نتایح جستجو

حالا هی کجا میری رضا؟ 5 دقیقه یکبار میای پست میدی! راست اش رو بگو با کی چت می کنی؟

این پرونده ها از همه بدتره، شاید ندونی خود برفک هم سر این پرونده ها یه کم گریه می کنه!:D

ها؟ درب خروج از کدوم سمته؟

به به، بشکنه این دست. بفرمایید، اصلا من خودم استخدام ات می کنم.

بخاطر خودت میگم؛ یه وقتی می بریم ات سر یه پرونده می شینی زار زار گریه می کنی...

چیییییییی؟ قبلا تکذیب شده، مراجعه به پست های قبلی.

یکی باید حرفای تو رو تکذیب کنه...

کارت لنگ می مونه ها!

نه من بی مرام نیستم، بااااااااااااهم!

خواهش می کنم، انجام وظیفه بود.

بگم حله؟ مال رضا بود، سرسختی نشون میداد، اسمش رضا غزالیان در سایه، سن 28 سال. البته بهش همون 24-25 می خوره، کارش هم این بوده که چراغ خاموش میومده سر کنارگذرها تو بچه ها رعب و وحشت ایجاد می کرده. گفتیم زن بدیم اش درست بشه. می بینی که همه چیز روی روال کاریه و من گزارش هام واضحه... نمونه پست سرسختانه:

من که نه دارم زینب رو میگم که به درد این کار نمی خوره.

ای بابا! همه جا یه حسابداری ای هست یه حساب و کتاببی هست. همینجوری که نمی شه اخراج کرد. بعدش هم رزومه ی من رو ببینن رو هوا من رو می زنن.

تو خودت تو پرونده قبلی دست داشتی! چطوری میشه حل اش کرده باشی.

همین جا، کنار تو.

همه اش 5تا؟! حالا چی شد؟ وای فردا صبح که از خواب پا میشی تازه مشخص میشه. الان داغی...

همین رو بگو...

کار حرفه ایه! مگه الکیه؟! اون هم با روحیه ی لطیفی که تو داری؟

شما که رفته بودی!!! روابط کاری خاتمه پیدا کرده بود دیگه. بعدش هم جریان مال یکی دیگه بود. اخراج؟؟؟؟؟؟؟:eek: بهتر از من پیدا نمی کنی ها!! شری...

دیدی گفتم... شما همون حقوق معوقه ی ما رو بده جایزه نخواستیم.