نتایح جستجو

دعوا كه نه!! من اين بازيا نه ايرانيش نه خارجيش واسم مهم نيست...فقط به ازاء هر گل سپاهان...شادي بابامو ميبينم كه خيلي خوشحالم ميكنه!!! :smile:

مرسي ابجي جون غافل گيرم كردم بوس بوس:love:

مرسي ابجي جون غافل گيرم كردم بوس بوس:love:

بله در جريان بازيشون بودم منتها سه پله از سپاهان پائين ترن....

:w16:...

مرسي...تشكرام تموم شده

خودت داري ميگي مجبور!!!!...اون وقت چه جوري از اجبار ميشه لذت برد؟؟؟

خوش بحالت كه خودت انتخاب ميكني!!! به من نوع زندگي كردني كه دوست ندارمو تحميل كردن!!!

بابا بيخيال رئال!!! حال كردي سپاهان اصفهان از شاهين بوشهر برد... اينه...:w11: عمرا بذاريم تراكتور بياد صدر جدول!!!

يعني نفهميدي چرا يه دفه شلوغ شد؟؟...خب از پا قدمه منه ديگه!!! راستي گفته بودي پسر پسر قند عسل!!! اونوقت لابد دختر دختر نمكدون!!!!؟؟ اره؟؟

مرسي... اقاي امير دراگو هم گفته بودن به كتاباي غير درسي ب چي علاقه داري؟؟ خب بيشتر دوست دارم علمي باشه و اطلاعات عموميم بره بالا

سلام خانومي.قبلا خيليارو اد ميكردم...ولي اخيرا فقط مهندسان آي تي...مرسي بابت درخواست دوستيت....ولي شرمنده...باي

واي عالي بودن... مرسي لطفا ادامه داشته باشد...و در صورت بروز شدن منو خبر كنيد مرسي

اره خدائيش همه چيز تكراري شده برام... با اينكه اعمال درستي ندارم ولي دوست دارم بميرم... شايد نا اميدم...شايدم...

سلام خب خودت خواستي دوست جوني...حالا سرت درد ميگيره!!! من رشتم دبيرستان رياضي بوده...سال اول انتخاب رشته نكردم ولي سال بعدش كه يعني حالا به اصطلاح خوندم واسه كنكور رتبم در حد دانشگاه هاي دولتي نبود...با وجود مخالفت هاي زياد پدر كه راضي نبود برم پيام نور ( ميگفت: اذيت ميشي...سخت ميگيرن و...) من...

سلام خانوم مهندس... ميشه بگيد برنامتون در اينده چيه؟...و ميخواين چي كار كنين؟:w26:

Int main () { // prints x until it overflows: Float x+1000.0; Cout << "x = " << x << end1; X *= x ; // multiplies n by itself; i.e., it squares x Cout << "x = " << x << end1; X *= x ; // multiplies n by itself; i.e...

چشم حتما...فقط نميدونم چي بايد بخرم در مورد رشتمون؟؟!!! اين اقايون هم كه راهنمايي نميكنند!!! منم ميرم كتاب قصه ميخرم...!!!! راستي اجي جان شما بايد ترم 4 مهندسي باشي؟؟ نه؟؟ رشتت تو دبيرستان چي بوده...و از كي مطالعه خودتو در زمينه اي تي شروع كردي؟؟؟ چقد پيشرفت كردي؟؟...و از چي شروع كردي؟؟...

بله؟؟...ببخشيد...حرفمو پس ميگيرم...حالا چرا ميزني؟؟!!!

چرا اخه؟؟...بيا ...به مامانتم بگو فرشته مواظبمه!!! منم بابام اولش مخالف بود ولي بعد كه ديد انقد هيجان و اشتياق دارم واسه رفتن موافقت كرد... اخه تو زندگيم هيچي چيز به اندازه كتاب و گل و گياه منو خوشحال نميكنه!!!