نتایح جستجو

آره جالب بود...

دست از طلب ندارم تا کام من برآید یا تن رسد به جانان یا جان ز تن درآید

آره جالب بود، ممنون :gol: از این دست جواب دادنا تو شعر زیاده.

همین که نوشته غزلیات حافظ؟

نازنینا ما به ناز تو جوانی داده ایم دیگر اکنون با جوانان نازکن با ما چرا

تا شدم حلقه به گوش در میخانه عشق هر دم آید غمی از نو به مبارکبادم

مرا می بینی و هر دم زیادت می کنی دردم تو را می بینم و میلم زیادت می شود هردم

من می روم ز کوی تو و دل نمی رود این زورق شکسته ز ساحل نمی رود گویند دل ز عشق تو برگیرم ای دریغ کاری که خود ز دست من و دل نمی رود

تا مطربان ز شوق منت آگهی دهند قول و غزل به ساز و نوا می‌فرستمت

فاش می گویم و از گفته ی خود دلشادم بنده ی عشقم و از هر دو جهان آزادم

تا تو مراد من دهی کشته مرا فراق تو تا تو به داد من رسی من به خدا رسیده ام

سلام. ممنون :gol: والا خودمم نفهمیدم چطو شد که اینطور شد :D

حله;)

در دايره قسمت ما نقطه ي تسليميم لطف آنچه تو انديشي حكم آنچه تو فرمايي عید دوستان مبارک و شب همه خوش :gol:

ما بیشتر... خب دیگه فرزاد جون ما بریم، عیدت دوباره مبارک و شبت بخیر:gol:

دارد به جانم لرز می افتد رفیق انگار پاییزم دارم شبیه برگهای زرد و خشک از شاخه میریزم

بذا خلاصه سیستم مهتابی رو بگم که خودش فلورسنته، داخل حباب گاز جیوه با فشار کم هست و گاها آرگون، در اثر تخلیه الکتریکی که بحثش جداست، بعضی اتم های جیوه برانگیخته میشه و الکتروناش میره به تراز بالاتر و تو برگشت نور منتشر میکنه که تو ناحیه uv هستش، این نور میره و میخوره به صفحه ای که ماده فلورسنت...

با افتخار در خدمتیم :gol:

روش تحقیق که برا بعضی رشته هاست، ما نداریم به اون شکل آکادمیک، ما تجربی یاد میگیریم:d کلا روش تحقیق ما فرق داره... باشه پس بفرست...

قربونت، اما خدایی تعارف ندارم، کتابو ندی از دس رفتی:D در خدمتم، فقط تخصصی باشه شرمندم:D:D