احمد رحماني
عضو جدید
در سوگ یک هتل خوب
كاظم برآبادي
گردشگری در بین اهالی اقتصاد به شهرهترین صنعت قرن حاضر بدل شده است.
كشورهای اروپایی ابعاد گسترده این صنعت را از نظر تولید اشتغال و ایجاد درآمد درك كرده اند و از چند دهه پیش به شدت به توسعه این صنعت پرداخته اند.
تبلیغات تلویزیونی با موضوع گردشگری ابزاری است كه تمام كشورهای توسعهيافته این صنعت، از آن بهره برده و میبرند؛ تبلیغاتی گسترده كه علاوه بر پخش آگهی و تیزر، دامنه آن به فیلمهای سینمایی، فیلمهای مستند، سریالهای تلویزیونی و فراتر از آن كانالهای مخصوص تلویزیونی نیز كشیده شده است.
برگزاری نمایشگاههاي بزرگ در ابعادی فوق تصور، ابزار دیگری است كه كارگردانان زبردست در یك نمایش زنده و مبهوت كننده از نور، صدا، دكورهای مجلل و به واقع عینی در راستای اهداف توریستی خود استفاده میبرند. كشورهای توسعه يافته برای بالا بردن اطلاعات و آمار گردشگران خود با برگزاری سمینارها و جمعآوری اطلاعات از طریق نظر خواهی و پرسشگری از گردشگران به بهترین چارچوبهای ارائه خدمات در زمینه گردشگری رسیده و بهدنبال حضوری موفق تر در حوزه تخصصی صنعت گردشگری از جمله مسائل اكوتوریسم، توریسم طبیعت گردی، توریسم درمانی و یا تورهای ماجراجویانه هستند.
اما در کنار این ابزارهای جنبی که به بالا بردن آمار گردشگران کشورهای خارجی انجامیده، نمی توان از تاثیر اماکن معمارانه در جهت آسایش و رفاه بازدیدکنندگان چشم پوشید. هتل و هتل داری بحث بسیار گستردهای است که در این جا پدید میآید و نگارنده بر این عقیده است که امروزه در کنار توجه جهانیان به توریسم و صنعت گردشگری، باید همپایه با تحلیل این صنعت به کندوکاو در صنعت هتل داری و معماری و ساخت و ساز هتلها پرداخت.
تخیل سفر و اقامت
مارسل پروست در کتاب «جستو جوی زمان از دست رفته»، از مکانهایی یاد ميكند که از تردستيهای چراغ جادو هم به چشم مجازیتر میآیند. یکی از این مکانها که در شهر کومبره قرار دارد، مهمانخانهاي قدیمی است که از روزنههاي آشپزخانه زیر زمینی اش بوی خوراکيهایی می آید که پروست جوان را به دنیای فراسوی دنیای واقعی میبرد؛ دنیایی که آکنده از نشانههاست و اتاقی که برای پروست جوان، رخنه رمز و راز است. او در آن اتاق چنان از خود انباشته میشود که با پایان گرفتن تاثیر کرخت کننده عادت، به اندیشیدن و حس کردن چیزهای پیرامون خود میپردازد. از دستگیره در اتاق گرفته تا ملحفه تخت تا صندليها تا پرده آویخته بر دیوار.
کوندرا در کتاب «آهستگی» خود نیز در یک هتل ویژه اقامت میگزیند. هتلی که راوی در توصیف آن این گونه میگوید: «ناگهان هوس کردیم غروب و شب را در یک قصر بگذرانیم. قصرهای زیادی را در فرانسه به صورت هتل بازسازی کردهاند؛ چهارگوشی از سبزی گمشده در گسترهای از زشتی بی سبزی. مجموعه کوچکی از باریکه راهها، درختها و پرندهها، میان شبکه ای عظیم از بزرگ راههاي شهر».
در ادبیات ایران که برخاسته از تاریخ کتبی و شفاهی این مرز پرگهر هست نیز متصلا به اماکنی شبیه به هتل که در نیمه راهها و بین جادهها قرار داشته اند اشاره شده است که بارزترین آن دو نمونه کاروانسراهای عباسی و مسافرخانههاي بین راهی است. پس فرهنگ ما هتل را می شناسد و با کارکرد هفتاد ساله آن در ایران آشنا است. اما چرا هتل و هتل داری به عنوان یک صنعت کاملا حیاتی برای گردشگری در ایران ناشناخته مانده و پتانسیل آن در جهت شکوفایی اقتصادی به فعل تبدیل نمیشود؟
عمارت های پول ساز
بگذارید تصویرمان را از یک هتل تکمیل کنیم. راستی تصور سیاحت و اقامت، تصوری به درازای تاریخ است و سیاحت و اقامت، بدون مکانی که مسافر خسته در آن دمی بیاساید و تسکین یابد، معنا ندارد؛ مکانی که در جهان شناسی مدرن از آن تحت عنوان هتل یا مهمان سرا یاد میشود. این جا است که معماری مکانی برای اقامت، اهمیت پیدا ميكند. به راستی معماری چگونه ميتواند در خدمت این میل هستی شناسانه بشر ـ میل به سیاحت و اقامت ـ باشد؟ معماری با همه جنبهها و شاخهها و زیر شاخههايش ميتواند علاوه بر طراحی، ایجاد و ساخت یک بنا به نام هتل در هویت بخشی آن نیز حضور پررنگی داشته باشد. معماری داخلی درونگرا و منحصر به فرد، دکوراسیون برونگرا با رویکرد به فرهنگ جهانی یا بسته به مورد تلفیق سنت ایران و آمیزههاي جهانی، چینش فضاهای داخلی و خارجی با رعایت اصلوب معماری هتل تنها بخشی از عملکرد معماری در غالب هویت بخشی به عمارتهایی است که قصد دارند هتل نامیده شوند.
باید گفت معماری با خلق فضاهایی که آسایش و رفاه میهمانان را به بار میآورد، میل به سیاحت و اقامت را هدایت ميكند. از طرف دیگر امروزه صنعت هتلسازي رشد چشمگیری یافته و هتلهای امروز برای آن ساخته می شوند تا حس صمیمیت منحصر به فردی را به میهمانان منتقل کنند.
تقابل میان هتل و گردشگر
اما زمانی که از معماری هتل صحبت میکنیم، پا در مبحث مهمی میگذاریم که همان صنعت گردشگری است. هتلسازی پیوندهای بیشماری با گردشگری دارد و حتی به عقیده برخی، گردشگری با پدیده ای به نام هتل معنا مییابد.
كشورهای فرانسه با بیش از 80ميليون نفر توریست خارجی، اسپانیا 60ميليون نفر، آمریكا 55ميليون نفر، چین 52میلیون نفر، ایتالیا46ميليون نفر و باگذشت تجربه چند با نگاه تازه، بهدنبال بازارهای جدید توریست و توریسم نوین هستند، آنها به خوبی میدانند كه هر توریست به منزله ورود حداقل 1000دلار به چرخه اقتصاد و اشتغال است برای مثال كشور تركیه با حفظ میراث فرهنگی و محیط زیست و با اتكا بر روزنههاي تاریخی و مكانهای توریستی، صنعت و اقتصاد خود را به پیش میبرد.
متاسفانه بهرغم استعدادها و توانایيهای زیاد، پتانسیلهای صنعت گردشگری هنوز برای مردم خود ایران ناشناخته مانده است. توریست یا گردشگری در ایران پدیدهای فصلی با قطبهای محدود و تقریبا درونزا است و در قسمت توریست خارجی بیشتر بهعنوان بازاری برای كشورهای همسایه محسوب میشود تا جلب توریست برای بازارهای داخلی! چرخه داخلی این صنعت تحت تاثیر عوامل بسیاری هنوز نتوانسته نگاه اقتصادی و درآمد زايی را به بازارهای بین المللی و تبادلات عظیم و تاثیرات سازنده آن داشته باشد.
معماری تاثیرگذار
بهطورقطع، هتلها و چگونگی معماری و فضامندی آنها، معیار مطمئنی برای سنجش میزان ارتقای گردشگری در یک کشور هستند و در این بین کشور ما همچنان در کابوس گردشگری بال و پر میزند. امروزه گردشگري با رشد روز افزون خود ميرود تا در آيندهاي نه چندان دور در راس صنايع جهان قرار گيرد. شايد از همين جهت باشد كه در برهه كنوني در كشور ما نيز به فعاليتهاي جهانگردي خصوصا در مناطق كمتر توسعه يافته بهاي خاصي ميدهند و با ارائه تسهيلات بانكي و معافيتهاي مالياتي زمينههاي تشويق و ترغيب اصحاب سرمايه را فراهم نمودهاند؛ بهطوريكه در برنامه چهارم توسعه اقتصادي، اجتماعي كشور براي فعاليتهاي گردشگري تا 50درصد معافيتهاي مالياتي پيشبيني شده است. در اين راستا بر مبناي آمار سازمان جهاني جهانگردي با ورود هر جهانگرد به كشور بهطور متوسط 20 شغل ايجاد خواهد گرديد و با توجه به ظرفیتها و پتانسيلهاي بسيار زياد كشورمان به لحاظ جاذبههاي جهانگردي (كه بيان آنها در اينجا نميگنجد)، زمينه بسيار مناسبي جهت ايجاد اشتغال سالم و سريع وجود دارد. جهانگردي از جمله صنايعي است كه ماده اوليه آن (يعني جاذبههاي طبيعي و انساني)بهطور خداداي در كشورمان وجود دارد، ولي تنها با يك مديريت صحيح، بهنگام و عملگرا خواهد توانست با ايجاد زيرساختهاي لازم جهت اين صنعت مقدمات ورود جهانگردان را به كشور فراهم نمود. در هر حال آنچه كه فعلا از درآمدهاي جهانگردي دنيا نصيب كشور ما شده است، تنها 1/0درصد از درآمد كل جهانگردي جهاني است. و اين يعني از دست دادن فرصتها و منافع بي شماري كه از هر سو ميتواند كشور ما را به شرايط بسيار مطلوبي برساند. حوزه ساخت هتل و هتل داری بی شک مهمترین مانع بر سر راه حصول به اهداف صنعت گردشگری در کشورما است. نگارنده معتقد است که صنعت هتلسازي و هتل داری در ایران یک صنعت کاملا بیمار است؛ چرا که نه در حوزه طراحی و نه حتی در حوزه اجرا، نظارت کافی بر آن نمیشود. هر کسی بخواهد ميتواند با سرمایه قابل ملاحظهای یک هتل خصوصی بسازد، در حالی که هتلسازی هم همچون سینما سازی و آمفی تئاتر سازی یک کار فرهنگی است و نیاز به مراقبتها و توجهات ویژه در جزءجزء کار دارد.
هتلها، جاذبه گردشگری
آمارها نشان ميدهد که خیل عظیم گردشگرانی که به دبی میروند، خواهان بازدید از هتلهای آنجا هستند. به عبارت دیگر در جهان امروز هتلها نیز به يکی از اماکن دیدنی بدل شدهاند و معماران جهانی در پی آن هستند که هر روز هتلی جدیدتر، محیرالعقول تر و ویژه تر بسازند. این ایده چه در بافت خارجی هتلها و چه در معماری داخلی آنها پدیدار می شود و به جذب نگاههاي بی شمار خارجیان میپردازد. اما در همین تهران خودمان که پایتخت کشور است، به راستی چند هتل خوب و تازه ساز هست که ميتواند انگیزه تازه ای برای گردشگران خارجی در مقوله اقامت و بازدید ایجاد کند. اخیرا نمایشگاهی در کیش برگزار شد تا توان ایرانيها را در مباحث هتل، هتل داری و گردشگری به چالش بکشد. نکته جالب درباره این نمایشگاه اينكه اولا توجه کم بانیان نمایشگاه به مقوله معماری و طراحی هتل بود و بعد حضور پررنگ خارجیها. ما باید بپذیریم که حتی از کشورهای ترکیه و مالزی هم در این حوزه عقب افتاده تر هستیم. باید بپذیریم که هنوز معمار هتل ساز یا نداریم یا در گمنامی هستند.
اگر هتل داریوش را یک هتل نمونه بدانیم و حتی از هتل اوین به خوش نامی یاد کنیم، در حقیقت بازنده پروسه پیشرفت در صنعت هتلسازي هستیم و اینجا است که بهرغم زمینههاي بسترساز مهمی که کشور ما از ناحیه گردشگری دارد، اما همچنان در ردیف عقب ماندهترین کشورهای توریستی هستیم. به دامن هتلهایمان اغلب غباری تاریخی در حوزه ساخت، عملکرد و حضور موقعیت شهری نشسته است و هر چند هتلسازي در ایران پیشینهاي هفتاد ساله دارد، نتوانستهايم خود را با استانداردهای روز دنیا مطابقت دهیم. این چنین است که هتل چهار ستاره و پنج ستارهای که کاملا منطبق با استانداردهای جهانی باشد، نداریم؛ هر چند بر سر در هتلهایمان ستارههاي بی شماری ردیف می کنیم و دم از پنج ستاره بودن آنها میزنیم!
ختم کلام با یک مثال جالب
مرسده آزاده، يكي از کارشناسان صنعت گردشگری در مقالهاي که در مجله الکترونیکی فصل نو منتشر کرده است با آوردن مثالی از یک گردشگر عربی به نکته مهمی در صنعت گردشگری ایران و رابطه آن با هتل داری و هتلسازي در قیاس با کشورهای خاورمیانه اشاره ميكند. این کارشناس به صحبتهای یکی از مشاوران امور صنعتی و بازرگانی امیرنشين امارات متحده عربی که خود در گذشته دانشجوی دانشگاه شیراز بوده اشاره کرده و این مثال جالب را از قول وی نقل ميكند: «اگر وسایل تفریحی و گردشگری [در شهرهای مختلف ایران] ساخته شود، میتوانم به جرات بگویم دیگر هیچ عربی برای گذران تعطیلات به سوئیس و اروپا نمیرود. به خصوص اكنون كه عربها از اروپا رانده شدهاند و نسبت به آنجاها نگاه خصمانهای به خود گرفتهاند. چندی پیش من به شهرهای شمالی ایران و از آنجا به چند شهر دیگر مانند گرگان رفتم. متاسفانه اگر کسی در آنجا خانه نداشته باشد، هیچجایی برای سکونت او وجود ندارد. در کل این مسیر یک هتل خوب ندیدم که بتوانیم در آن اقامت کنیم.. . . هیچ چیز گردشگری و تفریحی در کار نیست. درحالی که بازارهای محلی ایران خود ميتواند یکی از بهترین جاذبههاي گردشگری ایران شود...».
یک قانون ساده در مورد گردشگری وجود دارد و آن این است که هر کشوری خود باید به معرفی پتانسیلها و جاذبههاي گردشگری خود بپردازد. هیچ کشوری حاضر نیست برای معرفی ما به گردشگران جهانی هزینه زمانی و مادی انجام بدهد و اگر خود ما به این مهم نپردازیم و در بین کشورهای دیگر ناشناخته بمانیم، به رشد گردشگری در کشورهای همسایه کمک کردهایم، اتفاقی که در دبی افتاد و جز سکوت و حسرت برای ما چیزی در پی نداشت.
كاظم برآبادي
گردشگری در بین اهالی اقتصاد به شهرهترین صنعت قرن حاضر بدل شده است.
javascript:PopupPic('1474/m14-01.jpg%20%20%20%20%20%20%20%20%20%20')
اين طراحيها شايد يك روز به هتلهاي واقعي تبديل شود، بياييد لذت اين اتفاق را براي جهانگردان تصور كنيم
كشورهای اروپایی ابعاد گسترده این صنعت را از نظر تولید اشتغال و ایجاد درآمد درك كرده اند و از چند دهه پیش به شدت به توسعه این صنعت پرداخته اند.
تبلیغات تلویزیونی با موضوع گردشگری ابزاری است كه تمام كشورهای توسعهيافته این صنعت، از آن بهره برده و میبرند؛ تبلیغاتی گسترده كه علاوه بر پخش آگهی و تیزر، دامنه آن به فیلمهای سینمایی، فیلمهای مستند، سریالهای تلویزیونی و فراتر از آن كانالهای مخصوص تلویزیونی نیز كشیده شده است.
برگزاری نمایشگاههاي بزرگ در ابعادی فوق تصور، ابزار دیگری است كه كارگردانان زبردست در یك نمایش زنده و مبهوت كننده از نور، صدا، دكورهای مجلل و به واقع عینی در راستای اهداف توریستی خود استفاده میبرند. كشورهای توسعه يافته برای بالا بردن اطلاعات و آمار گردشگران خود با برگزاری سمینارها و جمعآوری اطلاعات از طریق نظر خواهی و پرسشگری از گردشگران به بهترین چارچوبهای ارائه خدمات در زمینه گردشگری رسیده و بهدنبال حضوری موفق تر در حوزه تخصصی صنعت گردشگری از جمله مسائل اكوتوریسم، توریسم طبیعت گردی، توریسم درمانی و یا تورهای ماجراجویانه هستند.
اما در کنار این ابزارهای جنبی که به بالا بردن آمار گردشگران کشورهای خارجی انجامیده، نمی توان از تاثیر اماکن معمارانه در جهت آسایش و رفاه بازدیدکنندگان چشم پوشید. هتل و هتل داری بحث بسیار گستردهای است که در این جا پدید میآید و نگارنده بر این عقیده است که امروزه در کنار توجه جهانیان به توریسم و صنعت گردشگری، باید همپایه با تحلیل این صنعت به کندوکاو در صنعت هتل داری و معماری و ساخت و ساز هتلها پرداخت.
تخیل سفر و اقامت
مارسل پروست در کتاب «جستو جوی زمان از دست رفته»، از مکانهایی یاد ميكند که از تردستيهای چراغ جادو هم به چشم مجازیتر میآیند. یکی از این مکانها که در شهر کومبره قرار دارد، مهمانخانهاي قدیمی است که از روزنههاي آشپزخانه زیر زمینی اش بوی خوراکيهایی می آید که پروست جوان را به دنیای فراسوی دنیای واقعی میبرد؛ دنیایی که آکنده از نشانههاست و اتاقی که برای پروست جوان، رخنه رمز و راز است. او در آن اتاق چنان از خود انباشته میشود که با پایان گرفتن تاثیر کرخت کننده عادت، به اندیشیدن و حس کردن چیزهای پیرامون خود میپردازد. از دستگیره در اتاق گرفته تا ملحفه تخت تا صندليها تا پرده آویخته بر دیوار.
کوندرا در کتاب «آهستگی» خود نیز در یک هتل ویژه اقامت میگزیند. هتلی که راوی در توصیف آن این گونه میگوید: «ناگهان هوس کردیم غروب و شب را در یک قصر بگذرانیم. قصرهای زیادی را در فرانسه به صورت هتل بازسازی کردهاند؛ چهارگوشی از سبزی گمشده در گسترهای از زشتی بی سبزی. مجموعه کوچکی از باریکه راهها، درختها و پرندهها، میان شبکه ای عظیم از بزرگ راههاي شهر».
در ادبیات ایران که برخاسته از تاریخ کتبی و شفاهی این مرز پرگهر هست نیز متصلا به اماکنی شبیه به هتل که در نیمه راهها و بین جادهها قرار داشته اند اشاره شده است که بارزترین آن دو نمونه کاروانسراهای عباسی و مسافرخانههاي بین راهی است. پس فرهنگ ما هتل را می شناسد و با کارکرد هفتاد ساله آن در ایران آشنا است. اما چرا هتل و هتل داری به عنوان یک صنعت کاملا حیاتی برای گردشگری در ایران ناشناخته مانده و پتانسیل آن در جهت شکوفایی اقتصادی به فعل تبدیل نمیشود؟
عمارت های پول ساز
بگذارید تصویرمان را از یک هتل تکمیل کنیم. راستی تصور سیاحت و اقامت، تصوری به درازای تاریخ است و سیاحت و اقامت، بدون مکانی که مسافر خسته در آن دمی بیاساید و تسکین یابد، معنا ندارد؛ مکانی که در جهان شناسی مدرن از آن تحت عنوان هتل یا مهمان سرا یاد میشود. این جا است که معماری مکانی برای اقامت، اهمیت پیدا ميكند. به راستی معماری چگونه ميتواند در خدمت این میل هستی شناسانه بشر ـ میل به سیاحت و اقامت ـ باشد؟ معماری با همه جنبهها و شاخهها و زیر شاخههايش ميتواند علاوه بر طراحی، ایجاد و ساخت یک بنا به نام هتل در هویت بخشی آن نیز حضور پررنگی داشته باشد. معماری داخلی درونگرا و منحصر به فرد، دکوراسیون برونگرا با رویکرد به فرهنگ جهانی یا بسته به مورد تلفیق سنت ایران و آمیزههاي جهانی، چینش فضاهای داخلی و خارجی با رعایت اصلوب معماری هتل تنها بخشی از عملکرد معماری در غالب هویت بخشی به عمارتهایی است که قصد دارند هتل نامیده شوند.
باید گفت معماری با خلق فضاهایی که آسایش و رفاه میهمانان را به بار میآورد، میل به سیاحت و اقامت را هدایت ميكند. از طرف دیگر امروزه صنعت هتلسازي رشد چشمگیری یافته و هتلهای امروز برای آن ساخته می شوند تا حس صمیمیت منحصر به فردی را به میهمانان منتقل کنند.
تقابل میان هتل و گردشگر
اما زمانی که از معماری هتل صحبت میکنیم، پا در مبحث مهمی میگذاریم که همان صنعت گردشگری است. هتلسازی پیوندهای بیشماری با گردشگری دارد و حتی به عقیده برخی، گردشگری با پدیده ای به نام هتل معنا مییابد.
كشورهای فرانسه با بیش از 80ميليون نفر توریست خارجی، اسپانیا 60ميليون نفر، آمریكا 55ميليون نفر، چین 52میلیون نفر، ایتالیا46ميليون نفر و باگذشت تجربه چند با نگاه تازه، بهدنبال بازارهای جدید توریست و توریسم نوین هستند، آنها به خوبی میدانند كه هر توریست به منزله ورود حداقل 1000دلار به چرخه اقتصاد و اشتغال است برای مثال كشور تركیه با حفظ میراث فرهنگی و محیط زیست و با اتكا بر روزنههاي تاریخی و مكانهای توریستی، صنعت و اقتصاد خود را به پیش میبرد.
متاسفانه بهرغم استعدادها و توانایيهای زیاد، پتانسیلهای صنعت گردشگری هنوز برای مردم خود ایران ناشناخته مانده است. توریست یا گردشگری در ایران پدیدهای فصلی با قطبهای محدود و تقریبا درونزا است و در قسمت توریست خارجی بیشتر بهعنوان بازاری برای كشورهای همسایه محسوب میشود تا جلب توریست برای بازارهای داخلی! چرخه داخلی این صنعت تحت تاثیر عوامل بسیاری هنوز نتوانسته نگاه اقتصادی و درآمد زايی را به بازارهای بین المللی و تبادلات عظیم و تاثیرات سازنده آن داشته باشد.
معماری تاثیرگذار
بهطورقطع، هتلها و چگونگی معماری و فضامندی آنها، معیار مطمئنی برای سنجش میزان ارتقای گردشگری در یک کشور هستند و در این بین کشور ما همچنان در کابوس گردشگری بال و پر میزند. امروزه گردشگري با رشد روز افزون خود ميرود تا در آيندهاي نه چندان دور در راس صنايع جهان قرار گيرد. شايد از همين جهت باشد كه در برهه كنوني در كشور ما نيز به فعاليتهاي جهانگردي خصوصا در مناطق كمتر توسعه يافته بهاي خاصي ميدهند و با ارائه تسهيلات بانكي و معافيتهاي مالياتي زمينههاي تشويق و ترغيب اصحاب سرمايه را فراهم نمودهاند؛ بهطوريكه در برنامه چهارم توسعه اقتصادي، اجتماعي كشور براي فعاليتهاي گردشگري تا 50درصد معافيتهاي مالياتي پيشبيني شده است. در اين راستا بر مبناي آمار سازمان جهاني جهانگردي با ورود هر جهانگرد به كشور بهطور متوسط 20 شغل ايجاد خواهد گرديد و با توجه به ظرفیتها و پتانسيلهاي بسيار زياد كشورمان به لحاظ جاذبههاي جهانگردي (كه بيان آنها در اينجا نميگنجد)، زمينه بسيار مناسبي جهت ايجاد اشتغال سالم و سريع وجود دارد. جهانگردي از جمله صنايعي است كه ماده اوليه آن (يعني جاذبههاي طبيعي و انساني)بهطور خداداي در كشورمان وجود دارد، ولي تنها با يك مديريت صحيح، بهنگام و عملگرا خواهد توانست با ايجاد زيرساختهاي لازم جهت اين صنعت مقدمات ورود جهانگردان را به كشور فراهم نمود. در هر حال آنچه كه فعلا از درآمدهاي جهانگردي دنيا نصيب كشور ما شده است، تنها 1/0درصد از درآمد كل جهانگردي جهاني است. و اين يعني از دست دادن فرصتها و منافع بي شماري كه از هر سو ميتواند كشور ما را به شرايط بسيار مطلوبي برساند. حوزه ساخت هتل و هتل داری بی شک مهمترین مانع بر سر راه حصول به اهداف صنعت گردشگری در کشورما است. نگارنده معتقد است که صنعت هتلسازي و هتل داری در ایران یک صنعت کاملا بیمار است؛ چرا که نه در حوزه طراحی و نه حتی در حوزه اجرا، نظارت کافی بر آن نمیشود. هر کسی بخواهد ميتواند با سرمایه قابل ملاحظهای یک هتل خصوصی بسازد، در حالی که هتلسازی هم همچون سینما سازی و آمفی تئاتر سازی یک کار فرهنگی است و نیاز به مراقبتها و توجهات ویژه در جزءجزء کار دارد.
هتلها، جاذبه گردشگری
آمارها نشان ميدهد که خیل عظیم گردشگرانی که به دبی میروند، خواهان بازدید از هتلهای آنجا هستند. به عبارت دیگر در جهان امروز هتلها نیز به يکی از اماکن دیدنی بدل شدهاند و معماران جهانی در پی آن هستند که هر روز هتلی جدیدتر، محیرالعقول تر و ویژه تر بسازند. این ایده چه در بافت خارجی هتلها و چه در معماری داخلی آنها پدیدار می شود و به جذب نگاههاي بی شمار خارجیان میپردازد. اما در همین تهران خودمان که پایتخت کشور است، به راستی چند هتل خوب و تازه ساز هست که ميتواند انگیزه تازه ای برای گردشگران خارجی در مقوله اقامت و بازدید ایجاد کند. اخیرا نمایشگاهی در کیش برگزار شد تا توان ایرانيها را در مباحث هتل، هتل داری و گردشگری به چالش بکشد. نکته جالب درباره این نمایشگاه اينكه اولا توجه کم بانیان نمایشگاه به مقوله معماری و طراحی هتل بود و بعد حضور پررنگ خارجیها. ما باید بپذیریم که حتی از کشورهای ترکیه و مالزی هم در این حوزه عقب افتاده تر هستیم. باید بپذیریم که هنوز معمار هتل ساز یا نداریم یا در گمنامی هستند.
اگر هتل داریوش را یک هتل نمونه بدانیم و حتی از هتل اوین به خوش نامی یاد کنیم، در حقیقت بازنده پروسه پیشرفت در صنعت هتلسازي هستیم و اینجا است که بهرغم زمینههاي بسترساز مهمی که کشور ما از ناحیه گردشگری دارد، اما همچنان در ردیف عقب ماندهترین کشورهای توریستی هستیم. به دامن هتلهایمان اغلب غباری تاریخی در حوزه ساخت، عملکرد و حضور موقعیت شهری نشسته است و هر چند هتلسازي در ایران پیشینهاي هفتاد ساله دارد، نتوانستهايم خود را با استانداردهای روز دنیا مطابقت دهیم. این چنین است که هتل چهار ستاره و پنج ستارهای که کاملا منطبق با استانداردهای جهانی باشد، نداریم؛ هر چند بر سر در هتلهایمان ستارههاي بی شماری ردیف می کنیم و دم از پنج ستاره بودن آنها میزنیم!
ختم کلام با یک مثال جالب
مرسده آزاده، يكي از کارشناسان صنعت گردشگری در مقالهاي که در مجله الکترونیکی فصل نو منتشر کرده است با آوردن مثالی از یک گردشگر عربی به نکته مهمی در صنعت گردشگری ایران و رابطه آن با هتل داری و هتلسازي در قیاس با کشورهای خاورمیانه اشاره ميكند. این کارشناس به صحبتهای یکی از مشاوران امور صنعتی و بازرگانی امیرنشين امارات متحده عربی که خود در گذشته دانشجوی دانشگاه شیراز بوده اشاره کرده و این مثال جالب را از قول وی نقل ميكند: «اگر وسایل تفریحی و گردشگری [در شهرهای مختلف ایران] ساخته شود، میتوانم به جرات بگویم دیگر هیچ عربی برای گذران تعطیلات به سوئیس و اروپا نمیرود. به خصوص اكنون كه عربها از اروپا رانده شدهاند و نسبت به آنجاها نگاه خصمانهای به خود گرفتهاند. چندی پیش من به شهرهای شمالی ایران و از آنجا به چند شهر دیگر مانند گرگان رفتم. متاسفانه اگر کسی در آنجا خانه نداشته باشد، هیچجایی برای سکونت او وجود ندارد. در کل این مسیر یک هتل خوب ندیدم که بتوانیم در آن اقامت کنیم.. . . هیچ چیز گردشگری و تفریحی در کار نیست. درحالی که بازارهای محلی ایران خود ميتواند یکی از بهترین جاذبههاي گردشگری ایران شود...».
یک قانون ساده در مورد گردشگری وجود دارد و آن این است که هر کشوری خود باید به معرفی پتانسیلها و جاذبههاي گردشگری خود بپردازد. هیچ کشوری حاضر نیست برای معرفی ما به گردشگران جهانی هزینه زمانی و مادی انجام بدهد و اگر خود ما به این مهم نپردازیم و در بین کشورهای دیگر ناشناخته بمانیم، به رشد گردشگری در کشورهای همسایه کمک کردهایم، اتفاقی که در دبی افتاد و جز سکوت و حسرت برای ما چیزی در پی نداشت.