کاش می دانستم کیـــست
آن که هر شب برایـــــــت
دست قلاب می گیــــــــرد
تا هر شـــــب، خواب را از چشمانم بپرانی
دیواری کوتاهتــــــــــــر از خواب های من نیافـــتی
لعنــتــــــــــــی
نبودنت را گوش میکنم
شاید صدای نفسهایت سر نخی باشد
انگشتانم را بر لبان زمین میگذارم!!!
هییییس...
میخواهم رد نفسهایش به گوش برسد
لعنتی کجای قصه زندگیمان سکوت کردی
که تو را نمیشنوم
خسته ام ازین سکوت تکراری ...