نتایح جستجو

  1. كندو

    ترانه ها و تصنیف ها...

    غريب آشنا غريب آشنا تو از شهر غریب بی نشونی اومدی تو با اسب سفید مهربونی اومدی تو از دشتای دور و جاده های پرغبار برای هم صدایی، هم زبونی اومدی تو از راه میرسی پر از گرد و غبار تمومه انتظار می یاد همرات بهار چه خوبه دیدنت چه خوبه موندنت چه خوبه پاک کنم غبارو از تنت غریبه آشنا دوست...
  2. كندو

    [IMG]

    [IMG]
  3. كندو

    ترانه ها و تصنیف ها...

    تنها ترين عاشق تنها ترين عاشق انگاردستام سردسردن نگارچشمام شب تارن آسمون سیاه ابر پاره پاره شرشربارون داره میباره حالا رفتی ومن تنهاترین عاشقم روزمین تنها خاطراتم توبودی فقط همین گفتی بروتنها بمون باغصه ها همراه بمون دیگه نمیتونم خسته ی خستم طلسم غم رو زدم شکستم داره چشمام ابربارون روگونه...
  4. كندو

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    کوه با نخستین سنگ ها آغاز می شود و انسان با نخستین درد. در من زندانی ستمگری بودکه به آواز زنجیرش خو نمی کرد- من با نخستین نگاه تو آغاز شدم.
  5. كندو

    [IMG]

    [IMG]
  6. كندو

    [IMG]

    [IMG]
  7. كندو

    ترانه ها و تصنیف ها...

    بوي عيدي بوي عيدي بوی عیدی، بوی توپ، بوی کاغذرنگی، بوی تند ماهی‌دودی وسط سفره‌ی نو، بوی یاس جانماز ترمه‌ی مادربزرگ،با اینا زمستونو سر می‌کنم، با اینا خسته‌گی‌مو در می‌کنم! شادی شکستن قلک پول، وحشت کم شدن سکه‌ی عیدی از شمردن زیاد، بوی اسکناس تانخورده‌ی لای کتاب،با اینا زمستونو سر می‌کنم، با...
  8. كندو

    رباعی و دو بیتی

    تو راگم می کنم هر روز و پیدا می کنم هر شب بدین سان خواب ها را با تو زیبا می کنم هر شب تبی این کاه را چون کوه سنگین می کند آنگاه چه آتش ها که در این کوه برپا می کنم هر شب
  9. كندو

    هي فلاني مي داني ؟ مي گويند رسم زندگي چنين است... مي آيند.... مي مانند.... عادت مي دهند.... ومي...

    هي فلاني مي داني ؟ مي گويند رسم زندگي چنين است... مي آيند.... مي مانند.... عادت مي دهند.... ومي روند. وتو در خود مي ماني و تو تنها مي ماني راستي نگفتي رسم تونيز چنين است؟.... مثل همه فلاني ها....؟
  10. كندو

    شعر نو

    هستن مهدي اخوان ثالث گفت و گو از پاك و ناپاك است وز كم وبيش زلال آب و آيينه وز سبوي گرم و پر خوني كه هر ناپاك يا هر پاك دارد اندر پستوي سينه هر كسي پيمانه اي دارد كه پرسد چند و چون از وي گويد اين ناپاك و آن پاك است اين بسان شبنم خورشيد وان بسان ليسكي لولنده در خاك است نيز من پيمانه اي...
  11. كندو

    رباعی و دو بیتی

    در ذهن نیافرینمت میمیرم... از شاخه اگر نچینمت میمیرم.... ای عادت چشمهای بی حوصله ام.... یک روز اگر نبینمت میمیرم........
  12. كندو

    http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/329546-كي-ميدونه-قيصر-اين-روزا-كجاست-نقد-ترانه-قيصر-به-خوا...

    http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/329546-كي-ميدونه-قيصر-اين-روزا-كجاست-نقد-ترانه-قيصر-به-خوانندگي-داريوش-اقبالي?p=4348304&highlight=#post4348304
  13. كندو

    [IMG]

    [IMG]
  14. كندو

    من نگاه تو را شعر می کنم و تو شعر مرا نگاه می کنی بازی عجیبی ست شعر نگاه تو روی قافیه های دلم...

    من نگاه تو را شعر می کنم و تو شعر مرا نگاه می کنی بازی عجیبی ست شعر نگاه تو روی قافیه های دلم می نشیند و زبانم این دیوانگی را می سراید تو را به این نگاه عاشقانه قسم به این تپش پر اضطراب که بر جانم می کوبد به این امید که در قلبم جوانه می زند تو را به تمامی عشق قسم شعر چشمانت را از من مگیر من با...
  15. كندو

    مشاعره با شعر سعدی

    دل همچو سنگت اي دوست به آب چشم سعدي عجب است اگر نگردد كه بگردد آسيابي
  16. كندو

    دفتر تالار اشعار و صنایع شعری

    سلام . من امروز يكي دوتا تاپيك ارسال كردم ولي سيستم پيام داد كه بعد از تاييد يكي از مديران به نمايش در مياد! اين چه جوريه؟ چرا توي تالاراي ديگه اينجور نيست؟ به هر حال من كه اون تاپيك هايي رو كه جنبه ي هنري هم داشت توي تالار هنر فرستادم. ممنون از زحماتتون!
  17. كندو

    شعر ها و ترانه های محلی

    اشعار محلي اشعار محلي یَرَه گَه کارِ مو و تو دِرَه بالا می گیرِه ذره ذِره دِرَه عشقت تو دِلُم جا می گیرِه روز اول به خودُم گُفتُم ایَم مثل بَقیِ حالا کم کم می بینُم کار دِرَه بالا می گیرِه چَن شَبه واز مثِ چهل سال پیش ازای مرغ دِلُم تو زمستون بِهِنَه ی سِبزهُ و صِحرا می گیرِه چَن شَبه واز می...
  18. كندو

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    پیش ما سوختگان مسجد و میخانه یکی است حرم ودیر یکی سبحه و پیمانه یکی است این همه جنگ و جدل حاصل کوته نظری است گر نظر پاک کنی کعبه و بتخانه یکی است هر کسی قصه شوقش به زبانی می خواند چون نکو مینگرم حاصل افسانه یکی است این همه شکوه ز سودای گرفتاران است ورنه از روز ازل دام یکی دانه یکی است ره هر کس...
  19. كندو

    تابستان

    وصف نامه:تابستان وصف نامه:تابستان سیل خشکسالی های ندیده وعده ی تراب و طابوت امشب یا سپیده دست مهربان ازراعیل چه زیباست خدایی شدن من و دنیا ز هم بیزاریم یاد تکرار بخیر منتظرم امشب یا سپیده :بال بگشا بال بگشا خدا مرا فرا می خواند بی کسی و زیبایی شنیده ام می گویند تابستان است تابستان و فروغ هشتم...
  20. كندو

    🔺️ بهار

    بهار آمد گل و نسرین نیاورد نسیمی بوی فروردین نیاورد پرستو آمد و از گل خبر نیست چرا گل با پرستو همسفر نیست چه افتاد این گلستان را ، چه افتاد كه آیین بهاران رفتش از یاد؟ چرا مینالد ابر برق در چشم؟ چه میگرید چنین زار از سر خشم؟ چرا خون میچكد از شاخه گل؟ چه پیش آمد؟ كجا شد بانگ بلبل؟ چه دردست این؟...
بالا