نتایح جستجو

  1. mani24

    نمیدانم !!! چشمانت سر جنگ دارند ؟ !! یا صلح ... ؟ اینطور که نگاه میکنند. اما انارستان آغوشت...

    نمیدانم !!! چشمانت سر جنگ دارند ؟ !! یا صلح ... ؟ اینطور که نگاه میکنند. اما انارستان آغوشت مرا به صلح دعوت میکنند . . . من همیشه تسلیمم من مرد صلحم کافیست کمی دستانت را تنگ تر کنی کمی طعم انار با عطر بهار نارنج بر جانم ریزی . . .
  2. mani24

    اسمش را میگذاریم...دوست مجازی ... اما آنسو یک آدم حقیقی نشسته... خصوصیاتش را که نمیتواند مخفی...

    اسمش را میگذاریم...دوست مجازی ... اما آنسو یک آدم حقیقی نشسته... خصوصیاتش را که نمیتواند مخفی کند... وقتی دلتنگی ها و آشفتگی هایش را مینویسد ... وقت میگذارد برایم... وقت میگذارم برایش... نگرانش میشوم... دلتنگش میشوم... وقتی در صحبت هایم...به عنوانِ دوست یاد میشود مطمئن میشوم که...
  3. mani24

    [IMG]

    [IMG]
  4. mani24

    [IMG]

    [IMG]
  5. mani24

    نمیدانم !!! چشمانت سر جنگ دارند ؟ !! یا صلح ... ؟ اینطور که نگاه میکنند. اما انارستان آغوشت...

    نمیدانم !!! چشمانت سر جنگ دارند ؟ !! یا صلح ... ؟ اینطور که نگاه میکنند. اما انارستان آغوشت مرا به صلح دعوت میکنند . . . من همیشه تسلیمم من مرد صلحم کافیست کمی دستانت را تنگ تر کنی کمی طعم انار با عطر بهار نارنج بر جانم ریزی . . . [IMG] براي ديدن اين عكس با اندازه واقعي اينجا كليك كنيد...
  6. mani24

    آرامشــی میخواهم ، خلوتــی میخواهم ، و تــو . . . ...که سُکوت کنــی... و مَــن . . . گوش کنم . . .

    آرامشــی میخواهم ، خلوتــی میخواهم ، و تــو . . . ...که سُکوت کنــی... و مَــن . . . گوش کنم . . .
  7. mani24

    آرامشــی میخواهم ، خلوتــی میخواهم ، و تــو . . . ...که سُکوت کنــی... و مَــن . . . گوش کنم . . .

    آرامشــی میخواهم ، خلوتــی میخواهم ، و تــو . . . ...که سُکوت کنــی... و مَــن . . . گوش کنم . . .
  8. mani24

    | خلبانان شهید | شوق پرواز ( شهید عباس بابایی ) ...

    روز عید قربان بود. تیمسار بابایی سرش را به روی آسمان بلند کرد، نگاهی به اطراف انداخت و آرام گفت: «الله اکبر» سپس رو به نادر کرد و گفت: محمد آقا برویم. هردو از پلکان هواپیما بالا رفتند. سرهنگ بختیاری و مسئولین فنی با تکان دادن دست از همان جا با عباس وداع کردند . هواپیما با غرشی رعد آسا به پرواز...
  9. mani24

    داستانها و مطالب کوتاه، زیبا، پنداموز و تامل برانگیز

    تنهايي ، تنها دارايي آدمها | عرفان نظرآهاري نامي نداشت. نامش تنها انسان بود؛ و تنها دارايياش تنهايي.گفت: تنهاييام را به بهاي عشق ميفروشم. كيست كه از من قدري تنهايي بخرد؟ هيچكس پاسخ نداد.گفت: تنهاييام پر از رمز و راز است، رمزهايي از بهشت، رازهايي از خدا. با من گفتو گو كنيد تا از حيرت...
  10. mani24

    داستانها و مطالب کوتاه، زیبا، پنداموز و تامل برانگیز

    قطاری به مقصد خدا | عرفان نظرآهاری قلب دختر از عشق بود، پاهايش از استواري و دستهايش از دعا. اما شيطان از عشق و استواري و دعا متنفر بود.پس كيسه شرارتش را گشود و محكمترين ريسمانش را به در كشيد. ريسمان نااميدي را. نااميدي را دور زندگي دختر پيچيد، دور قلب و استواري و دعاهايش. نااميدي...
  11. mani24

    داستانها و مطالب کوتاه، زیبا، پنداموز و تامل برانگیز

    غیرت و غرور و عشق | عرفان نظر آهاری فرشته کنار بسترش آمد و قرصی نان برایش آورد و گفت: چیزی بخور! پهلوان رنجور. سال هاست که چیزی نخورده ای. گرسنگی از پای درت می آورد. ما چیزی نمی خوریم چون فرشته ایم و نور می خوریم. تو اما آدمی ، و آدم ها بسته نان و آبند. پهلوان رنجور لبخند زد، تلخ و...
  12. mani24

    یه آهنگ تقدیم نفر بالایی کن .!.!.!

    یه روزی از همین روزا میرم یه جای بی نشون یه جـا که پـیـدام نکـنی نـشـی واسـم بـــلای جون تو مـیـدونی دستـای تو سرده بدون دست من بـایـد که از ایـنجا برم تا نـبـیـنی شکـست من چشمای تو مونده به در با تـنهـایـی سر میکنی گاهـی به یاد خنـده هام گـونه هاتـو تر میکنی بایــد برم بایـد برم...
  13. mani24

    قاصدک حرف مرا از بر کن... برو آن گوشه باغ...سمت آن نرگس مست و بخوان در گوشش.. که همین...

    قاصدک حرف مرا از بر کن... برو آن گوشه باغ...سمت آن نرگس مست و بخوان در گوشش.. که همین نزدیکی... یک نفر یادت هست... و.. دلــــــــش سخت برایت تنگ است... [IMG]
  14. mani24

    کــنار ِ کــدامتــان قــرار اســت قــدم بــزنــم؟ دســت هــایــم سيــاهنــد، بــس کــه...

    کــنار ِ کــدامتــان قــرار اســت قــدم بــزنــم؟ دســت هــایــم سيــاهنــد، بــس کــه دســت ِ ســايــه ام را گــرفتــه ام!
  15. mani24

    دل نامه یا نامه دل

    هرکس در کاری هنری دارد؛ کسی خوب می نویسد ، آن دیگری خوب میکشد، یکی خوب شعر وترانه میگوید، و .... اما میدانی تمام هنر من در چیست؟؟ " تنها هنرم، دیدن روی توست."
  16. mani24

    دل نامه یا نامه دل

    “ مَـنـے” ڪﮧ ڪـنـارش “ تـــــ♥ــــو ” نـبـاشـد ، بـزرگـتـریـטּ پـارادوڪـس ِ دُنـیـاسـﭞ ...!!!
  17. mani24

    دل نامه یا نامه دل

    آرزوی دیدار من در آستان چشمان تو دلم را و تمام دلم را باختم بی آنکه تو بدانی و چه حقیرانه و مبهوت به چشمانت خیره شدم شاید راز نگاه گنگم را بفهمی اما افسوس .... حالا که گاه گاهی فرسنگها از من دور می شوی چه ملتمسانه دیدارت را آرزو می کنم...
  18. mani24

    دل نامه یا نامه دل

    پیاده رو های این خیابان خراب شده مست اند خیال برشان داشته که تو دست در گردن من داری نمی دانند من با هر بارانی اندوه فراموش شده ام را با خود به خیابان می برم و تویی در کار نیست __________________
بالا