زمانه حادثه روييد با نشانه ي ديگر
چنين زمانه چه سخت است در زمانه ي ديگر
هزار خنجر كاري به انحناي دلم آه
مخوان ، ترانه مخوان ، باش تا ترانه ي ديگر
بهانه بود مرا شركت قيام گذشته
عطش ، عطش تو بمان گرم ، تا بهانه ي ديگر
هميشه قلب مرا زخم ، زخم كهنه ي كاري
هميشه دست ترا تيغ ، تيغ فاتحانه ي ديگر
سكوت...