درين سراي بي كسي اگر سري درآمدي
هزار كاروان دل ز هر دري درآمدي
ز بس كه بال زد دلم به سينه در هواي تو
اگر دهان گشودمي كبوتري در آمدي
سماع سرد بي غمان خمار ما نميبرد
به سان شعله كاشكي قلندري درآمدي
خوشا هواي آن حريف و آه آتشين او
كه هر نفس ز سينه اش سمندري درآمدي
يكي نبود از اين ميان كه تير بر...