آخی چه دوران بی دغدغه و بی غصه ای بود.مرسی از تاپیکتون .تلنگری شد واسه تجدید خاطرات:cry:دلتنگ کودکیم!یادش بخیر....
قهر میکردیم تا قیامت ولحظه ای بعد قیامت میشد!
من کلا با این قضیه مشکل دارم اینا همش ریشه از ضعف فرهنگ.ولی اگر مشکل شما خونه داری باید بگم تو اینجور شهرهای کوچیک بچه ها بیشتر با خونه داری آشنا میشن تا با جامعه.مطمئنم اینا توی خونه داری کم نمیارن ولی 4تا بچه با طرز فکر قدیمیخودشون بار میارن.
اگر دوستی ساده و کارساز باشه وهر کس حد ومرز خودشو بدونه چرا که نه؟؟؟ولی اگر از اون دوستی هاست که هنوز یه ترم نگذشته پای احساسات و وسط میکشن واسه خودم قبول ندارم چون فقط یه اسارت و بد نامی دانشجویی میدونم که عمر این دوستی با فارغ التحصیلی تمومه.
توی یه جمع فامیلی که نشستید و اون طرف هم حضور داره یه جور بحث و پیش بکش یعنی به در بگو دیوار بشنوه.مثلا بگو توی این وضعیت خراب اقتصادی که برادر دست برادرشو نمیگیره بعضی ها توقع کار مفت ودارن مثلا واسه من بارها پیش اومده به خاطر آشنایی واحترام رفتم خونه طرف کاری که ازم خواسته رو انجام دادم وقت...