شهیده فاطمه نیک
احترام زیادی برای شوهرش قائل بود. بدون اجازه او کاری نمی کرد. حتیبرای رفتن به مسجد هم از او اجازه می گرفت.
اگر بیرون خانه کارش طول می کشید و وقت برگشتن شوهرش می شد، سریع بلندمی شد و می گفت: " باید بروم غذایحاجی را حاضر کنم". این را که می گفت دیگر کسی اصرار نمی کرد؛ می دانستند...