بذار ببینم فانتزی مونده ته جیبم؟
.
.
.
یکی از فانتزیام اینه که تا لحظه آخر گزارشکار یه تنبل خانو ننویسم و بلاتکلیف بمونه!! لحظه آخر که می خوام برم بیرون تندی بنویسم بذارم رو میز و جیم شم از خونه و توی افقی که کل ترم می رفته برم ببینم چه خبره تو اون افق ها محو شم!!!