نتایح جستجو

عمو میگم طوفانی ظاهر شدی از دیروز:D

از دور می آیی اما سرد تابستان از سردی ات یخ می کند آمده ای، اما لباس هایت خیس از دلتنگی و سایه ات دیگر نفس نمی کشد حتی ماه چشم هایت نورافشان نیست ایستاده ای کنارم، اما فاصله‌ی ما بیش از همیشه دورتر از اقیانوس و آسمان!

[IMG]

احتمالا ادمین متوجه شده اشتباهی آزادت کرده !!!:w15:

احتمالا ادمین متوجه شده اشتباهی آزادت کرده !!!:w15:

احتمالا ادمین متوجه شده اشتباهی آزادت کرده !!!:w15:

[IMG] نه

به كوچه نگاه مي كنم به راهي كه تو از آن مي‌آيي مي آيي مي آيي پرستار پرده را پايين مي كشد مي گويد بايد استراحت كنم سرم را روي بالشت ِ نرم بگذارم و به چيزي فكر نكنم. به كوچه نگاه مي كنم به راهي كه تو از آن مي‌آيي مي آيي مي آيي گوسفندهایم تمام شده اند اما...

رو حرف گوست حرف میزنی ؟! :razz:

کوروش چرا اینجا جوابیدی ؟!:surprised: شاید بعد از خواندن کتاب «سرزمین گوجه‌ها‌ی سبز»، تابستان با دل راحت سراغ گوجه سبز نروید. شاید تا مدت‌ها‌ از بستن کمربند حالتان به هم بخورد. شاید از دست زدن به ناخن گیر چندش‌تان بشود. شاید.. همه این شاید‌ها‌ زیر سر آن پسربچه‌یی است که پایین صفحه عکس‌اش را...

ها ؟! جاش سخته ؟! کجاش سخته ؟! مسیرش برات سخته رفتنش ؟! :surprised: ایشالله که میری ولی خب زیاد هم به درد بخور نبود آدم با خیال راحت تر میتونه همون کتابها رو از بیرون بگیره

bmd عزیز دلم تنگ شده براش جاش خیلی خالیه :cry:

فروغ چطوری ؟! سلام ...:love:

شلام شلام آمی جونم وایی این آواتارت رو دوست دارم ... یاد قدیما میوفتم:love:

ببین هر چی واسه من اورده بودی نگه دارها سال دیگه نمایشگاه بیارش برام ... :lol:

ها ؟! اگر رفتی کتاب سرزمین گوجه های سبز رو بگیر:D از هرتا مولر بعدش که خوندی بده به من منم بخونم :surprised: