نتایح جستجو

نگارم دلتنگتم... دلم مهر می خواهد... اندکی باران... تا نگاه بی روحم را بنوازد ... مرابا آوای دل انگیزش بیارامد... من از سکوت می آیم... از فصل سرد و هم برانگیز فراق... من از نا کامی... ازاشک می آیم از اشکهایی که مامن نا گفته هاست... ناگفته های من... نا گفته های تو... تو در کنار...

نگارم.. .با شعر به سوي تنهايي خود مي گريزم و از تنهایي خود پيشتر مي روم تا انتهاي جهان..

دوباره دست‌هایم خالی است دوباره جای بوسه‌ها تیر می‌کشد دوباره من پراکنده شعرهایی نوشته‌ام که زنی در آن‌ها پنهانی ودکا می‌نوشد تا در مراسم سوگواری آرام باشد

چه بی هوا دلم آغوش ممنوعه ای رامیخواهد... که شرعی بودنش را من میدانم و دلم و تو نگارم...

الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم الّلهُمَّ صَلِّ عَلی...

یرای نگارم آوای رعد آسای تو که می آید... چهره سکوت رخم برمی دارد... اشک در چشمانم نقش می بندد... و سایه ای از تنهایی بر دلم می نشیند... تو فریاد می زنی و من معصومانه سکوت بارانی ام را به تماشا می نشینم... سکوتی که, آیینه ای است در برابر خاطراتم... دراین لحظات تلخ, تنها امیدم به...

برای نگارم دلم یک جای امن می خواهد... یک خلوت گاه... تا اشک هایم را به وجد آورد و گلبر گهای بغض و گلایه ام پر پر شوند اما افسوس که نه خلوت گاهی است و نه مجالی برای گریستن... نازنین فاطمه جمشیدی

آه بله, متاسفم اما این سو نفاهم باعث شد من جواب سوال خیلی از دوستان مهربانم را بدهم... متشکرم به خاطر الطاف بی پایانت:gol::gol::gol:

سلام خانومم ...فکر می کنم سو تفاهم شده... اگر منظورتون از دست نوشته ها, من هستم... اسم کامل من نازنین فاطمه جمشیدی است.. که بر روی جلد رمان چاپ شده ام ...و پایین ثعدادی از دلنوشته هایم درج کرده ام

برای نگارم سكوتم از فرياد رساتر است اشك هايم از باران فراتر... پروردگارم مرا در آغوش دارد... و من از هميشه آرامتر دلتنگي هايم را مينويسم بر قاصدك هايي كه آماده اجابت اند شايد اعجازي در راه باشد... نازنين فاطمه جمشيدي

بسم الله الرحمن الرحیم الحمد الله رب العالمین الرحمن الرحیم مالک یوم الدین ایاک نعبد و ایاک نستعین اهدنا الصراط المستقیم صراط الذین انعمت علیهم غیر المغضوب علیهم والضالین بسم الله الرحمن الرحیم قل هو الله الاحد الله الصمد لم یلد و لم یولد ولم یکن له کفون احد (3) اللهم صل علی محمد...

بسم الله الرحمن الرحیم الحمد الله رب العالمین الرحمن الرحیم مالک یوم الدین ایاک نعبد و ایاک نستعین اهدنا الصراط المستقیم صراط الذین انعمت علیهم غیر المغضوب علیهم والضالین بسم الله الرحمن الرحیم قل هو الله الاحد الله الصمد لم یلد و لم یولد ولم یکن له کفون احد (3) اللهم صل علی محمد...

الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد...

برای نگارم دنیایی از دلتنگی هم باشم ... آن هنگام که نام نو را می خوانم فرو می آرامم

فرمانروای هستی تورا از فراسوی آرامش... در سجاده عشق... در قتوت محبت می خوانم و سر تعظیم فرو می آورم تاهمیشه های حمایت بی شابیه ات را به من... مخلوق بی پناه ات ببخشی... نازنین فاطمه جمشیدی

یک قلمو می خواهم و یک بوم سپید...تا نقشی تازه بنگارم... یک اثر بی همتا قلمو را برمی دارم...در آغوش بوم می فشارم... آن گاه تورا با تمامی کلمات عاشقانه هستی به دنیا می آورم... و با کمک قطره های زلال آب, مهربانی پاک و بی آلایشت را به تصویر می کشم ... اندام زیبا و جذابت را در بهار به...

برای نگارم... یک قلمو می خواهم و یک بوم سپید...تا نقشی تازه بنگارم... یک اثر بی همتا قلمو را برمی دارم...در آغوش بوم می فشارم... آن گاه تورا با تمامی کلمات عاشقانه هستی به دنیا می آورم... و با کمک قطره های زلال آب, مهربانی پاک و بی آلایشت را به تصویر می کشم ... اندام زیبا و جذابت...

ورق پاره های دیروزم را برمی دارم... تمامی سطرها پر از دلتنگی من است... جایی میان کلماتم باز می کنم ونام تازه تورا می نویسم... تورا همه می می شناسند... حتی سنگ هایی که قلبی ندارند... همه گلها بوی تورا می دهند و عطر نفس های تورا تداعی می کنند... حتی باران به عشق دیدن تو درخیابان ها قدم...