نتایح جستجو

[IMG]

حالا تا سایه جووووووونکم میاد که باس آب دهنمو جم کنم که ! [IMG] مخسی ، با دس بریم تو کارش دیگه ؟!!! [IMG]

وااااااااااااااییییی ، آبه که سرازیز میشه از لب و لوچه مون !! سایه جوووووونی بدو بیا .. بدو بدو [IMG][IMG] فخط من از هرسه تاش موخاما ! [IMG]

عشق, چیزی نیست جز بارانی از غم پشت یک لبخند تا که هرکس, آفتابی حس کند حال و هوایت را قشنگ یعنی تعبیر عاشقانه اشکال و عشق, تنها عشق تو را به گرمی یک سیب می کند مانوس و عشق, تنها عشق مرا به وسعت اندوه زندگی ها برد مرا رساند به امکان یک پرنده شدن…. سهراب

[IMG] افشین سه نخطه ، بفرما شوکولات [IMG][IMG]

[IMG]

[IMG]

[IMG]

واسا اول یوخده از رفیخت پذیرایی کونم ، اونم به چشششششممم [IMG]

مشتی رجبا ... ![IMG]

آدم اینجا تنهاست و در این تنهایی، سایه ی نارونی تا ابدیت جاریست به سراغ من اگر می آیید، نرم و آهسته بیایید مبادا که ترک بردارد چینی نازک تنهایی من سهراب

باز این بداخلاخ پیداش شد که ! شششش ... [IMG] بش بوگو من بچه ی کوجام [IMG]

چاخلصیم غلیییییظظظ [IMG] می دونم چه ملالتی کشیدی پیداش کردی ! [IMG] اینو از فیس بوکم کش رفتم واست ... خودت مو تونی کاتش کنی ! [IMG] رو چشم ، دوربین که پیش آبجی کوچیکه اس ، اما با گوشیم از خط خطی هام چن تا عکس انداختم ، پیشکش موکونم فکور جووووونی [IMG]

واسه عرض مخسی : [IMG] [IMG]

کسی نیست، بیا زندگی را بدزدیم، آن وقت میان دو دیدار قسمت کنیم بیا با هم از حالت سنگ چیزی بفهمیم بیا زودتر چیزها را ببینیم ببین، عقربک‌های فواره در صفحه ساعت حوض زمان را به گردی بدل می‌کنند بیا آب شو مثل یک واژه در سطر خاموشی‌ام بیا ذوب کن در کف دست من جرم نورانی عشق را سهراب

وای خدا جون ! چه نازه [IMG] رنگش خیلی خوشجله [IMG]

اوهوم ... کار کار خودشه ! [IMG]

در بی کسی ام گم شده بودم... خدا را دیدم که میوه امید تعارف می کرد شبها برای چیدن ستاره ها از نردبان شوق بالا می روم صبح نزدیک است اما هنوز دستان من خالی است . . . سهراب

دوشم آن سنگ دل پریشان داشت یار دل برده دست بر جان داشت

دلقک رفیخ ، دلقک .. و خداوند دلقک را آفرید [IMG]