شمشیر نه ، گلوله که جاری ست در لبت
جای هزار بوسه ی کاری ست در لبت
مثل چراغ قرمز در چار را ه ها
هر چارشنبه نسل اناری ست در لبت
تو یک ستون سبزی از آن چل ستون ها
که آشیان هر چه قناری ست در لبت
تن پوشی از کبود ترین سرو داری و
از لاله ها چه باغ و بهاری ست در لبت
] سلول های شهر تو را داد می زنند
بی...