نتایح جستجو

مطمئنی برادر ؟ :surprised: دستت درد نکنه قیافش که خوشمزه است

سارا جون من هر وقت کوفته درست میکنم ، وا میره بیشتر شبیه آش میشه تا کوفته:confused: مشکل از چیه ؟:D

من که هستم اینجا ولی خب سایت مثل قدیما نیست میام هم میشینم یک گوشه !!! بوجور:lol:

سلام خانوم مدیر خوبی ؟ [IMG]

دیشب که کلی باهم بحث کردیم آمی میگم این قطره ها و حامیان فکریشون خیلی از کوروش و حضورش واهمه دارن واگرنه این همه اخراجی هست آیدی دیگه درست میکنن چرا اونا باز اخراج نمیشن مثلا همین تو [IMG]

:gol::redface: میسی

:w15::gol:

میخواستم بگم برنامه آشپزی و پزشکی شما خیلی خوبه فقط اگر امکانش هست زمانش رو زیاد تر کنید :w16:

چی میگی تو ؟! حالت خوبه !؟ پست قبلی من رو باز بخون نظرم همونه :surprised: ببین تو عادت داری وقتی کم میاری کلید میکنی رو یه چیز و بی ربط میگی بله تو در مورد بعضی ها هم حق نداری اونجوری بگی به چه زبونی بگم بهت ؟! خیلی خودشیفته ای آقا رضا

عمویی دوست داریم :D:love:

استدلال من منطقی بود توی مکتب ما بهمون گفتن خدا از نیت ها آگاه است اونوقت تو اومدی اینجا میگی سبزها خدا و پیغمبر رو امامان رو قبول ندارن حالا تو بگو تو چجوری حکم صادر میکنی از پشت نت برای آدما چجوری اعتقاداتشون رو میفهمی و میگی اصلا شاید همین هایی که در نظرت هستن از تو مقرب تر باشند پیش خدا...

تو هنوز نفهمیدی که اعتقادات آدم توی قلبش هست توی ذهنش هست هرچقدر هم که اعتراف بگیرید باز میدونید با اون ذهن نمیتونید کاری بکنید !!!:smile: هر کاری بکنید اندیشه رو از حجاریان نمیتونید بگیرید ولی برای دلخوشی خودتون و سرگرم کردن چند تا نادون ادامه میدید

آفرین آقا رضا داری خودت رو جای خدا میزاری احسنت ادامه بده ببینیم به کجا میرسی :smile:

جناب رضا اگر رهبرهای ما طاقت و اراده نداشتن میتونستن تا الان اینهمه تهدید شماها رو تحمل کنند ؟! اینهمه دروغ بافتید اینهمه اراجیف سرهم کردید تیتر روزنامه هاتون کردید طاقت نیاوردن ؟! این همه تهمت زدید اینهمه انگ زدید ، مگه تا الان طاقت نیاوردن ؟! به نظرت میرحسین ترسو بود با اینکه خواهر زاده اش رو...

زیاد ذوق نکنید ... :surprised:

زیاد ذوق نکنید ... :surprised:

زیاد ذوق نکنید ... :surprised:

آمده بودی مرهم باشی برای زخم های پنجره درد شدی اما و سنگ وار زخمی بر زخم هایش افزودی پنجره خسته از انبوه زخم ها درهم شکست و دل اش برای همیشه فرو ریخت دستی سنگی دیگر می اندازد پنجره دل ندارد که زخمی جدید بردارد