این روزها ....
اگر خون هم گریه کنی !
عمق همدردی دیگران با تو ؛
یک کلمه است : آخی ... !!!
نه تازه میخوام از هفته دیگه دوباره برم سراغشون فرزاد جان :biggrin:
دستمال کاغذی به اشک گفت:
قطره قطرهات طلاست
یک کم از طلای خود حراج میکنی؟
عاشقم !
با من ازدواج میکنی؟
اشک گفت:
ازدواج اشک و دستمالِ کاغذی!
تو چقدر سادهای
خوش خیال کاغذی!
توی ازدواج ما
تو مچاله میشوی
چرک میشوی و تکهای زباله میشوی
پس برو و بیخیال باش
عاشقی کجاست!
تو فقط...
یاد اون روزای شیرین بخیر .کاشکی کاشکی کاشکی میشد که دوباره برگردم به اون دوران و یه بار دیگه تجربه کنم طعم خوش کودکیو و طعم خوش اون دورانو:cry:
ممنونم دوست عزیز ...........
:gol::gol::gol::gol: