نتایح جستجو

[IMG]

از آن گلشن که بویی برده بودم برای تو گلی آورده بودم به ره پژمرد و اکنون در کفم نیست به جز خاری که از گل خورده بودم [IMG]

من تمام خاطرات شما رو میخونم ولی تاکنون چیزی نگفتم. دستتون درد نکنه. دست به قلم خوبی دارید. تبریک میگن بهتون واستون دعا میکنم آزمایشاتتتون به نتیجه برسه. شما هم واسه من دعا کنید آزمایشاتم نتیجه بده. میدونم چی میگی.

نیازی نیست. باشه واسه دیگر دوستان

ممنون بخاطر همه چیز من 2تا صفحه بیشتر خوندم :دی

ممنون فرشته مهربان:gol::gol::gol: بهترین هدیه ای بود که به من دادید

آیات 111 تا 118 هم من میخونم

با اجازه شما و بزرگتر های فامیل باید عرض کنم نه با یکدیگر فرق میکنن. ببینید

پس که چی :دی راستی 2 تا تاپیک جدید در مورد عشاق زدم بازدید نمیکنی؟؟ http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/242486-عاشق-نیستی-نیا-تو.-تاپیک-عشاق?p=3157320#post3157320 http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/242490-باز-هم-فقط-عشاق-تشریف-بیارن-داخل?p=3157394#post3157394

ماشالا تو چقدر میخندی

اگه خودت بودی که بدجنسی داشت حالا نداره!!!!!!!!!!!!!

به هیچ وجه امکان نداره

اونم میکشه. مگه چیه حالا یعنی خوشکل تر از تو :دی

دقیقا جان!!!!!! شما چیزی فرمودید؟؟

نه جانم حالت اون کودک ناز رو بیان کردم

یک تاپیک عالی چند روزیست داریم تاپیک های بدرد بخور میبینیم

کاش می شد که کسی می آمد این دل خسته ی ما را می برد چشم ما را می شست راز لبخند به لب می آموخت کاش می شد دل دیوار پر از پنجره بود و قفس ها همه خالی بودند آسمان آبی بود و نسیم روی آرامش اندیشه ی ما می رقصید کاش می شد که غم و دلتنگی راه این خانه ی ما گم می کرد و دل از هر چه سیاهی ست...

این سماور جوش است پس چرا می‌گفتی دیگر این خاموش است؟ باز لبخند بزن قوری قلبت را زودتر بند بزن توی آن مهربانی دَم کن بعد بگذار که آرام آرام چایِ تو دم بکشد شعله‌اش را کم کن دست‌هایت سینی نقره‌ی نور اشک‌هایم استكان‌های بلور کاش استکان‌هایم را توی سینی خودت می‌چیدی کاشکی اشک مرا می‌دیدی خنده‌هایت...

نمیدونم کجاست ولی اوایل عضویت من دقیقا همین تاپیک زده شد و خیلی هم کل کل روش شد. شما ببخشید ما یه حرفی زدیم

ت ک ر ا ر ی ب ا ل ا ی ت ک ر ا ر ی