نتایح جستجو

  1. ت

    معماری با مصالحی از جنس دل

    برف ده سالگی بخاطر آدم برفی هایش برف چهارده سالگی بخاطر اخبار و تعطیلی هایش برف هجده سالگی را درست یادم نیست در میان افکار یخ زده بودم برف بیست سالگی قدم زدن های عاشقانه و رد پاهایم برف بیست و پنج سالگی به بعد فقط سرد بود و سرد بود و سرد....
  2. ت

    مرسی برشما هم مبارک

    مرسی برشما هم مبارک
  3. ت

    معماری با مصالحی از جنس دل

    مدت هاست کارم شده دنبال باد دویدن تا شاید آرزوهای بر باد رفته ام را پس بگیرم
  4. ت

    خلوتی با خدا

    خداااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا کجای این دنیاتم کم آوردم به خودت قسم کم آوردم دستمو بگیر
  5. ت

    درد اینجاست که درد را نمیتوان به کسی حالی کرد. 《 محمود دولت آبادی》

    درد اینجاست که درد را نمیتوان به کسی حالی کرد. 《 محمود دولت آبادی》
  6. ت

    معماری با مصالحی از جنس دل

    بعضی وقتا آدم اونقد دلش از زندگی میگیره که حتی نفس کشیدن هم براش سخت میشه ... حتی خودش هم نمیدونه چه مرگشه، خدا درکنار تمام نعمت هاش،نعمت فراموشی هم به آدما داده... اما نمیدونم چرا من از این نعمت محرومم، نه میتونم گذشته را فراموش کنم، نه میتونم آینده را بسازم.... رو به رو سراب ، پشت سر خراب...
  7. ت

    ممنون بابت عکس خیلی زیباست

    ممنون بابت عکس خیلی زیباست
  8. ت

    معماری با مصالحی از جنس دل

    کاش زندگی دکمه ی آف داشت! نه حوصله ی مرورخاطره دارم... نه حوصله ی اتفاقی جدید... خواب... دلم یک خواب عمیق میخواهد بدون ترس...بدون اضطراب...بدون فکر! بدون تکرار این سوال که آخرش چه می شود؟!
  9. ت

    [IMG]

    [IMG]
  10. ت

    معماری با مصالحی از جنس دل

    وقتی که دیگر نبود من به بودنش نیازمند شدم . وقتی که دیگر رفت من به انتظار آمدنش نشستم . وقتی که دیگر نمی توانست مرا دوست بدارد من او را دوست داشتم . وقتی او تمام کرد من شروع کردم . وقتی او تمام شد من آغاز شدم . و چه سخت است . تنها متولد شدن مثل تنها زندگی کردن است ، مثل تنها مردن ...
  11. ت

    معماری با مصالحی از جنس دل

    از دیده به جای اشک خون می آید دل خون شده ، از دیده برون می آید دل خون شد از این غصّه که از قصّه عشق می دید که آهنگ جنون می آید می رفت و دو چشم انتظارم بر راه کان عمر که رفته ، باز چون می آید؟ با لاله که گفت حال ما را که چنین دل سوخته و غرقه به خون می آید کوتاه کن این قصه ی جان سوز ای شمع کز صحبت...
  12. ت

    من درخدمتم هرچی خواستی از خودم بپرس کردیشو بهت میگم البته مال من با مال داداش مخی گیان فرق داره...

    من درخدمتم هرچی خواستی از خودم بپرس کردیشو بهت میگم البته مال من با مال داداش مخی گیان فرق داره یه کمی
  13. ت

    سارا جونم چه خوب یاد گرفتی

    سارا جونم چه خوب یاد گرفتی
  14. ت

    [IMG]

    [IMG]
  15. ت

    آفرین خانوم

    آفرین خانوم
  16. ت

    نه عزیزم رو همون عکس کلیک کن تولد آقا مهدی هست

    نه عزیزم رو همون عکس کلیک کن تولد آقا مهدی هست
  17. ت

    نه تولد من نبوده

    نه تولد من نبوده
بالا