نتایح جستجو

اما من جدی میگما، همین مباحث فلسفی خود و خداشناسی رو همراه یکم بسط قرآنی که توش از تفاسیر هم استفاده بشه یه اثر فوق العاده میشه

چاکرتم هستم... اما فرزاد کتابو جدی گفتما... با انتشاراتش صحبت کنم؟ :D

تا تو نگاه میکنی، کار من آه کردن است ای به فدای چشم تو , این چه نگاه کردن است

یک قصه بیش نیست غم عشق و این عجب کز هر زبان که می شنوم نامکرر است

روزی که مـرا بر گل رویت نظــر افتاد احساس نمودم کـه دلــم در خطـر افتاد تا چشـم مـن افتاد به گلبرگ جمالـت زیبـایی گلـهای بهــار از نــــظر افـــــتاد

بهر امتحان ای دوست، گر طلب كنی جان را آنچنان برافشانم، كز طلب خجل مانی

تا نسیم از شرح عشقم باخبر شد، مست شد غنچه‌ای در باد پرپر شد ولی کو غیرتی؟ گریه می‌کردم که زاهد در قنوتم خیره ماند دورباد از خرمن ایمان عاشق آفتی

دائما در حال تغییرم ، بپرس از آینه بارها از دیدن تصویر خود جا خورده ام

ساده از من رد نشو ای سنگدل، قدری بایست من همان « فرش ِ گران سنگم » ، فقط پا خورده ام

[IMG]

[IMG]

[IMG]

[IMG]

[IMG]

[IMG]

[IMG]

[IMG]

[IMG]

[IMG]

[IMG]