پیشا پیش عضر ماخام که همه ی کارای احمقانم توی دستشویی بوده !
یه بار رفتم دستشویی
مهمون داشتیم
داشتم به کارام میرسیدم که !
یی هو دختر خالم ... بچه به بغل ... در دسشویی رو باز کرد
اون هول کرده بود با بچه ای که توی بغلش بود نمی تونست در و ببنده شروع کرد به جیغ زدن
منم هول شدم شیلنگ و گرفتم طرفش...