حافظ CRAZY
عضو جدید
مدت هاست كه نويسندگان و بزرگان در مورد موضوعي به نام قدرت تفكر صحبت مي كنند .. اتفاقات عجيب و غريبي كه گاها رخ داده , جذب خواسته ها تنها با نيروي تفكر و .........
اما حقيقت چيست ؟ چنين چيزي امكان پذير است ؟ مي خواهم در مورد همين موضوع مسائلي را بگويم كه شايد كمتر شنيده باشيد
اصولا در مبحث فلسفه اثبات كردن كار دشواري است و دليل آوردن براي هر اتفاق نيازمند توانايي بالايي است البته تشبيه كردن شايد بهترين و سخت ترين راه اثبات باشد تازه اگر دليلي براي هر اتفاقي وجود داشته باشد مي خواهم مثالي بزنم :
فرض كنيم كه فردي در سنين جواني فوت كرده باشد 2 حالت وجود دارد
1 : چون خدا او را دوست داشته نخواسته گناهان بيشتري انجام دهد .............. 2 : چون خدا او را دوست نداشته نخواسته نيك بيشتري جمع آوري كند و جان او را در جواني گرفته
حال فرض كنيم فردي در سنين پيري فوت كرده باشد باز هم 2 حالت وجود دارد
1 :چون خدا او را دوست داشته سن زيادي به او عطا كرده تا نيك بيشتري جمع آوري كند...... ........... 2 : چون خدا او را دوست نداشته رهايش كرده تا گناهان بيشتري كسب كند
مي بينيم كه مي شود براي هر اتفاقي دلايلي تراشيد ولي آيا دليل واقعي كدام است؟ شايد ما هرگز ندانيم شايد چنين چيزي هرگز وجود نداشته باشد
اما برويم سراغ قدرت تفكر
قدرت تفكر عاملي است كه تنها موجب تمركز ما بر روي اطراف است نه عاملي كه موجب جذب يا تغيير اطراف شود
درست شبيه رابطه گوش ما با چند صداي همزمان
وقتي كه 2 يا 3 موسيقي در كنار ما در حال پخش باشد ما مي توانيم با تمركز بر روي يكي از آنها به آن گوش دهيم نه اينكه صداي آن موسيقي را بلند كرده باشيم در واقع ما تغييري در جنس موسيقي ايجاد نكرده ايم تغيير در خود ما ايجاد شده است
حالا مي خواهم مثالي بزنم كه كار را يكسره كنم
جسمي كوچك را تصور كنيد گرد كه ريسمان هايي به دور آن دوخته شده است ( جسمي كوچك مشابه تاب جوانان در شهر بازي ها) و به هر يك از ريسمان ها يكي از خواسته هاي شما آويخته شده است
شما بر روي يكي از خواسته ها تمركز ميكنيد و فقط به آن مي نگريد
نظريه راز : آن جسم آرام آرام به شما نزديك شده و به سوي شما پرتاب مي شود
نظريه دوم : وقتي شما به يكي از آن ها نگاه مي كنيد تمام حواستان به اوست شايد بار ها بيايد و از جلوي شما رد شود اما بالاخره با عزم و توجه دقيق دست انداخته و جسم را مي گيريد
در واقع ريسمان تغيير حركتي نداده اين ماييم كه خود را دقيق تر كرديم
ذهن ما تنها مي تواند ما را تغيير دهد نه اطراف را
از دوستان عزيز خواهش ميكنم موافقت يا مخالفت خودشون رو با هر بند از تاپيك اعلام كنن اميدواريم كه موثر واقع بشه
اما حقيقت چيست ؟ چنين چيزي امكان پذير است ؟ مي خواهم در مورد همين موضوع مسائلي را بگويم كه شايد كمتر شنيده باشيد
اصولا در مبحث فلسفه اثبات كردن كار دشواري است و دليل آوردن براي هر اتفاق نيازمند توانايي بالايي است البته تشبيه كردن شايد بهترين و سخت ترين راه اثبات باشد تازه اگر دليلي براي هر اتفاقي وجود داشته باشد مي خواهم مثالي بزنم :
فرض كنيم كه فردي در سنين جواني فوت كرده باشد 2 حالت وجود دارد
1 : چون خدا او را دوست داشته نخواسته گناهان بيشتري انجام دهد .............. 2 : چون خدا او را دوست نداشته نخواسته نيك بيشتري جمع آوري كند و جان او را در جواني گرفته
حال فرض كنيم فردي در سنين پيري فوت كرده باشد باز هم 2 حالت وجود دارد
1 :چون خدا او را دوست داشته سن زيادي به او عطا كرده تا نيك بيشتري جمع آوري كند...... ........... 2 : چون خدا او را دوست نداشته رهايش كرده تا گناهان بيشتري كسب كند
مي بينيم كه مي شود براي هر اتفاقي دلايلي تراشيد ولي آيا دليل واقعي كدام است؟ شايد ما هرگز ندانيم شايد چنين چيزي هرگز وجود نداشته باشد
اما برويم سراغ قدرت تفكر
قدرت تفكر عاملي است كه تنها موجب تمركز ما بر روي اطراف است نه عاملي كه موجب جذب يا تغيير اطراف شود
درست شبيه رابطه گوش ما با چند صداي همزمان
وقتي كه 2 يا 3 موسيقي در كنار ما در حال پخش باشد ما مي توانيم با تمركز بر روي يكي از آنها به آن گوش دهيم نه اينكه صداي آن موسيقي را بلند كرده باشيم در واقع ما تغييري در جنس موسيقي ايجاد نكرده ايم تغيير در خود ما ايجاد شده است
حالا مي خواهم مثالي بزنم كه كار را يكسره كنم
جسمي كوچك را تصور كنيد گرد كه ريسمان هايي به دور آن دوخته شده است ( جسمي كوچك مشابه تاب جوانان در شهر بازي ها) و به هر يك از ريسمان ها يكي از خواسته هاي شما آويخته شده است
شما بر روي يكي از خواسته ها تمركز ميكنيد و فقط به آن مي نگريد
نظريه راز : آن جسم آرام آرام به شما نزديك شده و به سوي شما پرتاب مي شود
نظريه دوم : وقتي شما به يكي از آن ها نگاه مي كنيد تمام حواستان به اوست شايد بار ها بيايد و از جلوي شما رد شود اما بالاخره با عزم و توجه دقيق دست انداخته و جسم را مي گيريد
در واقع ريسمان تغيير حركتي نداده اين ماييم كه خود را دقيق تر كرديم
ذهن ما تنها مي تواند ما را تغيير دهد نه اطراف را
از دوستان عزيز خواهش ميكنم موافقت يا مخالفت خودشون رو با هر بند از تاپيك اعلام كنن اميدواريم كه موثر واقع بشه
آخرین ویرایش: