نگاهم که کردی دلم پر گرفت
دلم غربت زنگ آخر گرفت
نگاهم که کردی سکوتم شکست
درون دلم عشق گویی نشست
نگاهم که کردی زمان صبر کرد
دل آسمان را پر از ابر کرد
و بعد از نگاه تو باران گرفت
وعشقی درون تنم جان گرفت
نگاهم کن و باز با من بمان
تو حرف دل بی کسم را بدان
نگاهم کن ای زندگی بخش من
و از عشق از عشق حرفی بزن