نتایح جستجو

من هنوز تصمیم نگرفتم:cool:

بسیار به جا بود.ممنون.

تو کار دیگران دخالت کن

دردم از یارست و درمان نیز هم دل فدای او شد و جان نیز هم

داره بهش میگه چرا هر وقت سخرانی میکنی این انگشتتو هی میاری بالا

می خور که هر که آخر کار جهان بدید از غم سبک برآمد و رطل گران گرفت

دقیقا همینه...عالی بود...;)

شیلاااااااااااااااااااام...شطوری؟؟؟؟ مرسی بابت اون انار...خوشمزه بوووووووووود.:w27:

تو را نادیدن ما غم نباشد که در خیلت به از ما کم نباشد

:gol:کاربر فعال تالار ادبیات:gol: تبریک میگم.

ترسم این قوم که بر درد کشان می خندند بر سر کار خرابات کنند ایمان را

ترسم آن سیمین بدن باشد در آغوش رقیب دیده ام تقویم را امشب قمر در عقربست

یارم به یک لا پیرهن خوابیده زیر نسترن ترسم که بوی نسترن،مست است و هشیارش کند

یار مفروش به دنیا که بسی سود نکرد آنکه یوسف به زر ناسره بفروخته بود

دل بنهند برکنی،توبه کنند بشکنی این همه خود تو میکنی،بی تو به سر نمیشود

در مورد عکس اولی : اون که بالا وایساده از اون پنجره ی بالا سرش اومده پایین.و داره واسه مردمی که زیر اون پله های وحشتناک وایسادن(به احتمال قوی) سخرانی میکنه و از سختیهای زیادش واسه طی کردن اون مسیر میگه.که البته داره دروغ میگه و از اون میانبر استفاده کرده.یعنی از بالا اومده نه اینکه از پایین...

از این چیزا که میذارن تو گوش واسه شنا.اسم دارها.حضور ذهن ندارم. من خودم استفاده کردم.خیلی خوب جلو صدا رو میگیره. اما بعد از چند ساعت شدیدا گوشم درد میگرفت. بهتره یه جای آروم پیدا کنی. موفق باشی.

تولدت مبارک...مبارک مبارک...خیلیم مبارک... فرض کن من gf ات... آماده ای:تولدت مبارک عزیزم...بوس بوس.:surprised: فقط اگه گذرت از اینورا افتاد یه توضیحی در مورد نظر سنجیت بده. هر گزینه ای که بیشتر به کارت میاد بگو به همون رای بدیم.

ای آنکه ره به مشرب مقصود برده ای زین بحر،قطره ای به من خاکسار بخش

اگر غم لشکر انگیزد که خون عاشقان ریزد من و ساقی بهم تازیم و بنیادش براندازیم