وسعت دوست داشتن را اندازه نگیر ...
زیادش هم کم است ...
رشد کن ...
شکل بگیر ...
و کامل شو ...
خودِ دوست داشتن مهم است ...
نه زمانش ...
نه پایداری اش ...
نه مالکیتش ...
و نه حد و حدودش ...
سرت را بالا کن ...
نگاه کن ...
دوست داشتن خدا را ببین ...
همیشه باید یک کسی باشد که معنی سه نقطههای انتهای جملههایت را بفهمد ...
همیشه باید کسی باشد تا بغضهایت را قبل از لرزیدن چانهات بفهمد ...
باید کسی باشد که وقتی صدایت لرزید بفهمد ...
زیباترین سخنی که شنیدم سکوت دوست داشتنی تو بود
زیباترین احساساتم گفتن دوست داشتن تو بود
زیباترین انتظار زندگیم حسرت دیدار تو بود
زیباترین لحظه زندگیم لحظه با تو...
همه قراردادها را روی کاغذ بی جان نمی نویسند ،
بعضی از قراردادها وعهد ها را روی قلب می نویسند ...
حواست به این عهد های غیر کاغذی، بیشتر باشد
شکستنشان...
وسعت دوست داشتن را اندازه نگیر ...
زیادش هم کم است ...
رشد کن ...
شکل بگیر ...
و کامل شو ...
خودِ دوست داشتن مهم است ...
نه زمانش ...
نه پایداری اش ...
نه مالکیتش ...
و نه حد و حدودش ...
سرت را بالا کن ...
نگاه کن ...
دوست داشتن خدا را ببین ...
بسم الله الرحمن الرحیم
داستان شهادت شهید محمد رضا تورجی زاده فرمانده گردان یازهرا لشکر 14 امام حسین(ع)
عاشق آنست که رنگ معشوق به خود گیرد...
رفتم پیش جواد محب، فرمانده گروهان خودمان. وارد سنگر شدم. نشستم گوشه سنگر به کارهای محمد (محمدرضا تورجی زاده) فکر می کردم. یادم افتاد در ایام کربلای 5...
"تندتر از امـــام (و ولایت فقیه) نروید که پایـتان خرد می شود.
از امام هم عقـب تر نمانید که منحــرف می شوید ..."
می گفت:
حول یک محور بروید. یک مثال نظامی هم می زد.
می گفت:
"ببینید!
شبها که می رویم رزم شبانه یک بلدچی جلوی ستون است. فقط او راه را می شناسد.
مابقی افراد حتـــی فرمـــانده، پشت سر...
مصاحبه با شهید محمد رضا تورجی زاده ، 5 ماه قبل از شهادتش (جالبه، در مورد حجاب):
چه پیامی برای مردم دارید؟
ما ساکن و اهل جبهه شده ایم. هر دفعه به عنوان مهمان به شهر شما وارد می شویم
مسائلی را میبینیم که تذکرش لازم است!
اول اینکه مسئله حـجـــاب را باید تذکر بدهم. که متاسفانه رعایت نمی شود...
ما...
شعری با دست خط شهید محمد رضا تورجی زاده
شاعرش خودشه...
دور از حریم وصلت گل رنگ و بو ندارد
سرچشمه ی طراوت آبی به جو ندارد
ای چلچراغ ایمان ای جلوه گاه قرآن
حیف از تو گر برد نام هر کس وضو ندارد
راه وصال بستی ، با دیگران نشستی...
جوانی که چون سرو آزاده بود
محمدرضا تورجی زاده بود
دلی داشت روشن به نور امید
که جز بر خداوند ننهاده بود
************************
سوخته
تعریفش را از برادرم که همرزم او بود شنیده بودم . یکبار یکی از نوارهایش را گوش کردم . حالت عجیبی داشت .
از آنچه فکر می کردم زیباتر بود . نوایی ملکوتی داشت . بعد از...
بسم الله الرحمن الرحیم
شهید محمد رضا تورجی زاده - نماز جماعت در دوران دبستان
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
من کلاس اول دبستان بودم. محمد کلاس چهارم. دبستان حسینی در کنار مدرسه صدر خواجو قرار داشت.
مدرسه از صبح تا ساعت 12 ظهر دایر...