نتایح جستجو

  1. arnak

    گفتگوها و گفتمان‌های مهندسان شیمی

    والا من از سرکار اومدم نه از آسمون. اقا بهنامم فک کنم حداقل یه تنه هفت نفرو حریف باشه
  2. arnak

    گفتگوها و گفتمان‌های مهندسان شیمی

    چیه نصفه شبی حوس فوتبال زده به سرتون!! یارکشی برا چیه؟؟
  3. arnak

    گفتگوها و گفتمان‌های مهندسان شیمی

    سلام و شب بخیر برتمامی دوستان با صفای شب زنده دار
  4. arnak

    ایران پرستها لطفا جواب بدید به این سوالات

    اصلا سوالاتت مشکل داره وقتی میگی ایران پرست یعنی منظورت خداپرست نیست. الان مملکت ایران من همینه که هست اون قسمتهاییشم که قبلنا جزئش بوده و از دست رفته حالا صاحبای خودشو داره و برای اونا مقدسه. اگه خیلی حکو.م.ت درست حسابی داشتیم ملت های دیگه هم میومدن زیر پرچممون.
  5. arnak

    تعریف شما از عشق چیه؟

    عشق که قابل تعریف و وصف نیست
  6. arnak

    آخرین فیلمی که دیدی چی بود ؟ چطور بود؟

    دیدمش عزیز چن روز پیشا if only برای بار دوم دیدم
  7. arnak

    بنظر شما تو عشق بیشتر پسرا خیانت می کنن یا دخترا؟

    تو عشق که خیانت وجود نداره، اگه عشقی نباشه یا یک طرفه باشه خیانت هست چه برا مذکر چه برا مونث
  8. arnak

    گفتگوها و گفتمان‌های مهندسان شیمی

    دوستان گلم فعلا بای
  9. arnak

    گفتگوها و گفتمان‌های مهندسان شیمی

    ازمون شغلی همینه دیگه یه جورایی سرکاریه;)
  10. arnak

    از پایینی یه سوال بپرس به سوال بالایی جواب بده!

    27 فک میکنی چنتا دوست واقعی داری؟
  11. arnak

    گفتگوها و گفتمان‌های مهندسان شیمی

    اخه آخرش خوشمزه تره.... میشه از اونا گدشت ولی از ته رانی نه!!!!!!!!
  12. arnak

    گفتگوها و گفتمان‌های مهندسان شیمی

    سلام شهرام خان گل
  13. arnak

    سالاد کلمات!!!!!!!!!

    دنیا اخرت؟
  14. arnak

    گفتگوها و گفتمان‌های مهندسان شیمی

    تازه اگه تو خیابون باشی آبروتم میبره:biggrin:
  15. arnak

    گفتگوها و گفتمان‌های مهندسان شیمی

    ولی قبول کن ته رانی میارزه به تلف کردن انرژی، اصلا همه مزش به تهشه
  16. arnak

    گفتگوها و گفتمان‌های مهندسان شیمی

    مگه اون دوتای دیگه رو در نمیاره؟
  17. arnak

    گفتگوها و گفتمان‌های مهندسان شیمی

    باید یه جوری میسوزوندش دیگه
  18. arnak

    پشت پنجره ام را كوبيد گفتم كه هستي ؟ گفت : آفتاب بي اعتنا طناب را آماده كردم پشت پنجره ام را...

    پشت پنجره ام را كوبيد گفتم كه هستي ؟ گفت : آفتاب بي اعتنا طناب را آماده كردم پشت پنجره ام را كوبيد گفتم كه هستي ؟ گفت : ماه بي اعتنا طناب را آماده كردم پشت پنجره ام را كوبيدند گفتم كه هستيد ؟ گفتند همه ي ستارگان دنيا بي اعتنا طناب را آماده كردم پشت پنجره ام را كوبيد گفتم كه هستي ؟ گفت : يك پرنده...
  19. arnak

    پشت پنجره ام را كوبيد گفتم كه هستي ؟ گفت : آفتاب بي اعتنا طناب را آماده كردم پشت پنجره ام را...

    پشت پنجره ام را كوبيد گفتم كه هستي ؟ گفت : آفتاب بي اعتنا طناب را آماده كردم پشت پنجره ام را كوبيد گفتم كه هستي ؟ گفت : ماه بي اعتنا طناب را آماده كردم پشت پنجره ام را كوبيدند گفتم كه هستيد ؟ گفتند همه ي ستارگان دنيا بي اعتنا طناب را آماده كردم پشت پنجره ام را كوبيد گفتم كه هستي ؟ گفت : يك پرنده...
  20. arnak

    پشت پنجره ام را كوبيد گفتم كه هستي ؟ گفت : آفتاب بي اعتنا طناب را آماده كردم پشت پنجره ام را...

    پشت پنجره ام را كوبيد گفتم كه هستي ؟ گفت : آفتاب بي اعتنا طناب را آماده كردم پشت پنجره ام را كوبيد گفتم كه هستي ؟ گفت : ماه بي اعتنا طناب را آماده كردم پشت پنجره ام را كوبيدند گفتم كه هستيد ؟ گفتند همه ي ستارگان دنيا بي اعتنا طناب را آماده كردم پشت پنجره ام را كوبيد گفتم كه هستي ؟ گفت : يك پرنده...
بالا