نتایح جستجو

سلاااااااااااام آجی جون. اره جات خالی عالی بووووووود فقط حیف که نتونستی بیای .ایشالا به زودی میتینگ بعدی میبینمت...

به به جناب مهندس...ماشالا خوب سر خودتونو شلوغ کردین... موفق باشید...

من دخملم. خب راست میگی...قبول اما ممکنه واقعا تمایلی این وسط پیش بیاد

خب شاید عاشق شخصیت و رفتار دختره شده. من اصلا نمیگم کارش اشتباهه

:child::child::child:

قلبونت بلم نانازم. مرسی

هیچی بابایی. نگران نباش. فقط تصمیم گرفتم دیگه به هیچ کس مهلبونی نکنم...به هیچ کس اعتماد نکنم و ....

نه اخه گریه های منو ندیدی ...دل سنگم به رحم میاره...همچین با سووووووووووووووز اشک میریزم... خداییش وقتی گریه میکنم چشمامم خوشجل میشه ...دیگه طرف مجبوره بیاد منت کشی...

سلام بابایی. خوبی؟ خوبم هان؟ نه خوب نیستم همچنااااااااااااااان

اگه دلمو بشکونی میشینم زار زار گریه میکنم. هیچیم نمیگم..... خودت دلت به رحم میاد.... این کارو همیشه میکنم و جواب میده

وای این بچه هه کاراش مثل پسر داییمه .فسقلی هممونو میزاره سر کار

آقا واقعا خیلی زشته که تاپیک بچه های ما انقدر بی بخاره ها...یه آستینی بالا بزنین یا علی بگین شلوغش کنیم

سلام چه دانشگاه فعالی داریم مااااااااااااا. خدا همه مونو حفظ کنه...به به

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم والعن عدوهم

ممنون داداشی. ایشالا که درست میشه.منکه از خدامه....

http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/78106-داستان-هاي-كوتاه/page144

گریه ی زن یک پسر کوچک از مادرش پرسید:چرا گریه میکنی؟ مادرش به اوگفت :زیرا من یک زن هستم. پسر بچه گفت من نمیفهمم.مادرش او را در آغوش گرفت و گفت :تو هیچ گاه نخواهی فهمید! بعد ها پسر کوچک از پدرش پرسید :چرا مادر با دلیل گریه میکند؟پدرش تنها توانست به او بگوید: تمام زنها برای هیچ چیز گریه...

[IMG]

[IMG]

[IMG]