نتایح جستجو

برنامه ریزی دانشگاه در حد بچه های پیش دبستانیه!!روزی یه درس!! ولی باز اینجوری بهتره...ترم پیش توی یه روز دیف و گسسته و برنامه سازی داشتیم....!!:cry: شاید باورت نشه اما آخرای روز اسم خودمم یادم نمیومد...!:confused:

الان دقیقا به چی می خندی؟! به من یا به عکس!!؟؟:cry:

20 تا!! تمامی ایام هفته به جز جمعه...!!!:confused:

[IMG]

گریه نکن حالا...:(

یکی از آشناها مریض بود میخواستم برم خونشون عیادت.. رفتم سوپری سر کوچشون.به فروشنده گفتم:آقا یه آبمیوه ی بزرگ بهم بدین. گفت:چی باشه؟گفتم:فرقی نمیکنه.....به سلیقه خودتون...هر چی دادی دادی.. گفت:انار بدم؟گفتم:نه! گفت:انگور بدم؟گفتم:نه! گفت:انبه بدم؟اینو که گفتاعصابم خورد شد!:exclaim:گفتم:ای...

:w15::w15::w15:!! ای بابا!الان منم با اون موقع هیچ توفیری نمیکنه.....هر روز باید برم دانشگاه!!:wallbash:

راست میگیا! عین چغندری که یه وانت از روش رد شده باشه!خیلی شبیهن!!:D

حوصله ام سر رفته بود زنگ زدم 118! گفتم:سلام...شماره ادیسون رو لطف کنید!:w07: اونم یه شماره داد!آقا ما هم زنگ زدیم.... یکی گوشی رو برداشت گفت: تیمارستان فارابی;بفرمایید!!!:w15:

:biggrin::biggrin:!

بنویسید به دیوار سکوت عشق سرمایه ی هر انسان است بنشانید به لب حرف قشنگ حرف بد وسوسه ی شیطان است و بدانید که فردا دیر است و اگر غصه بیاید امروز تا همیشه دلتان در گیر است پس بیازید راهی را که کنون تا ابد سوی صداقت برود و بکارید به هر خانه گلی که فقط بوی محبت بدهد....:w38:

[IMG]

سلام!:redface:

:razz:....!

زندگی چیدن سیب است باید چید و رفت زندگی تکرار پاییز است باید دید و رفت زندگی رودیست جاری هر که آمد شادمان کوزه ای پر کرد و رفت قاصدک;این کولی خانه به دوش روزگار کوچه گردی های خودرا زندگی نامید و رفت....!:redface:

سحرم دولت دیدار به بالین آمد گفت برخیز که معشوق تو از چین آمد! برقی از منزل لیلی بدرخشید سحر لیلی آمد دم در;گفت بیا برق آمد!:biggrin:

بازی های پاراالمپیک رو با کانال عربی می دیدم هر جمله ای که گزارشگر می گفت مامان بزرگم میگفت:آمین!!:biggrin:

من دارم میرم...فعلا بای

;)!مرسی دوست جون. انتخاب واحد شما چرا 12 امه؟ما که از 16 ام باید بریم سر کلاس:cry:

حالا یه چیزی گفتم..!