حرف تازه ای برای گفتن ندارم
در فکرهایم
زنی زندگی می کند
که برای روزهای مرده اش کفن می دوزد
و فکر می کنم
چقدر شبیه شده ام به زن چروک توی آیینه
و چقدر سقف این اتاق کوتاه است!
این روزهایم به تظاهر میگذرد
تظاهر به بی تفاوتی تظاهر به بیخیالی به شادی...!!!!
به اینکه دیگر هیچ چیز مهم نیست اما...
چه قدر سخت میکاهد از جانم این نمایش
این روزها دلم اصرار دارد
فریاد بزند
اما...
من جلوی دهانش را میگیرم
وقتی میدانم کسی تمایل به شنیدن صدایش ندارد!!!
این روزها من...
خدای سکوت شده ام
خفقان گرفته ام تا آرامش اهالی دنیا
خط خطی نشود...!
آنکه می رود فقط می رود ولی آنکه می ماند درد می کشد ، غصه می خورد ، بغض می کند ،
اشک می ریزد و تمام اینها روحش را به آتش می کشد و در انتظار بازگشت کسی که هرگز باز
نخواهد گشت آرام آرام خاکستر می شود …
آری ، این است خاصیت عشق یک طرفه …