آسمانت همیشه تیره تر از آسمان من بود
دنیا را با چشم دیگری میدیدی
و صداها برایت معنای دیگری داشت
و بدگمانی عمق وجودت را گرفته بود
به تمام آدم های اطرافت
و من چه ساده بودم که فکر میکردم من جزو اون همه بدگمانی نیستم
و
متاسفم برای دلم
که اسم
دوست
را روی تو گذاشت