک باندازه یک زمین فوتبال) را برای مطالعه انتخاب کردند. دو تای آنها را با توری پوشاندند تا پرندگان دریائی که تنها شکارچی طبیعی مارمولکها میباشند نتوانند آنها را سر به نیست کنند! در مقابل در دو جزیره دیگر تعدادی مار رها کردند تا به این ترتیب شکار کننده بیشتری برای مارمولکها وجود داشته باشد. و بالاخره دو جزیره دیگر را به حال خود گذاشتند که تنها شکارچی شان همان پرندگان دریائی بودند. برای اینکه تاثیر کم و زیاد بودن امکانات و رقابت در مواد غذائی را در یابند در بعضی از جزایر بیشتر مارمولک رها کردند و در بعضی شان کمتر. این کارها را در دو سال در فصل بهار که موقع جفتگیری مارمولکهاست انجام دادند.
نتیجه این بود که آنهائی که در جزایر شلوغتر بودند رقابت برای دست یابی به غذا باعث شده بود که مارمولکها پاهایشان کمی درازتر و بدنشان چابکتر بشود که در بقای حیاتشان کمک نماید. در حالی که کم و زیاد بودن شکارچی در محیط زندگیشان اثری نداشته.
میگویند این تحقیقات یک نتیجه خیلی مهم جنبی نیز داشته و آن نشان دادن این واقعیت است که تکامل جانداران که معمولا خیلی کند است و به سالها و قرنها وقت نیاز دارد تنها یک تئوری نیست و میتوان آنرا در بعضی موارد در طول زمان کوتاه به چشم دید.
 

ali hoseini

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دوتا از مثالهایی که برای اثبات انتخاب طبیعی به کار میرن اینان:




یک نوع بید ( نوعی حشره) به نام بید بال فلفلی (Biston betularia) در بریتانیا یافت می‌شود و هر دو رنگ روشن و تیره آن را می‌توان در طبیعت دید . در طول انقلاب صنعتی، که بسیاری از درختانی که بیدها بر روی آنها استراحت می‌کردند توسط دوده سیاه شدند بیدهای تیره‌رنگ به دلیل پنهان بودن از دید شکارچیان امتیاز بیشتری برای زنده ماندن و تولید مثل پیدا کردند و تنها با گذشت چند نسل اکثر بیدها را گروه تیره‌رنگ تشکیل دادند.




پژوهشگران شش جزیره کوچک (هر یک باندازه یک زمین فوتبال) را برای مطالعه انتخاب کردند. دو تای آنها را با توری پوشاندند تا پرندگان دریائی که تنها شکارچی طبیعی مارمولکها میباشند نتوانند آنها را سر به نیست کنند! در مقابل در دو جزیره دیگر تعدادی مار رها کردند تا به این ترتیب شکار کننده بیشتری برای مارمولکها وجود داشته باشد. و بالاخره دو جزیره دیگر را به حال خود گذاشتند که تنها شکارچی شان همان پرندگان دریائی بودند. برای اینکه تاثیر کم و زیاد بودن امکانات و رقابت در مواد غذائی را در یابند در بعضی از جزایر بیشتر مارمولک رها کردند و در بعضی شان کمتر. این کارها را در دو سال در فصل بهار که موقع جفتگیری مارمولکهاست انجام دادند.
نتیجه این بود که آنهائی که در جزایر شلوغتر بودند رقابت برای دست یابی به غذا باعث شده بود که مارمولکها پاهایشان کمی درازتر و بدنشان چابکتر بشود که در بقای حیاتشان کمک نماید. در حالی که کم و زیاد بودن شکارچی در محیط زندگیشان اثری نداشته.
میگویند این تحقیقات یک نتیجه خیلی مهم جنبی نیز داشته و آن نشان دادن این واقعیت است که تکامل جانداران که معمولا خیلی کند است و به سالها و قرنها وقت نیاز دارد تنها یک تئوری نیست و میتوان آنرا در بعضی موارد در طول زمان کوتاه به چشم دید.

ببینید من نمیخام نظریه رو بدون دلیل علمی رد کنم ها. اما مثالی هم میتونید بیارید تا این حد که میمون به انسان تبدیل بشه؟؟؟؟؟؟
 

silver light

عضو جدید
کاربر ممتاز
ببینید من نمیخام نظریه رو بدون دلیل علمی رد کنم ها. اما مثالی هم میتونید بیارید تا این حد که میمون به انسان تبدیل بشه؟؟؟؟؟؟
سلام علی جان برای ماها زیاد فرقی نمیکنه که بدونیم نسل ما از میمون ها بوده یا هرچیزی فقط تو مسائل دینی این مسائل رد میشه اما از نظر علمی نظریه تکامل کاملا قابل قبول و پذیرفته شده است
یک جستجو در باره دندان عقل و و اخرین دنده قفسه سینه انسان اپاندیس و تاثیر تغذیه انسانها در نقاط مختلف دنیا بکن میبینی که تمامی موجودات دنیا به سمت نوعی تکامل در حرکت هستند
 

ali hoseini

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سلام علی جان برای ماها زیاد فرقی نمیکنه که بدونیم نسل ما از میمون ها بوده یا هرچیزی فقط تو مسائل دینی این مسائل رد میشه اما از نظر علمی نظریه تکامل کاملا قابل قبول و پذیرفته شده است
یک جستجو در باره دندان عقل و و اخرین دنده قفسه سینه انسان اپاندیس و تاثیر تغذیه انسانها در نقاط مختلف دنیا بکن میبینی که تمامی موجودات دنیا به سمت نوعی تکامل در حرکت هستند

سلام
میدونم از نظر مذهب این نظریه رد میشه. اینم تا حدودی قبول دارم که انسان به سوی تکامل میره. الان هم بدلیل همون مذهب (بطور شخصی و در درون خودم) این نظریه رو قبول ندارم. اما اینجا بودنم فقط برای یه بحث کاملا علمی هست. البته من امیدوارم دوستانی که از نظر علمی و یا مذهبی هم این مسئله رو رد میکنن اینجا بیان و من یکی به نتیجه برسم.
 

sea ray

عضو جدید
کاربر ممتاز
ببینید من نمیخام نظریه رو بدون دلیل علمی رد کنم ها. اما مثالی هم میتونید بیارید تا این حد که میمون به انسان تبدیل بشه؟؟؟؟؟؟

شروعش مربوط به حدود 5 میلیون سال پیشه وقتی اولین کپیها برای پیدا کردن غذا به دشتها رفتند و اونهایی که پاهای بلندتری داشتند بهتر از دست شکارچیها فرار میکردند و به مرور پاهای اجداد انسان بلند شد مثل مثال مارمولک اونایی که پای کوتاهتری داشتند زودتر طعمه شیر میشدند و نسلشون ادامه پیدا نمیکرد این مربوط به تکامل یک عضو انسانه البته نمیتونیم بگیم قطعن اینطور بوده
 

*Chakavak*

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
متشکرم..
این نظریه و مباحث مربوط به اون یه مدته ذهن منو مشغول کرده و اتفاقاً تو فکر بودم توی باشگاه در موردش تاپیک بزنم..

اینکه مثلاً همین مارمولک ها که دوستمون مثال زدن، خب به فرض در اثر تغییر محیط پاهاشون تغییر می کنه...ولی اینکه این مساله روی فرزندانشون اثر میذاره برام قابل درک نیست..
یا مثال هایی که در مورد انسان زده میشه...پس اثر ژن ها چی میشه؟
 

ali hoseini

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
شروعش مربوط به حدود 5 میلیون سال پیشه وقتی اولین کپیها برای پیدا کردن غذا به دشتها رفتند و اونهایی که پاهای بلندتری داشتند بهتر از دست شکارچیها فرار میکردند و به مرور پاهای اجداد انسان بلند شد مثل مثال مارمولک اونایی که پای کوتاهتری داشتند زودتر طعمه شیر میشدند و نسلشون ادامه پیدا نمیکرد این مربوط به تکامل یک عضو انسانه البته نمیتونیم بگیم قطعن اینطور بوده

خیلیی سوال برام پیش ممیاد قتی این نظریه رو قبول کنیم. و البته خیلی سوال هم وجود داره وقتی بخاهیم این رو رد کنیم.
به نظرم باید از روی دست زیست شناسان این موضوع رو پیگیری کنیم و در نتیجه نظریات زیست شناسان مخالف این نظریه رو هم بشنویم.
 

sea ray

عضو جدید
کاربر ممتاز
متشکرم..
این نظریه و مباحث مربوط به اون یه مدته ذهن منو مشغول کرده و اتفاقاً تو فکر بودم توی باشگاه در موردش تاپیک بزنم..

اینکه همین مارمولک ها که دوستمون مثال زدن، خب به فرض در اثر تغییر محیط پاهاشون تغییر می کنه...ولی اینکه این مساله روی فرزندانشون اثر میذاره برام قابل درک نیست..
یا مثال هایی که در مورد انسان زده میشه...پس اثر ژن ها چی میشه؟

فرزند هم صفاتش رو از والدینش به ارث میبره ژنهای فرزند همون ژنهایی هستند که خصوصیات والدین رو بوجود میارن مثل بلندی پا ولی احتمال داره این خصوصیت رو به ارث نبره ممکنه مثلن از 10 تا تخمی که میذارن 5 تاشون پاهاشون بلند باشه و 5 تاشون پاهاشون کوتاه باشه ولی تو اون محیط اونایی که پاهای بلندتری دارن شانس زنده موندن بیشتری دارن و در نتیجه شانس تولید مثل بیشتری دارن و به این ترتیب بعد از مدتی به مرور ژن پای بلند تو اون جامعه تثبیت میشه و بلکه ممکنه بعد از مدت طولانی تر عوامل محیطی دیگه مثل این عامل باعث بشه مارمولکهای اون جزیره کلن با مارمولکهای جزیره دیگه فرق کنن
 

silver light

عضو جدید
کاربر ممتاز
خیلیی سوال برام پیش ممیاد قتی این نظریه رو قبول کنیم. و البته خیلی سوال هم وجود داره وقتی بخاهیم این رو رد کنیم.
به نظرم باید از روی دست زیست شناسان این موضوع رو پیگیری کنیم و در نتیجه نظریات زیست شناسان مخالف این نظریه رو هم بشنویم.
این یک واقعیته و باید قبولش کرد!
خیلی چیزها هست که با یک جستجوی ساده میشه فهمید

هیچ میدونین نهنگ ها داخل شکمشون پای مخفی دارن؟
که به مرور زمان کوتاه شدن!؟
 

ali hoseini

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
فرزند هم صفاتش رو از والدینش به ارث میبره ژنهای فرزند همون ژنهایی هستند که خصوصیات والدین رو بوجود میارن مثل بلندی پا ولی احتمال داره این خصوصیت رو به ارث نبره ممکنه مثلن از 10 تا تخمی که میذارن 5 تاشون پاهاشون بلند باشه و 5 تاشون پاهاشون کوتاه باشه ولی تو اون محیط اونایی که پاهای بلندتری دارن شانس زنده موندن بیشتری دارن و در نتیجه شانس تولید مثل بیشتری دارن و به این ترتیب بعد از مدتی به مرور ژن پای بلند تو اون جامعه تثبیت میشه و بلکه ممکنه بعد از مدت طولانی تر عوامل محیطی دیگه مثل این عامل باعث بشه مارمولکهای اون جزیره کلن با مارمولکهای جزیره دیگه فرق کنن
ژن ها و وراثت تا نسل هفتم احتمال انتقال رو دارن و فقط از والدین اول منتقل نمیشن.
 

sea ray

عضو جدید
کاربر ممتاز
خیلیی سوال برام پیش ممیاد قتی این نظریه رو قبول کنیم. و البته خیلی سوال هم وجود داره وقتی بخاهیم این رو رد کنیم.
به نظرم باید از روی دست زیست شناسان این موضوع رو پیگیری کنیم و در نتیجه نظریات زیست شناسان مخالف این نظریه رو هم بشنویم.

فقط کافیه در مورد سوالهاتون مطالعه کنید صفحه ویکیپدیا در مورد تکامل انسان توضیح خوبی داده : http://fa.wikipedia.org/wiki/تکامل_انسان
 

silver light

عضو جدید
کاربر ممتاز
متشکرم..
این نظریه و مباحث مربوط به اون یه مدته ذهن منو مشغول کرده و اتفاقاً تو فکر بودم توی باشگاه در موردش تاپیک بزنم..

اینکه مثلاً همین مارمولک ها که دوستمون مثال زدن، خب به فرض در اثر تغییر محیط پاهاشون تغییر می کنه...ولی اینکه این مساله روی فرزندانشون اثر میذاره برام قابل درک نیست..
یا مثال هایی که در مورد انسان زده میشه...پس اثر ژن ها چی میشه؟
خانوم مهندس؟ شما شبیه سازی پاس کردین؟
تو هوش مصنوعی ژنتیک چی؟
بحث mutation رو میدونین چیه؟
خوب اینم دقیقا همونه دیگه با جهش ژنتیکی نسلی با نسل دیگر در نفاوت هست که نسل های بعدی حامل خصوصیات والد خودشون هستند اما این فرزندان جدید با خصوصیات جدید و ساختار جدید هستند

مثلا میدونین انسانها از چند نژاد اولیه هستند که همشون با همدیگه تلفیق شدند و در نتیجه الان ژن ما حامل چندیدن ژن مربوطه هست که از نژادهای اولیه انسان های مختلف هست؟؟
 

ali hoseini

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
این یک واقعیته و باید قبولش کرد!
خیلی چیزها هست که با یک جستجوی ساده میشه فهمید

هیچ میدونین نهنگ ها داخل شکمشون پای مخفی دارن؟
که به مرور زمان کوتاه شدن!؟

عرض میکنم خوب. قبول یا ردش برای من خیلی سوالا پیش میاره. خالی از اشکال نیست این قضیه.
مثلا سوال که اینجا پیش میاد اینه که انسان یه موجود کاملا ناطق هست و دارای قوه ی تخیل و ادراک و تعقل. کدوم میمون رو میشه حتی تا قسمتی به این انسان شبیه دونست. چرا در طول زندگی بشری هیچ تکامل دیگه ای صورت نگرفته و ما در طول لااقل این چند هزار سال که ازش فسیل و مدرک داریم شبیه همون انسانهای قبلی بود. اصلا چرا تا بحال هیچ فسیل یا مدرک دیگه ای از آثار باستانشناسی پیدا نشده که سیر تکاملی انسان رو نشون بده. (تا بحال من در خبرهای علمی دو یا سه مورد بیشتر نشنیدم که مدرکی پیدا بشه که به این قضیه قوت بده )
 

ali hoseini

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
فقط کافیه در مورد سوالهاتون مطالعه کنید صفحه ویکیپدیا در مورد تکامل انسان توضیح خوبی داده : http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%DA%A9%D8%A7%D9%85%D9%84_%D8%A7%D9%86%D8%B3%D8%A7%D9%86

معمولا ویکی پدیا مدرک معتبری محسوب نمیشه. اما در این مورد که علمی هست کاملا فکک کنم تا حدودی بشه بهش اعتماد کرد. ممنون
 

silver light

عضو جدید
کاربر ممتاز
عرض میکنم خوب. قبول یا ردش برای من خیلی سوالا پیش میاره. خالی از اشکال نیست این قضیه.
مثلا سوال که اینجا پیش میاد اینه که انسان یه موجود کاملا ناطق هست و دارای قوه ی تخیل و ادراک و تعقل. کدوم میمون رو میشه حتی تا قسمتی به این انسان شبیه دونست. چرا در طول زندگی بشری هیچ تکامل دیگه ای صورت نگرفته و ما در طول لااقل این چند هزار سال که ازش فسیل و مدرک داریم شبیه همون انسانهای قبلی بود. اصلا چرا تا بحال هیچ فسیل یا مدرک دیگه ای از آثار باستانشناسی پیدا نشده که سیر تکاملی انسان رو نشون بده. (تا بحال من در خبرهای علمی دو یا سه مورد بیشتر نشنیدم که مدرکی پیدا بشه که به این قضیه قوت بده )

علی؟؟؟؟!!!!
پس زیست شناشان چجوری این مساله رو فهمیدند؟!!!!
بر اساس جمجه های یافت شده انسانها در طول مدت چندین هزار سال این موضوع رو فهمیدند دیگه!!!
تمامی موجودات روی زمین دارن به تکامل میرسن مثلا فیل ها دارن کوتاه میشن اسب ها دارن بزرگ تر میشن سگ ها دارن بزرگ تر میشن انسان ها هم دارن کم کم داری حجم مغزی بیشتری میشن چشمان بزرگتر و پیشانی بزرگتری میشن (شبیه مریخی ها میشن) تمامی این مطالب رو بر اساس استخوانهای یافت شده فهمیدند
بهتره بیشتر بررسی کنین مطالب خیلی خیلی زیادی هست
تنها سوال بی جواب یا شک برانگیز این بوده که چرا فقط یک نوع میمون با جهش ژنتیکی به تکامل رسیده و بقیه نژاد ها بدون تغییر موندن!
تو جواب دانشمندان میگن چون فقط اون نمونه از میمون ها قادر بوده که این نوع تکامل رو داشته باشه
همون جوری که فقط تو شکافت هسته ای ما قادر هستیم فقط اورانیم رو شکافت بدهیم و نمیتونیم سایر عناصر رو شکافت بدهیم
منم زیاد نمیدونم فقط اینها رو تو نت و تلویزیون دیدیم
 

ali hoseini

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
علی؟؟؟؟!!!!
پس زیست شناشان چجوری این مساله رو فهمیدند؟!!!!
بر اساس جمجه های یافت شده انسانها در طول مدت چندین هزار سال این موضوع رو فهمیدند دیگه!!!
تمامی موجودات روی زمین دارن به تکامل میرسن مثلا فیل ها دارن کوتاه میشن اسب ها دارن بزرگ تر میشن سگ ها دارن بزرگ تر میشن انسان ها هم دارن کم کم داری حجم مغزی بیشتری میشن چشمان بزرگتر و پیشانی بزرگتری میشن (شبیه مریخی ها میشن) تمامی این مطالب رو بر اساس استخوانهای یافت شده فهمیدند
بهتره بیشتر بررسی کنین مطالب خیلی خیلی زیادی هست
تنها سوال بی جواب یا شک برانگیز این بوده که چرا فقط یک نوع میمون با جهش ژنتیکی به تکامل رسیده و بقیه نژاد ها بدون تغییر موندن!
تو جواب دانشمندان میگن چون فقط اون نمونه از میمون ها قادر بوده که این نوع تکامل رو داشته باشه
همون جوری که فقط تو شکافت هسته ای ما قادر هستیم فقط اورانیم رو شکافت بدهیم و نمیتونیم سایر عناصر رو شکافت بدهیم
منم زیاد نمیدونم فقط اینها رو تو نت و تلویزیون دیدیم

تا اونجایی که میدونم بر اساس نظریه هست.یعنی از روی شبیه سازی و احوال کنونی موچودات به این نتیجه رسیدن

من دارم میرم. فردا میخونم. شب بخیر
 

*Chakavak*

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
فرزند هم صفاتش رو از والدینش به ارث میبره ژنهای فرزند همون ژنهایی هستند که خصوصیات والدین رو بوجود میارن مثل بلندی پا ولی احتمال داره این خصوصیت رو به ارث نبره ممکنه مثلن از 10 تا تخمی که میذارن 5 تاشون پاهاشون بلند باشه و 5 تاشون پاهاشون کوتاه باشه ولی تو اون محیط اونایی که پاهای بلندتری دارن شانس زنده موندن بیشتری دارن و در نتیجه شانس تولید مثل بیشتری دارن و به این ترتیب بعد از مدتی به مرور ژن پای بلند تو اون جامعه تثبیت میشه و بلکه ممکنه بعد از مدت طولانی تر عوامل محیطی دیگه مثل این عامل باعث بشه مارمولکهای اون جزیره کلن با مارمولکهای جزیره دیگه فرق کنن

خانوم مهندس؟ شما شبیه سازی پاس کردین؟
تو هوش مصنوعی ژنتیک چی؟
بحث mutation رو میدونین چیه؟
خوب اینم دقیقا همونه دیگه با جهش ژنتیکی نسلی با نسل دیگر در نفاوت هست که نسل های بعدی حامل خصوصیات والد خودشون هستند اما این فرزندان جدید با خصوصیات جدید و ساختار جدید هستند

مثلا میدونین انسانها از چند نژاد اولیه هستند که همشون با همدیگه تلفیق شدند و در نتیجه الان ژن ما حامل چندیدن ژن مربوطه هست که از نژادهای اولیه انسان های مختلف هست؟؟

اتفاقاً کنجکاوی من از همون الگوریتم ژنتیک برانگیخته شده :دی .. هرچند اون موقع بیشتر به فکر پاس کردن و حل مساله بودیم..


متشکرم دوستان..
ولی یه سوال بپرسم؟ که شایدم کمی عجیب یا ابتدایی باشه ولی خب اطلاعاتم در همین حده ..
ژنها مگر به ارث نمیرسن؟
آیا در طول زندگی یک فرد، با تغییرات ناشی از تاثیرات محیط و ... روی اون فرد، ژن های اون شخص هم تغییر می کنند؟؟
 

sea ray

عضو جدید
کاربر ممتاز
علی؟؟؟؟!!!!
پس زیست شناشان چجوری این مساله رو فهمیدند؟!!!!
بر اساس جمجه های یافت شده انسانها در طول مدت چندین هزار سال این موضوع رو فهمیدند دیگه!!!
تمامی موجودات روی زمین دارن به تکامل میرسن مثلا فیل ها دارن کوتاه میشن اسب ها دارن بزرگ تر میشن سگ ها دارن بزرگ تر میشن انسان ها هم دارن کم کم داری حجم مغزی بیشتری میشن چشمان بزرگتر و پیشانی بزرگتری میشن (شبیه مریخی ها میشن) تمامی این مطالب رو بر اساس استخوانهای یافت شده فهمیدند
بهتره بیشتر بررسی کنین مطالب خیلی خیلی زیادی هست
تنها سوال بی جواب یا شک برانگیز این بوده که چرا فقط یک نوع میمون با جهش ژنتیکی به تکامل رسیده و بقیه نژاد ها بدون تغییر موندن!
تو جواب دانشمندان میگن چون فقط اون نمونه از میمون ها قادر بوده که این نوع تکامل رو داشته باشه
همون جوری که فقط تو شکافت هسته ای ما قادر هستیم فقط اورانیم رو شکافت بدهیم و نمیتونیم سایر عناصر رو شکافت بدهیم
منم زیاد نمیدونم فقط اینها رو تو نت و تلویزیون دیدیم

به کار بردن واژه تکامل برای معادل انگلیسی evolution به فارسی اشتباهه. evolution معنی تغییر و تحوله و از اول اشتباه به فارسی تکامل ترجمه شده معنی درستترش فرگشته. موجودات به سمت تکامل نمیرن و با تغییر شرایط محیط فقط تغییر میکنن
 
آخرین ویرایش:

sea ray

عضو جدید
کاربر ممتاز
اتفاقاً کنجکاوی من از همون الگوریتم ژنتیک برانگیخته شده :دی .. هرچند اون موقع بیشتر به فکر پاس کردن و حل مساله بودیم..


متشکرم دوستان..
ولی یه سوال بپرسم؟ که شایدم کمی عجیب یا ابتدایی باشه ولی خب اطلاعاتم در همین حده ..
ژنها مگر به ارث نمیرسن؟
آیا در طول زندگی یک فرد، با تغییرات ناشی از تاثیرات محیط و ... روی اون فرد، ژن های اون شخص هم تغییر می کنند؟؟

همه موجودات از هر گونه ای که هستند با هم فرق دارن مثلن پای هیچ کدوم از مارمولکها با هم یک اندازه نیست یعنی مثلن ممکنه بازه بین کوتاهترین پا یعنی 2 سانتیمتر تا بلندترین پا یعنی 2.2 سانتیمتر 2 میلیمتر باشه و میانگینش 2.1 سانتیمتر. تو سال اول که شرایط محیط تغییر میکنه اونی که پاش 2.2 سانتیمتر بوده زنده مونده و میانگین اندازه پای بچه هاش 2.2 سانتیمتر شده یعنی از 2.1 بوده تا 2.3 . تو سال بعد اونی که پاش 2.3 بوده شانس بیشتری داشته و زنده مونده و میانگین اندازه پای بچه هاش 2.3 بوده یعنی از 2.2 تا 2.4 به این ترتیب بلندترین پا از 2.2 دو سال قبل به 2.4 رسیده . البته ممکنه ژنها هم تغییر کنن که بهش میگن تغییر ژنی که ممکنه در جهت + باشه یا - اگر در جهت + باشه به بقای جاندار کمک میکنه و اگر در جهت - باشه باعث میشه شانس تولید مثلش و انتقال ژن کم بشه
 

danielo

عضو جدید
کاربر ممتاز
من نظریه فرگشت رو خونده بودم. اما شنیدم که جدیدا بصورت علمی (و نه از طرف مذهبیون) رد شده. البته دلایل اونا رو نشنیدم و دنبال اونم تا اونم بدونم چیه.

قصد بی احترامی ندارم.
ولی این حرف شما مثل یک جوک میمونه.

اما شنیدم که جدیدا بصورت علمی (و نه از طرف مذهبیون) رد شده
 
آخرین ویرایش:

danielo

عضو جدید
کاربر ممتاز
ببینید من نمیخام نظریه رو بدون دلیل علمی رد کنم ها. اما مثالی هم میتونید بیارید تا این حد که میمون به انسان تبدیل بشه؟؟؟؟؟؟

اشتباه شما همینجاست.اون طوری که فکر میکنید میمون یک دفعه نیومده به انسان تبدیل بشه.
 

silver light

عضو جدید
کاربر ممتاز
اتفاقاً کنجکاوی من از همون الگوریتم ژنتیک برانگیخته شده :دی .. هرچند اون موقع بیشتر به فکر پاس کردن و حل مساله بودیم..


متشکرم دوستان..
ولی یه سوال بپرسم؟ که شایدم کمی عجیب یا ابتدایی باشه ولی خب اطلاعاتم در همین حده ..
ژنها مگر به ارث نمیرسن؟
آیا در طول زندگی یک فرد، با تغییرات ناشی از تاثیرات محیط و ... روی اون فرد، ژن های اون شخص هم تغییر می کنند؟؟
نه ژن تغییر نمیکنه
نطر من اینه علمی نیست(اون شخص با تغییر در شرایط زندگی باعث میشه در نسل بعد شرایط تغییر ژنتیکی در اون ایجاد بشه چون از اول هم ژن انسان یک ژنی هست که استعداد تغییر و تکامل رو داره)

به کار بردن واژه تکامل برای معادل انگلیسی evolution به فارسی اشتباهه. evolution معنی تغییر و تحوله و از اول اشتباه به فارسی تکامل ترجمه شده معنی درستترش فرگشته. موجودات به سمت تکامل نمیرن و با تغییر شرایط محیط فقط تغییر میکنن
اره حق با شماست اما من معادل معنوی این اصطلاح رو به کار بردم منطورم مذهبی نیست
 

*Chakavak*

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
همه موجودات از هر گونه ای که هستند با هم فرق دارن مثلن پای هیچ کدوم از مارمولکها با هم یک اندازه نیست یعنی مثلن ممکنه بازه بین کوتاهترین پا یعنی 2 سانتیمتر تا بلندترین پا یعنی 2.2 سانتیمتر 2 میلیمتر باشه و میانگینش 2.1 سانتیمتر. تو سال اول که شرایط محیط تغییر میکنه اونی که پاش 2.2 سانتیمتر بوده زنده مونده و میانگین اندازه پای بچه هاش 2.2 سانتیمتر شده یعنی از 2.1 بوده تا 2.3 . تو سال بعد اونی که پاش 2.3 بوده شانس بیشتری داشته و زنده مونده و میانگین اندازه پای بچه هاش 2.3 بوده یعنی از 2.2 تا 2.4 به این ترتیب بلندترین پا از 2.2 دو سال قبل به 2.4 رسیده . البته ممکنه ژنها هم تغییر کنن که بهش میگن تغییر ژنی که ممکنه در جهت + باشه یا - اگر در جهت + باشه به بقای جاندار کمک میکنه و اگر در جهت - باشه باعث میشه شانس تولید مثلش و انتقال ژن کم بشه

متشکرم..توضیح خوبی بود.
ولی خب بازم این یه جاهایی صدق می کنه ، و بعضی ویژگی ها هم لزومی نداره از بین بره .. اینطور نیست؟
مثلا در مورد دندون ها که گفته میشه به مرور دارن کندتر میشن..خب اونی که دندونهای تیزتر داره چه کمتری نسبت به دیگران داره که زاد و ولدش کمتر بشه و به مرور حذف بشه ؟؟
یا اینکه شنیدم که گفته میشه قدانسانهای اولیه به طرز قابل ملاحظه ای بلندتر بوده.. یا دستها درشت تر بوده..و ..
 

danielo

عضو جدید
کاربر ممتاز
متشکرم..توضیح خوبی بود.
ولی خب بازم این یه جاهایی صدق می کنه ، و بعضی ویژگی ها هم لزومی نداره از بین بره .. اینطور نیست؟
مثلا در مورد دندون ها که گفته میشه به مرور دارن کندتر میشن..خب اونی که دندونهای تیزتر داره چه کمتری نسبت به دیگران داره که زاد و ولدش کمتر بشه و به مرور حذف بشه ؟؟
یا اینکه شنیدم که گفته میشه قدانسانهای اولیه به طرز قابل ملاحظه ای بلندتر بوده.. یا دستها درشت تر بوده..و ..
اخه 2 تا چیز وجود دارد.

کسی نمیگه اونی که دندون تیزتری داره از بین میره.بلکه نسل های اینده شون به خاطر عدم استفاده از اون طی هزاران سال به طور تدریجی دندون هایشون کندتر میشه.
چون استفاده کمتری از اون میشه.چون اون بچه ای که به دنیا میاد دیگه احتیاج به دندون تیز نداره.شما دندون تیز هم داشته باشه و به مرور زمان ازش هیچ استفاده نکنی به مرور زمان قدرتش را از دست میده.شما اگر حتی از چاقو هم استفاده نکنی کند تر میشه
اینجا کسی از بین نرفته .حتما که نباید دلیل فرگشت مرگ و میر و نابودی بشه.عدم استفاده از چیزی هم میتونی باعث تغییر بشه.
یکی از مسائلی که الان داره در موردش بحث میشه .
این هست که پیشبینی میشه بشر تا چند هزار سال دیگه حافظه بسیار کمتر از ما داشته باشه.
که دلیلش را هم تکنولوژی میدونند.
الان کسی دیگه به خودش زحمت بده چیزی را حفظ کنه و به خاطر بسپاره .
ایا شما میدونید هوش مجموعه از عوامل هست مثل حافظه مثل سرعت و عکس العمل و مثل خلاقیت و مثل تمرکز و غیره .
و ایا میدونستید که بشر با این همه ادعاهاش حافظه تصوری 100 ها و شاید 1000 برابر ضعیفتر از شامپانزه داره؟؟
دلیلش هم ساده هست.
شامپانزه برای بقایش احتیاج به حافظه تصویری بسیار بیشتری داره تا ما.
ولی بشر نیازی نداره .چون خلاقیتش باعث شده بتونه علامت گذاری کنه و مسیر ها و جاها را پیدا کنه .
ولی شامپانزه به خاطر ضعف تر خلاقیت نمیتونه علامت گذاری کنه .به خاطر همین روز به روز در حافظه تصویری بسیار قوی شده
.پس طبیعی هست وقتی ما نیازی استفاده از حافظه نداریم و ازش استفاده نکنیم در اینده دور نسل های اینده مون حافظه کمتری داشته باشند.
 
بالا