نتایح جستجو

امان از بی خوابی

سفر در زمان

فاز رفتن و نرسیدن و هی رفتن و هی نرسیدن فاز غم

بغلم کن که آدمیزاد باید دلش به چیزی گرم باشد پر استرسترین فرد جهان

نشستم پادکست اسامه بن لادن گوش میدم

بی خوابی

فاز غم

حس پوچی

این جهان زندان و ما زندانیان....

بیخوابی

من یکم که استرس دارم یکم هم این کلیپهای اینستا میبینم کلا رد دادم

به اینکه یه دستی از غیب قراره بیاد و نجاتم بده

به اینکه زمان چقدر زود میگذره پیر شدیم لعنتیا

مگه مهمه

به زن زندگی ازادی

کجا پنهانت کنم...؟؟ که در من آشکار نباشی در قلبم پنهانت کنم تپشهای بی وقفه میشوی ... در نگاهم پنهانت کنم قطره قطره اشک میشوی ... درنوشته هایم پنهانت کنم واژه واژه عشق میشوی ... درپستوی خاطراتمان پنهانت کنم تک تک موهای نقره ای میانِ موهایم میشوی ... درهیاهوی روزگار پنهانت کنم زیباترین خط پیشانیم...

در قفس خیال تو تکیه زنم به انتظار تا که تو بشکنی نفس پر بکشم به سوی تو

می‌دانم حالا سالهاست که دیگر هیچ نامه‌ای به مقصد نمی‌رسد حالا بعد از آن همه سال، آن همه دوری آن همه صبوری من دیدم از همان سرِ‌ صبحِ آسوده هی بوی بال کبوتر و نایِ تازه‌ی نعنای نورسیده می‌آید پس بگو قرار بود که تو بیایی و ... من نمی‌دانستم! دردت به جانِ بی‌قرارِ پُر گریه‌ام پس این همه سال و ماهِ...

چشم من بیا منو یاری بکن گونه هام خشکیده شد کاری بکن غیرگریه مگه کاری میشه کرد کاری از ما نیاد زاری بکن اون که رفته دیگه هیچ وقت نمیاد تا قیامت دل من گریه میخوات هرچی دریا رو زمین داره خدا با تموم ابر های آسمونا کاش می داد همه رو به چشم من تا چشام به حال من گریه کنن اون که رفته دیگه هیچ وقت...

میخام قلبمو بدم بهت