<<<<آنچه گذشت.....>>>>>

[m4material]

به نام دوست
با سلام به تمام دوستان گل و نازنين!
امروز يعني 4مهر همانطور كه قرار گذاشته بوديم ديدار حضوري انجام شد!!! جاتون خالي( البته شمايي كه نيومديد)
بنا به خواست عده اي از دوستان تصميم گرفتيم يه گزارش كوتاهي از ديدار بذاريم تا كساني كه نتونستند بيان هم احساس كنند در كنار ما بودند!!!
البته گزارش ديدار به عهده فرهنگ خانمه ( اگه هنوز راغب باشند) !!! در مورد عكس هم فقط ميتونم بگم تعداد كمي از عكسها اينجا گدذاشته ميشه ، اون هم بينا به نظر دوستان به صورت تمام رخ نيست! البته اگر كساني كه در ديدار حضور داشتند موافق باشند اين عكسها به كساني كه راغب هستند و بالاي دو ستاره دارند داده بشه( باور كنيد اين مثل جزوه ها نيست، خودتون ميتونيد تصور كنيد كه شايد شما با مرام و با معرفت باشيد ولي همه اينجوري نيستند كه؟؟؟( ببخشيد قصد توهين به شخص خاصي را اصلا ندارم، اين يه حرف كلي بود!!!!)
يه چند تا عكس از طرف آقا رضا داريم كه اميدوارم خانم ها ناراحت نشن!
خب ، فرهنگ خانم و آقا رضا منتظر شما هاييم!!!!
​

 

[reza_1364]

 

[m4material]

آقا رضا اگه عكسها رو نميذاري بگو تا برم بخوابم، فردا بايد برم قزوين!!!!
ميخواي يه ذره خانمهاي محترم رو بگذاريم سماق بمكند! حداقل عكسها رو براي من بفرست!!
​

 

[sosmar]

منم منتظر هستم.

 

[reza_1364]

 

[فرهنگ]

خب سلام
از کجا بگم؟؟
من که عکسی دستم نیست رییس هم که عادت داره تو خماری ملت رو بذاره

اولین دیدار بین روسا بود .من و رییس(رضا 64) صبح دیروز هم دییدم.ایشون دانشگاه ما کار داشتند. هر چند که اومد و ابروریزی راه انداخت.
اصلا شبیه تصوراتم نبود اصلا.خیلی شر و شیطون

حول و حوش ساعت 30/16 بود که material خبر داد رسیده و تهناست
و بعد تماس رییس بود که خبر داد رسیده.
منم فکر کنم ساعت 54/16 بود رسیدم واولین نفری که ملاقات شد باز هم رییس بود .
بعد حمیده جونم. بعد s.kh65 و
marziye-joOjoo .
حمیده واقعا مهربون بود .skh65 هم خیلی اروم و مهربون بود.
مرضیه هم خیلی شر و شیطون
نفر بعدی که دیدم material بود ظاهرا خیلی مهندس بود.مرتب و اتو کشیده و اروم.(البته بگم پرانرژی تر از همه به نظر رسید).
بعد ghardashali بود .ایشون هم بسیار شبیه material بود.
بعد thix بود .نمیدونم چه جوری روش شد شیرینی نیاره(شوخی میکنما.همین حضورش هم شیرینی بود.محض پاچه خواری)
بعد soamar بود.....
بسیار شبیه ترم اولی ها بودن ایشون
نفر اخر هم msrxx2000 بودند. که به همون شری رییس بود...
(این قسمت اول گزارش.باید برم سر کلاس)

 

[فرهنگ]

بعد از اینکه مدیگه رو دیدیم.
قرار بر قرار گرفتن(نشستن)شد.
حالا اولین برخوردها:

مرضیه خانم که نیومده اعتراض به محل ملاقات داشت.
3 تا خانم با هم اومدن که من فقط حمیده رو شناختم و لی مرضیه و skh65 رو نه.البته بگم که مثلا خودشونو معرفی کردن ولی من متوجه نشدم. البته بعدش پرسیدم از حمیده که هم دانشگاهیت(skh65) کجاست؟ و اونجا بود که رسوا شدم....
اقایون یکبار خودشونو معرفی کردن ولی من نفهمیدم یعنی sosmarو ghardashali رو شناسایی نکردم.
خلاصه اینکه مراسم معارفه تکرار شد.نه یکبار که چند بار!!!!
یادم رفت بگم که thix واقعا اروم بود.اصلا به شبزی و شیرینی و ... شبیه نبود با یه عالمه وسایل اومده بود.یه کوله بزرگ.اول دیدمش یاد کوهنوردی افتادم.
طولانی نمیکنم که خسته نشید.
اولش یاد memol کردیم چون قرار بود بیاد ولی نیومد.
راستی همه به موقع اومدن جز msrxx2000.
یاد بعضی دوستان مثل nimitzo.masoud65.rezab رو هم زنده کردیم.
البته جای همگی حالی امیدوارم ملاقاتهای بعدی شلوغ تر باشه.

 

[setayesh 88]

خیلی دلمون اب شد.......

 

[Nimitzo]

بعد از اینکه مدیگه رو دیدیم.
قرار بر قرار گرفتن(نشستن)شد.
حالا اولین برخوردها:

مرضیه خانم که نیومده اعتراض به محل ملاقات داشت.
3 تا خانم با هم اومدن که من فقط حمیده رو شناختم و لی مرضیه و skh65 رو نه.البته بگم که مثلا خودشونو معرفی کردن ولی من متوجه نشدم. البته بعدش پرسیدم از حمیده که هم دانشگاهیت(skh65) کجاست؟ و اونجا بود که رسوا شدم....
اقایون یکبار خودشونو معرفی کردن ولی من نفهمیدم یعنی sosmarو ghardashali رو شناسایی نکردم.
خلاصه اینکه مراسم معارفه تکرار شد.نه یکبار که چند بار!!!!
یادم رفت بگم که thix واقعا اروم بود.اصلا به شبزی و شیرینی و ... شبیه نبود با یه عالمه وسایل اومده بود.یه کوله بزرگ.اول دیدمش یاد کوهنوردی افتادم.
طولانی نمیکنم که خسته نشید.
اولش یاد memol کردیم چون قرار بود بیاد ولی نیومد.
راستی همه به موقع اومدن جز msrxx2000.
یاد بعضی دوستان مثل nimitzo.masoud65.rezab رو هم زنده کردیم.
البته جای همگی حالی امیدوارم ملاقاتهای بعدی شلوغ تر باشه.

خب مشخصه كه خوش گذشته بهتون

جاي من هم كه حسابي خالي بود در بين شما

ممنون كه يادي هم از ما كرديد

 

[sosmar]

سلام.
واقعا جاتون خالی بود پسرها نسبت به دخترها یکم آروم بودن و نیاز به شما بود که نبودین .

 

[masoud*65]

بعد از اینکه مدیگه رو دیدیم.
قرار بر قرار گرفتن(نشستن)شد.
حالا اولین برخوردها:

مرضیه خانم که نیومده اعتراض به محل ملاقات داشت.
3 تا خانم با هم اومدن که من فقط حمیده رو شناختم و لی مرضیه و skh65 رو نه.البته بگم که مثلا خودشونو معرفی کردن ولی من متوجه نشدم. البته بعدش پرسیدم از حمیده که هم دانشگاهیت(skh65) کجاست؟ و اونجا بود که رسوا شدم....
اقایون یکبار خودشونو معرفی کردن ولی من نفهمیدم یعنی sosmarو ghardashali رو شناسایی نکردم.
خلاصه اینکه مراسم معارفه تکرار شد.نه یکبار که چند بار!!!!
یادم رفت بگم که thix واقعا اروم بود.اصلا به شبزی و شیرینی و ... شبیه نبود با یه عالمه وسایل اومده بود.یه کوله بزرگ.اول دیدمش یاد کوهنوردی افتادم.
طولانی نمیکنم که خسته نشید.
اولش یاد memol کردیم چون قرار بود بیاد ولی نیومد.
راستی همه به موقع اومدن جز msrxx2000.
یاد بعضی دوستان مثل nimitzo.masoud65.rezab رو هم زنده کردیم.
البته جای همگی حالی امیدوارم ملاقاتهای بعدی شلوغ تر باشه.

من که شخصا خیلی دوست داشتم بیام ، ولی خوب دیگه قسمت نشد .
من تازه فردا باید بیام تهران و بیفتم دنبال کارهای ثبت نام .
امیدوارم بهتون خوش گذشته باشه.
از اینکه به یاد ما هم بودید ممنون.
ان شاء ا... قرار ملاقات های بعدی.

 

[فرهنگ]

و اما قسمت مهم این ملاقات:

sosmar زحمت کشیده بود و مقداری پسته ما رو مهمون کردن.دست شما درد نکنه. من یه دونه برداشتم که سر باز بود. اما بقیه که شکمو تشریف داشتن زیاد برداشتن اکثر پسته ها شون سربسته بود.(البته بگم که من و material اعلام کردیم تا وقتی شیرینی خامه ای نخوریم پسته از گلومون پایین نمیره ولی کو کسی که تحویل بگیره حرف ما رو)
بعد از دور گرفتن پسته اخرش پسته ها نصیب رییس شدن که ایشون هم کاملا بی رحمانمه نوش جان کردن اونها رو. طبق گزارش حمیده تو این ملاقات رییس اقدام به باز کردن پسته با دندون کردن.
ghardashali هم جاشو عوض کرد که بره پیش پسته ها.

بعد حمیده یک کلوچه تعارف کردن .فکرک نید یک کلوچه به 10 نفر؟؟؟!!!
دوستان از چای پارک گذشت نکردن و چای هم نوشیدند.(البته همه نه)
فکرکنم چای رو thix حساب کرد. (الکی نیست شریف قبول شده ها.کلا همه جا زرنگه)
راستی روی چمنای پارک نشستیم.

 

[فرهنگ]

سوتی material هم باید تعریف کنم.بعد از نشستن و معارفه ایشون اعلام کردن که sosmar گفته بود میام ولی نیومده.در صورتیکه که sosmar روبروش بود
حرف از قرار دادن جزوه هم شد. که رییس با قاطعیت اعلام کرد جزوه دیگه قرار نمیگیره و به صورت cd در میاد.

مرضیه هم در حال اطلاعات کشیدن از thix برای کنکور بود.(امیدوارم سال دیگه مرضیه و حمیده بشن مخزن اطلاعات کنکوری واسه بقیه)همش میگفت منابع؟!!!

رییس با لپ تابش اومده بود.

اخرشم عکس انداختیم و رو یه برگه بچه ها یادگاری نوشتن.
خانما مراسم رو ترک کردن.حالا اقایون بیان بقیش رو بگن.
و بچهه ای حاضر در ملاقات بیان توصیف کنن بچه های دیگه رو.

زمان ملاقات بسیار کوتاه بودو در ملاقاتای بعدی این مساله رو لحاظ میکنیم.
همین
جای همه دوستان خالی بود. امیدوارم همگی موفق و پیروز باشید

 

[REZAB]

سلام..... منم دوست داشتم که اونجا بودم... ممنون که یه یاد من بودید...
حتما برا برنامه بعدی خودمو می رسونم....

 

[hamideh vf]

من واقعا از گزارشای فرهنگ جان تشکر می کنم بسیار دقیق بود!
مخصوصا اون پسته شکستنای رییس و صحبتای مرضیه!!

دفعه بعد یکم ساعتشو زودتر بذاریم که بیشتر بمونیم. من خودم هوا که تاریک میشه باید خونه باشم :دی

بابت چای هم از thix واقعا تشکر می کنم مونده بودم این کلوچه رو چطوری بخورم که البته به لطف دوستان یه مقداری هم به من کلوچه رسید...

روز خوبی بود. (یک روز در پارک لاله)

دستخطمو بذاریا فرهنگ!!!

 

[فرهنگ]

من واقعا از گزارشای فرهنگ جان تشکر می کنم بسیار دقیق بود!
مخصوصا اون پسته شکستنای رییس و صحبتای مرضیه!!

دفعه بعد یکم ساعتشو زودتر بذاریم که بیشتر بمونیم. من خودم هوا که تاریک میشه باید خونه باشم :دی

بابت چای هم از thix واقعا تشکر می کنم مونده بودم این کلوچه رو چطوری بخورم که البته به لطف دوستان یه مقداری هم به من کلوچه رسید...

روز خوبی بود. (یک روز در پارک لاله)

دستخطمو بذاریا فرهنگ!!!

باور کن منم 2 دقیقه بعد شما رفتم
دست خط رو باید رییس بذاره
چنا نظرتو نگفتی راجع به بچه ها.

 

[m4material]

خب مثل اینکه چایی هم به پای thixo نوشته شد!!!
در ضمن فرهنگ خانم حالا سوتی منو میگیری، حیف که قراره اقا رضا بیاد یه عکس بذاره که بعد از رفتن شما گرفتیم در یک مکانههههههه....... بگذریم اقا رضا ریش و قیچی دست شما!!!
راستی یه چیزایی میخواستم بگم! در مورد joojoo و msrxx2000 حرفی نمیزنم چون آشناییتی نداشتم، ولی در مورد اقا رضا میگفتم با یه فرد تپلو و چهار شانه مواجه میشم، ولی خب اشتباه شد! ولی جدی خیلی بامرامی، حال کردم با معرفتت!
در مورد فرهنگ خانم، 80% اون چیزی که تو ذهنم بود درست از اب در اومد! ولی در مورد حمیده خانم فقط میمیک صورتشون رو جور دیگری در نظر گرفته بودم، ولی این رو همینجا فریاد میزنم که واقعا ارادت خاصی به این دو عزیز دارم، همون وقار و شخصیتی رو که انتظار داشتم رو دیدم!در مورد s.k65هم فقط میگم کلا به سرامیستها ارادت ویژه ای دارم، به همون ارومی بودند که انتظارشو داشتم! در مورد ghardashali هم خب حرفی نمیزنم ولی thixo رو فقط میتونم بگم عینکش درست از اب دراومد!
راستشو بخواهید در مورد sosmar زیاد فکر نکرده بودم( نه اینکه مهم نباشندا، فقط چون جزء افراد جدید بودند زیاد شناختی نداشتم که بتونم حدسی بزنم)
امیدوارم موقعیت دیگری ایجاد شود با وقت بیشتر و موضوعات بیشتر و حساب شده تر!!!!

 

[hamideh vf]

باور کن منم 2 دقیقه بعد شما رفتم
دست خط رو باید رییس بذاره
چنا نظرتو نگفتی راجع به بچه ها.

اِ ؟ چه زود؟

نظرم؟ چی بگم؟

خوب مرضیه که دوست دانشگاهیمه 4 ساله دوستیم.
با s.kh65 هم حضورا دیروز آشنا شدم دختر خوبیه و آروم
فرهنگ عزیز هم دوست داشتنی بود.

اما آقایون:
آقا رضا که همش یا با لپ تاپ ور میرفت یا موبایلش زنگ میزد. اما خیلی کار بدیه آدم پسته رو با دندون بشکنه! جدی میگم!!!

msrxxx نمیدونم، اسم کاربریش یه چیزی تو همین مایه هاست ... که هم دانشگاهیه رییسه چیزی نمی شه گفت! فقط این که دیر اومدن کار بچه های بده ...

m4material هم من اومدم حرف بزنم کیفشون رو گرفتن جلوشون من دیگه حرفی ندارم

ghardashali هم پسته خور حرفه ایه!!! من تبریک میگم

thixo هم در مورد منابع صحبت کرد! گفت که شبم همونجا قراره بمونه دیگه نمیدونم اینم مثه قضیه شیرینی پیچشیه یا راسته؟
بابت چایی هم دستشون درد نکنه ... به موقع بود

sosmar هم من ازش بابت پسته های در بسته تشکر می کنم. بسیار آروم بودن در جمع ما


راجع به خودمم بگم؟؟

ببخشید اگه زیاد سر و صدا کردم
روز خوبی بود ... خوش گذشت

 

[m4material]

فقط همین حمیده خانم!!!! با ما هم آره؟؟؟ من براتون پیغام نذاشتم؟؟؟؟؟
باشه حرفی نیست! ولی با این حال من هنوز ارادت خاصی دارم!!!

 

[hamideh vf]

فقط همین حمیده خانم!!!! با ما هم آره؟؟؟ من براتون پیغام نذاشتم؟؟؟؟؟
باشه حرفی نیست! ولی با این حال من هنوز ارادت خاصی دارم!!!

چرا گذاشتین برا همین دیگه نمیگم دیگه!!! اگه پیغام نمیذاشتین هنوزم حرف داشتم

ما ارادتمندیم مهندس ... خوشحال شدیم از دیدنتون، یاد پسر خالم هم افتادم که اصرار داره اسمش درست تلفظ شه

 

[sosmar]

مورد جالبش این بود که هرکی هر طرز فکر وتصوری در مورد ریئس داشت اشتباه از آب در آمد.
ولی واقعا خوش گذشت همه عالی بودن مخصوصا ریئس (خودش می دونه )
ولی باید خیلی زودتر میتینگو بذاریم تا به شب نخوریم ( با سر ) ولی این دفعه با تعداد و برنامه دقیق تر.
با تشکر از آقا رضای گل.

 

[REZAB]

پس چرا عکساتونو نمی ذارید؟ حالا ما شدیم غریبه؟؟!!
به اندازه کافی دلمون آب شده.... اگه نمی خواین همه ببینن برامون به صورت شخصی بفرستید....

 

[ttaranom]

پس چرا عکساتونو نمی ذارید؟ حالا ما شدیم غریبه؟؟!!
به اندازه کافی دلمون آب شده.... اگه نمی خواین همه ببینن برامون به صورت شخصی بفرستید....

آره آره دل ما هم آب شد.
خوش به حالتون
از گزارش ها ممنون
عكسارم بذارين ديگه بدجنس نباشين
​

 

[m4material]

گر صبر کنید ز قوره حلوا سازید!

 

[فرهنگ]

خب مثل اینکه چایی هم به پای thixo نوشته شد!!!
در ضمن فرهنگ خانم حالا سوتی منو میگیری، حیف که قراره اقا رضا بیاد یه عکس بذاره که بعد از رفتن شما گرفتیم در یک مکانههههههه....... بگذریم اقا رضا ریش و قیچی دست شما!!!
راستی یه چیزایی میخواستم بگم! در مورد joojoo و msrxx2000 حرفی نمیزنم چون آشناییتی نداشتم، ولی در مورد اقا رضا میگفتم با یه فرد تپلو و چهار شانه مواجه میشم، ولی خب اشتباه شد! ولی جدی خیلی بامرامی، حال کردم با معرفتت!
در مورد فرهنگ خانم، 80% اون چیزی که تو ذهنم بود درست از اب در اومد! ولی در مورد حمیده خانم فقط میمیک صورتشون رو جور دیگری در نظر گرفته بودم، ولی این رو همینجا فریاد میزنم که واقعا ارادت خاصی به این دو عزیز دارم، همون وقار و شخصیتی رو که انتظار داشتم رو دیدم!در مورد s.k65هم فقط میگم کلا به سرامیستها ارادت ویژه ای دارم، به همون ارومی بودند که انتظارشو داشتم! در مورد ghardashali هم خب حرفی نمیزنم ولی thixo رو فقط میتونم بگم عینکش درست از اب دراومد!
راستشو بخواهید در مورد sosmar زیاد فکر نکرده بودم( نه اینکه مهم نباشندا، فقط چون جزء افراد جدید بودند زیاد شناختی نداشتم که بتونم حدسی بزنم)
امیدوارم موقعیت دیگری ایجاد شود با وقت بیشتر و موضوعات بیشتر و حساب شده تر!!!!

که این طور..............
مگه چاییرو شما حساب کردی؟؟!!!
من قبول ندارم.من یه شیرینی از thix میخوام .تازه از هم دانشگاهیم (masoud65)هم میخوام اگه بدن...
شما هم material خان!!!1 دفعه بعد باید مهمون کنی.من لواشک و الوچه خیلی دوست دارم والبته پفک و چیپس هم چیز بدی نیست

 

[فرهنگ]

فقط همین حمیده خانم!!!! با ما هم آره؟؟؟ من براتون پیغام نذاشتم؟؟؟؟؟
باشه حرفی نیست! ولی با این حال من هنوز ارادت خاصی دارم!!!

حمیده کوتاه نیای تا لو بده چی کار کردن بعد از رفتن ما...

 

[فرهنگ]

پس چرا عکساتونو نمی ذارید؟ حالا ما شدیم غریبه؟؟!!
به اندازه کافی دلمون آب شده.... اگه نمی خواین همه ببینن برامون به صورت شخصی بفرستید....

اختیار دارین...
رییس تهرانه و دسترسی به سایت نداره

 

[فرهنگ]

حمیده کوتاه نیای تا لو بده چی کار کردن بعد از رفتن ما...

حمیده جونم من فرمیدم چی خار کردن!!!
حالا که اینجوریه منم میرم تو اعتصاب ملاقات.

 

[hamideh vf]

حمیده جونم من فرمیدم چی خار کردن!!!
حالا که اینجوریه منم میرم تو اعتصاب ملاقات.

وای!!!
چه کار کردن فرهنگ؟؟؟

 

[m4material]

حمیده جونم من فرمیدم چی خار کردن!!!
حالا که اینجوریه منم میرم تو اعتصاب ملاقات.

چي كار كرديم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
حميده خانم شما زياد به دل نگيريد!‌ فرهنگ خانم ميخواد شما دختر خانمها رو به جان ما بندازه!!!!( شوخي كردما، حالا نياي بگي material چرا اين حرفا رو زداااااا )