خدایی عکس پری دریایی هم بود این جوری یهو می گرفتی جلوی چشم بچه
باید زهره ترک بشه
یه بار خود ما نصفه شب پشت بوم بودیم داشتیم قصه جنی تعریف میکردیم
که یهو یه تشک از آسمون افتاد وسط جمع ما
شب اول قبر رو به چشم دیدیم بس ترسیدیم...
پسر دایی نامردم شیطونی کرده بود