نتایح جستجو

  1. hd_memar

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    چه سخته ترجمش! من میگم :دی
  2. hd_memar

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    مردی کنار بیراهه ای ایستاده بود. ابلیس را دید که با انواع طنابها به دوش درگذر است. کنجکاو شد و پرسید: ای ابلیس ، این طنابها برای چیست؟ جواب داد: برای اسارت آدمیزاد. طنابهای نازک برای افراد ضعیف النفس و سست ایمان ، طناب های کلفت هم برای آنانی که دیر وسوسه می شوند. سپس از کیسه ای طناب های...
  3. hd_memar

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    مرد كری بود كه می‌خواست به عیادت همسایة مریضش برود. با خود گفت: من كر هستم. چگونه حرف بیمار را بشنوم و با او سخن بگویم؟ او مریض است و صدایش ضعیف هم هست. وقتی ببینم لبهایش تكان می‌خورد. می‌فهمم كه مثل خود من احوالپرسی می‌كند. كر در ذهن خود, یك گفتگو آماده كرد. اینگونه: من می‌گویم: حالت چطور...
  4. hd_memar

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    سر گروهبان یه پادگان آموزشی رو کرد به گروهان تحت امرش و گفت : همه ی شما به خاطر بی نظمی و سرپیچی از دستور باید تنبیه بشید , زود نفری ده بار روی زمین شنا برید وشروع کرد به شمردن: یک،دو،سه،چهار،پنج،شیش،هفت،هشت،نه...نه...نه...نه...نه...و همینطور به گفتن عدد نه ادامه داد ! بعد از چند دقیقه یه...
  5. hd_memar

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    خودتی نبینم حرف زدی رو حرف بزرگتر هاااا گیج نشو عجیجم قصه کو منم این کچل امشب خودشو می خواسته جای من جا بزنه اومده قصه گفته خوفم هااااا!
  6. hd_memar

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    روزي در جنگلي كلاغي در تمامي طول روز بر روي شاخه درختي نشسته بود و هيچ كاري انجام نمي داد. خرگوش كوچكي او را ديد و از او پرسيد: "آيا من هم مي توانم مانند تو تمام روز را در گوشه اي بنشينم و هيچ كاري انجام ندهم؟". كلاغ پاسخ داد: "البته، چرا نه". خرگوش هم زير همان درخت نشست و استراحت خود را آغاز...
  7. hd_memar

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    امروز سر چهار را...ه کـتـک بـدی از یـک دختـر بچـه ی هفـت سـالـه خـوردم پشت چراغ قرمز تو ماشین داشتم با تلفن حرف میزدم و برای طرفم شاخ و شونه میکشیدم که نابودت میکنم ! به زمینو زمان میکوبمت تا بفهمی با کی در افتادی! زور ندیدی که اینجوری پول مردم رو بالا میکشی و… خلاصه فریاد میزدم که دیدم یه...
  8. hd_memar

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    جانم؟؟؟خوبی؟ هااااا؟؟؟!!! اینا چه زبونیه آیا؟
  9. hd_memar

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    اینووووو با من مقایسه نکنننننن
  10. hd_memar

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    راستی سلام خوبین همه؟خوشین؟
  11. hd_memar

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    معتاد توییی معصومههههه
  12. hd_memar

    مرسی چه اوجگل بود

    مرسی چه اوجگل بود
  13. hd_memar

    تو دست کم 40تا صیغه از 14 ساله تا 140 ساله داری یعنی بزرگترینشون نصفه تو سن داره!

    تو دست کم 40تا صیغه از 14 ساله تا 140 ساله داری یعنی بزرگترینشون نصفه تو سن داره!
  14. hd_memar

    بیا منم صیغه :دی

    بیا منم صیغه :دی
  15. hd_memar

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    مایدهههه نبوذی ببینی با من چه کردن!
  16. hd_memar

    نه بابا من از تو به دل بگیرم؟! عمرا ضد آرامش : دی سر صندلی داغ تو خیلی خوش گذشت خداییش عزیزم تو...

    نه بابا من از تو به دل بگیرم؟! عمرا ضد آرامش : دی سر صندلی داغ تو خیلی خوش گذشت خداییش عزیزم تو یه 10 سالی از من بزرگتری تو امسال زن بگیر تا من شوهر کنم :دی
  17. hd_memar

    المان های نوروزی شهر مشهد

    مرسی باید جالب باشه
  18. hd_memar

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    اگه بدهکاری به این باشه من تا آخر عمر بدهکارم
بالا