
می توان به افراد آموزش داد تا به رویا دیدن خود پی ببرند، طوری که این دانستگی تداخلی در جریان خود بخود رویای شان ایجاد نکند. مثلا افراد را طوری آموزش دادند که وقتی متوجه رویا دیدن می شوند، کلیدی را فشار می دادند(سالامی، 1970)
برخی افراد رویای واضح دارند، یعنی رویایی که وقایع در آن به حدی طبیعی( فاقد ویژگی های غریب و غیر منطقی اکثر رویاها) به نظر می رسد که رویابین احساس می کند بیدار و هشیار است.
افرادی که رویای واضح می بینند خود می گویند در حین دیدن این رویاها آزمایشهای گوناگونی را انجام می دهند تا دریابند به راستی بیدارند یا خواب می بینند. آنها همچنین بیدار شدن کاذب در حین دیدن رویا را نیز گزارش می کنند. مثلا یکی از کسانی که رویاهای روشن می بیند فهمیده بود که در حال دیدن رویاست و برای آنکه بفهمد آیا بر وقایع کنترل دارد یا نه تصمیم گرفته بود یک تاکسی صدا کند وقتی دست به جیبش برد که ببیند پولی دارد که به راننده بپردازد، گمان کرد که بیدار شده است،و تعدادی سکه دوروبر رختخوابش پراکنده شده اند. در این لحظه واقعا بیدار شد و دید که در جایی جز آنچه در رویا دیده بود دراز کشیده است و البته سکه ای هم در کار نیست (براون،1936).
با این همه توجه داشته باشید که تعداد نسبتا کمی از افراد به دیدن رویاهای واضح با هر نظم وقاعده ای نایل می شوند.
منبع: زمینه روانشناسی اتکینسون و هیلگارد، ج اول