من سوتی های زیادی دادم اما این فک کنم از بزرگترینشه
یه بار که داشتم می رفتم دانشگاه از داخل حیاط با یه اقایی همقدم شدم تا رسیذیم در ورودی . این اقاهه خواست بره تو بعد من نمی شناختمش که گفتم اوهوی اقا خانوما مقدم ترن اونم بیچاره گفت بله بفرمایید . بعدمن رفتم سر کلاسم . بعد تموم شدن کلاسم با...