نتایح جستجو

  1. tracer

    غدیر کربلای عوام بود و کربلا غدیر خواص. در غدیر با آنکه بیعت گرفته شد، جفا شد و در کربلا با...

    غدیر کربلای عوام بود و کربلا غدیر خواص. در غدیر با آنکه بیعت گرفته شد، جفا شد و در کربلا با آنکه بیعت برداشته شد، وفا شد....
  2. tracer

    مشاعرۀ سنّتی

    دریای اخضر فلک و کشتی هلال//هستند غرق نعمت حاجی قوام ما
  3. tracer

    مشاعرۀ سنّتی

    یک چند پشیمان شدم از رندی و مستی//عمریست پشیمان ز پشیمانی خویشم داد و بیداد که در محفل ما، رندی نیست//که بَرش شکوه برم ،‌ داد ز بیداد کشم
  4. tracer

    سرخوش ز سبوی غم پنهانی خویشم عمریست پریشان ز پریشانی خویشم در بزم وصال تو نگویم ز کم و بیش چو...

    سرخوش ز سبوی غم پنهانی خویشم عمریست پریشان ز پریشانی خویشم در بزم وصال تو نگویم ز کم و بیش چو آینه خود کرده ی حیرانی خویشم یک چند پشیمان شدم از رندی و مستی عمریست پشیمان ز پشیمانی خویشم از شوق شکر خند لبش جان نسپردم شرمنده ی جانان ز گران جانی خویشم بشکسته تر از خویش ندیدم به همه عمر افسرده دل...
  5. tracer

    مشاعرۀ سنّتی

    در غمت ای گل وحشیِ من ای خسرو من//جور مجنون ببرم ، تیشة فرهاد کشم:w05:
  6. tracer

    مشاعرۀ سنّتی

    از غم دوست در این میکده فریاد کشم//دادرس نیست که در هجر رُخش داد کشم
  7. tracer

    از غم دوست در این میکده فریاد کشم دادرس نیست که در هجر رُخش داد کشم داد و بیداد که در محفل...

    از غم دوست در این میکده فریاد کشم دادرس نیست که در هجر رُخش داد کشم داد و بیداد که در محفل ما، رندی نیست که بَرش شکوه برم ،‌ داد ز بیداد کشم شادیم داد ، غمم داد و جفا داد و وفا با صفا منّت آنرا که به من داد کشم عاشقم ، عاشق روی تو ، نه چیز دگری بار هجران و وصالت به دل...
  8. tracer

    سفر مرا به کجا می برد؟ چه می دانم همین که چند صباحی غروب تهران را... صدای خوردن باران به شیشه ی...

    سفر مرا به کجا می برد؟ چه می دانم همین که چند صباحی غروب تهران را... صدای خوردن باران به شیشه ی اتوبوس نگاه می کنم از پنجره بیابان را نگاه می کنم و آسمان پر از ابر است چقدر عاشقم این آفتاب پنهان را... چقدر تشنه ام و تازه کربلای یک است چقدر سخت گذشتیم مرز مهران را نسیم از طرف مشهدالرضاست...ولی...
  9. tracer

    نگاه می کنم از آینه خیابان را و ناگزیری باران و راهبندان را من از دیار حبیبم نه از بلاد غریب و...

    نگاه می کنم از آینه خیابان را و ناگزیری باران و راهبندان را من از دیار حبیبم نه از بلاد غریب و بغض می کنم این شعر پشت نیسان را چراغ قرمز و من محو گل فروشی که حراج کرده غم و رنج های انسان را کلافه هستم از آواز و ساز از چپ و راست بلند کرده کسی لای لای شیطان را چراغ سبز شد و اشک من به راه افتاد...
  10. tracer

    .: تلنگر :.

  11. tracer

    [IMG]

    [IMG]
  12. tracer

    :smile:

    :smile:
  13. tracer

    جوک و لطیفه، لبخند و خنده :|

    اوباما در تماس تلفنی با حسن روحانی! اوباما:سلام رفیق چطوری ؟ می گم حالا که دولتمون تعطیل شده داری یه 500 تومن دستی بدی؟ یه هفته ای پس می دم! حسن: من قرض الحسنه نیستم! من حقوق دان هستم:| :| :|
  14. tracer

    :smile:تازه دیدم تاپیکتو..... مبارکه:gol:

    :smile:تازه دیدم تاپیکتو..... مبارکه:gol:
  15. tracer

    سلام...

    سلام...
  16. tracer

    :smile:

    :smile:
  17. tracer

    باز هم اول مهر آمده بود و معلم آرام اسم ها را می خواند. اصغر پورحسین! پاسخ آمد: حاضر...

    باز هم اول مهر آمده بود و معلم آرام اسم ها را می خواند. اصغر پورحسین! پاسخ آمد: حاضر. قاسم هاشمیان! پاسخ آمد: حاضر. اکبر لیلا زاد... پاسخش را کسی از جمع نداد. بار دیگر هم خواند: اکبر لیلازاد! پاسخش را کسی از جمع نداد همه ساکت بودیم جای او اینجا بود اینک اما، تنها یک...
  18. tracer

    سلام یه سوال داشتم لطفا همینجا جواب بدین ممنون کیف آهن ربایی برا گوشی لمسی ضرر داره؟

    سلام یه سوال داشتم لطفا همینجا جواب بدین ممنون کیف آهن ربایی برا گوشی لمسی ضرر داره؟
  19. tracer

    مرحوم آیت الله بهجت فرمودند: « روزی آقا می فرمود: یکی از علمای بزرگ نجف اشرف هنگام سحر و وقت...

    مرحوم آیت الله بهجت فرمودند: « روزی آقا می فرمود: یکی از علمای بزرگ نجف اشرف هنگام سحر و وقت نماز شب پسر نوجوانش را که در اطاق آقا خوابیده بود صدا زد و گفت: برخیز و چند رکعت نماز شب بخوان. پسر پاسخ داد: چشم. آقا مشغول نماز شد و چند رکعت نماز خواند. ولی آقا زاده بر نخاست. مجدداً آقا او را صدا زد...
  20. tracer

    .: تلنگر :.

بالا