دو نفر
توی دو تا اتاق جدا بودن
شانسی بود
بستگی داشت به کدوم بیفتی ؟
من به آسونه افتادم
راجع به کار و زندگی و این جور چیزا پرسید
یه خط قرآنم براش خوندم
اون یکی بچه ها میگفتن احکام میپرسیده
پرسیده نماز جمعه ی این هفته رو کی خونده
از این شعرا و.......
عمری به پای توبه نشستن نمی توان
وین تلخ تر که توبه شکستن نمی توان
گاهی که منجنیق فلک سنگ میزند
بر بام روزگار نشستن نمی توان
هنوز از من میترسی
من غول آرزوهاتم !