بهشت سرد نگاهت چقدر مبهم بود 
  و گریه ات , که دگر خود دلیل محکم بود 
  بهشت سبز دلم بی تو ای سرا پا درد 
  تنور داغ عطش خانه جهنم بود 
  شبی که خسته تر از سایه آمدی , دیدم
  که رد حادثه در چهره ات مجسم بود 
  و اشک 
  آی دمش گرم , این عصاره درد 
  به روی زخم عمیق دل تو مرهم بود 
  مرا به دست...