نتایح جستجو

  1. mani24

    دل نامه یا نامه دل

    غــــــم انگیز است تنـــــــهایــــــی بـــــــه امـــــــید نگـــــــاهی تلــخ که می ایـــــی به احســــاست قســــــم یــــک شب...
  2. mani24

    دل نامه یا نامه دل

    وقتی دلــــــــت خسته شــد ، ديگر خنده معنايی ندارد ... فـقـط می خندی تا ديگران ، غم آشيانه کرده در چشمانت را نـبـیـنـنـد ! وقتی دلـــــــت خسته شــد ، دیگر حتی اشکهای شبانه هـم آرامت نمی کنند ...
  3. mani24

    به نفر قبلیتون یه شعر هدیه بدین

    هی مدام سرت را بندازی پایین خودت را بزنی به ندیدن به نشنیدن ؛ که اصلا بی خیال هر چه حرف و حدیث ،...
  4. mani24

    مفهوم فضیلت در اندیشه ماکیاولی

    مفهوم فضیلت در اندیشه ماکیاولینویسنده : تیمو لین مترجمان : محمد زرینه ۱.مقدمه بسیاری بر این باورند که مفهوم فضیلت یکی از مهم‌ترین مفاهیم در اندیشه ماکیاولی است ما با اندکی تلاش با انواع راه‌های ارائه تحلیل در نوشته‌ها درصدد نشان دادن قدر و اهمیت این مفهوم در اندیشه ماکیاولی هستیم این نوشته...
  5. mani24

    همایش ها و سمینارهای فلسفی

    اولین همایش سالانه انجمن منظق ایران
  6. mani24

    محمد شمس لنگرودی

    آسان است برای منکه خیابان ها را تا کنمو در چمدانی بگذارم که صدای باران را به جز تو کسی نشنودآسان است به درخت انار بگویم انارش را خود به خانه ی من آوردآسان است آفتاب را سه شبانه روز بی آب و دانه رها کنمو روز ضعیف شده را ببینم که عصا زنان از آسمان خزر بالا می رودآسان است یک چهچه گنجشک را ببافمو...
  7. mani24

    با بامدادِ شاعر، احمد شاملو

    از عموهايت...به یاد شاملوازعموهايت نه به خاطرآفتاب نه به خاطرحماسه به خاطرسايهی بام کوچکش به خاطرترانه ئی کوچکترازدستهای تو نه به خاطرجنگلهانه به خاطردريا به خاطريکبرگ به خاطريک قطره روشن ترازچشمهایتو نه به خاطرديوارها– به خاطريک چيز نه به خاطرهمه انسانها– به خاطرنوزاددشمنش شايد نه به خاطردنيا–...
  8. mani24

    نیما یوشیج

    خواب یلداشب که می اید و می کوبد پشت را به خودم می گویم من همین فردا کاری خواهم کرد کاری کارستان و به انبار کتان فقر کبریتی خواهم زد تا همه نارفیقان من و تو بگویند فلانی سایه ش سنگینه پولش از پارو بالا میره و در آن لحظه من مرد پیروزی خواهم بود و همه مردم ،‌ با فدکاری یک بو تیمار کار و...
  9. mani24

    [IMG]

    [IMG]
  10. mani24

    دل نوشته های دلتنگی

    خیلی دوستت دارم . ده تا ! مثل روزهای کودکیمان عمیق ، پاک و بسیار ! ! !
  11. mani24

    عباس معروفی

    از عاشقي دلتنگ تر . . . نمی‌دانم از دل‌تنگی عاشق‌ترم یا از عاشقی دل‌تنگ‌تر! فقط می‌دانم در آغوش منی بی آن‌که باشی و رفته‌ای بی آن‌که نباشی. عيد امسال هم می‌توانم تنهايی سوت بزنم همين که بدانم هستی آسمان را پر از پرنده می‌بينم. لبخند يادت نرود! تشنه‌ام و تو نیستی. مثل آب باران گودی کمرم را با...
  12. mani24

    عباس معروفی

    مرا آفریده ای و تو انگار کن که هرگز نبوده‌ای و من هرگز به نبودن تو بودن را چنين حقير نينگاشته‌ام. ... با سرانگشت لب‌هام را ببوس بگذار بين پرستش و عشقبازی آونگ شوم در خاطره‌ی بشر چون زنگ کليسا در بلندای هستی. من به گريه التماس می‌‌کنم يا گريه به من؟ و تو انگار کن از آغاز بوده‌ای مثل خدا و مرا...
  13. mani24

    عباس معروفی

    تا به حال . . . ؟ تا به حال کسی را به اندازه ای دوست داشته ای که نخواهی خوابش را بیاشوبی با صدای نفس؟ ..............
  14. mani24

    حسین پناهی

    "شبی که من ونازی با هم مردیم"نازی : پنجره راببند و بیا تابا هم بمیریم عزیزم من : نازی بیا نازی : می خوای بگی تو عمق شب یه سگ سیاه هست که فکر می کنه و راز رنگ گل ها رو می دونه ؟ من: نه می خوام برات قسم بخورم که او پرندگان سفید سروده ی یه آدمند نگاه کن نازی : یه سایه نشسته تو ساحل من ...
  15. mani24

    به نفر قبلیتون یه شعر هدیه بدین

    دارند مرا از زمین می کشند بیرون از آغوش ِ تو چیزی بگو...
  16. mani24

    دل نوشته های دلتنگی

    تو مـــثل بارونـــی تـــشـــنـــم تـــو می دونــــی
  17. mani24

    دل نوشته های دلتنگی

    امـــشبــــ شـــده یـــه هـــفـــته کـــه رفـــتـــه دلـــم شد ـه یه خســتـــه
  18. mani24

    **مشاعره با اشعار سهراب سپهری**

    بیراهه ی فضا را پیمود ، چرخی زد و کنار مردابی به زمین نشست. تپش هایش با مرداب آمیخت. مرداب کم کم زیبا شد. گیاهی در آن رویید ، گیاهی تاریک و زیبا. مرغ افسانه سینه ی خود را شکافت: تهی درونش شبیه گیاهی بود . شکاف سینه اش را با پرها پوشاند. وجودش تلخ شد: خلوت شفافش کدر شده بود. چرا آمد ؟ از روی زمین...
  19. mani24

    مشاعره عرفانی

    یک نکته از این معنی گفتیم و همین باشد از لعل تو گر یابم انگشتری زنهار صد ملک سلیمانم در زیر نگین باشد غمناک نباید بود از طعن حسود ای دل شاید که چو وابینی خیر تو در این باشد هر کو نکند فهمی زین کلک خیال انگیز نقشش به حرام ار خود صورتگر چین باشد جام می و خون دل هر یک به کسی دادند
  20. mani24

    مشاعرۀ سنّتی

    ديدمش خرم و خندان قدح باده بدست ورندان آينه صد گونه تماشا ميکرد گفتم اين جان جهان بين بتو کي داد حکيم گفت آنروز که اين گنبد مينا ميکرد بيدلي با همه احوال خدا با او بود او نميديدش و از دور خدارا ميکرد اين همه شعبده خويش که ميکرد اينجا سامري پيش عصا ديد بيضا ميکرد گفت آن يار کزو گشت سردار بلند
بالا