نتایح جستجو

  1. I

    بعضي از اين پسرا عجب موجوداتي هستن به خدا!!!!

    کلا اینجور دوستی ها ارزش نداره
  2. I

    مشاعرۀ سنّتی

    یک چند به کودکی به استاد شديم / یک چند ز استادی خود شاد شديم پايان سخن شنو که ما را چه رسيد / چون آب بر آمدیم و چون باد شديم
  3. I

    مشاعرۀ سنّتی

    وقـت سحر است خیز ای مایـه ناز / نرمک نرمک باده خور و چنگ نواز کانها کـه بجـایند نــپایند کسی / و آن ها که شدند کس نمیآيد باز
  4. I

    مشاعرۀ سنّتی

    تا دست به اتفاق بر هم نزنیم / پایی ز نشاط بر سر هم نزنیم خيزيم و دمی زنیم پيش از دم صبح / کاين صبح بسی دمد که ما دم نزنیم
  5. I

    مشاعرۀ سنّتی

    زاهد خلوت نشین دوش به میخانه شد / از سر پیمان برفت با سر پیمانه شد صوفی مجلس که دی جام و قدح می​شکست / باز به یک جرعه می عاقل و فرزانه شد
  6. I

    همه دعوتن(نه عروسی داریم نه تولد امر خیره)بشتابید

    دلنوشته یک عزیز نیازمند عضو اينک خسته تر از پروانه ، سالهاست گرد روياهاي سرخ باغچه خويش پر مي زنم و هنوز غربت تلخ هميشه را مزه مزه مي کنم . من خسته ام و حاجتي به تائيد هيچ پروانه اي نيست ، کافي است دکمه پيراهن پريروزم را باز کني تا پاره پاره هاي عريان عصر هزار پروانه را به سوگ بنشيني. خسته...
  7. I

    يادش بخير!!!

    یادش بخیر منو یادت هست؟
  8. I

    سفره خالی میخرید؟

    خیلی زیاد
  9. I

    سفره خالی میخرید؟

    درسته ولی به قول بزرگان اگر در زندگی غم با شادی برابر نباشد همانطور که شب و روز، زندگی کاملا بی معنی بود.
  10. I

    مشاعرۀ سنّتی

    مده ای رفیق پندم که نظر بر او فکندم / تو میان ما ندانی که چه می​رود نهانی
  11. I

    مشاعرۀ سنّتی

    تو نظیر من ببینی و بدیل من بگیری / عوض تو من نیابم که به هیچ کس نمانی نه عجب کمال حسنت که به صد زبان بگویم / که هنوز پیش ذکرت خجلم ز بی زبانی
  12. I

    مشاعرۀ سنّتی

    هنگام سپیده دم خروس سحری / دانی که چرا همی کند نوحه گری یعنی که نموده اند در ایینه صبح / کز عمر شبی بگذشت و تو بی خبری
  13. I

    سفره خالی میخرید؟

    یاد دارم در غروبی سرد سرد میگذشت از کوچه ما دوره گرد داد میزد:کهنه قالی می خرم دسته دوم جنس عالی میخرم کاسه و ظرف سفالی میخرم گر نداری کوزه خالی میخرم اشک در چشمان بابا حلقه بست عاقبت اهی کشید بغضش شکست اول ماه است و نان در سفره نیست ای خدا شکرت ولی این زندگیست؟ بوی نان تازه هوشش برده...
  14. I

    مشاعرۀ سنّتی

    آن که هلاک من همی​خواهد و من سلامتش / هر چه کند ز شاهدی کس نکند ملامتش میوه نمی​دهد به کس باغ تفرجست و بس / جز به نظر نمی​رسد سیب درخت قامتش
  15. I

    مشاعرۀ سنّتی

    نه من خام طمع عشق تو می​ورزم و بس / که چو من سوخته در خیل تو بسیاری هست
  16. I

    همه دعوتن(نه عروسی داریم نه تولد امر خیره)بشتابید

    همه اینها در یک کلام انهم کلام قران: هر انچه که برای خود می پسندید برای دیگران هم بپسندید و هر انچه که برای خود نمی پسندید برای دیگران مپسندید. اعتقاد و عمل به این کلام همه چیز را حل میکند.
  17. I

    مشاعرۀ سنّتی

    مشنو ای دوست که غیر از تو مرا یاری هست / یا شب و روز بجز فکر توام کاری هست به کمند سر زلفت نه من افتادم و بس / که به هر حلقه موییت گرفتاری هست
  18. I

    ازدواج نکنید!!!!!!!!!!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟? ?؟/

    حالا شد مهم حقیقت پشت مسئله است من فقط میخواستم بگم بعضی ها واقعا دیگاهشون اینه و دلایل خودشون رو دارند گفتم بگم تا دیدگاه اونها به نقد کشیده بشه
  19. I

    همه دعوتن(نه عروسی داریم نه تولد امر خیره)بشتابید

    بله فرمایش شما کاملا صحیحه و این نتیجه همان باورهای غلط است.
بالا