نتایح جستجو

راکت بدون توپ بمباران هوایی که می شد و دشمن با راکت مناطق مسکونی و غیر مسکونی را مورد تجاوز قرار می داد. بچه ها سرشان را رو به آسمان و در جهت هواپیماهای عراقی بلند می کردند و می گفتند: نگاه کن یک مثقال عقل به کله این صدام نیست، آخر ما راکت بدون توپ به چه دردمان می خورد! و بعضی اضافه می کردند...

وضوی بی نماز! موقع آن بود که بچه ها به خط مقدم بروند و از خجالت دشمن نابکار دربیایند. همه از خوشحالی در پوست نمی گنجیدند. جز عباس ریزه که چون ابر بهاری اشک می ریخت و مثل کنه چسبیده بود به فرمانده که تو رو جان فک و فامیلت مرا هم ببر، بابا درسته که قدم کوتاهه، اما برای خودم کسی هستم. اما...

جنگ جنگ تا پیروزی شنیده اید می گویند عدو شود سبب خیر؟ ما تازه دیروز معنی آنرا فهمیدیم. دیروز عصر که با خمپاره سنگر تدارکات را زدند. نمی دانید تدارکاتچی بیچاره چه حالی داشت، باید بودید و با چشمان خودتان می دیدید. دار و ندارش پخش شده بود روی زمین، کمپوت، کنسرو، هر چه که تصورش را بکنید، همه...

آشنا در آمدیم یک روز سید حسن حسینی از بچه های گردان رفته بود ته دره برای ما یخ بیاورد. موقع برگشتن با خمپاره پیش پای او را هدف گرفتند، همه سراسیمه از سنگر آمدیم بیرون، خبری از سید نبود، بغض گلوی ما را گرفت، بدون شک شهید شده بود. آماده می شدیم برویم پایین که حسن بلند شد سرپا و لباسهایش را...

زنده در گردان است كم نبودند پدران و پسرانی كه در كنار هم از آب و خاك و جان و مال و ناموسشان دفاع می كردند. از خیل بی شمار آنها پدری بود فوق العاده و با روحیه و سر حال كه درگردان ما بود. وقتی كسی سراغ پسرش را می گرفت خصوصاً برای سنجش روحیه اش سوالی می كرد، می گفت: تو مواظب خودت باش پسر من...

من با چشمانی نمور زندگی را به سلیقه چشمانت چیده ام تو اما هنوز بوی دلتنگی می دهی...

[IMG]

تــــــ♥ـــــو را آرزو نخواهم کرد هيچ وقت! تـــــــ♥ـــــو را لحظه ای خواهم پذيرفت که خودت بيايی با دل خود نه با آرزوی من

حالم را پرسیدند گفتم رو به راهم اما افسوس که هیچکس نفهمید ؛ رو به کدام راه...!!!

[IMG]

خداوندا باشد که بیشتر تسلی دهم تا تسلی یابم در پی فهمیدن باشم تا فهمیده شدن در پی دوست داشتن باشم تا دوست داشته شدن زیرا با دادن است که می گیریم با فراموشی خویشتن است که خویشتن را می یابیم با بخشیدن است که بخشوده می شویم وبا مردن است که زنده می شویم آمین

ذات تو غنی بوده و ما محتاجیم محتاج به غیر خود مگردان ما را .

خداوندا مرا واسطه عشق خود میان آدمیان کن تا آنجا که نفرت است عشق را ارزانی کنم آنجا که تقصیر وگناه است ببخشایم آنجا که تفرقه وجدایی است پیوند بزنم آنجا که خطاست راستی را هدیه کنم آنجا که شک است ایمان بدهم آنجا که نومید است امید شوم آنجا که ظلمت است چراغی برافروزم آنجا که غم است شادی به...

[IMG]

دگر سر من و بالین عافیت هیهات بدین هوس که سر خاکسار من دارد به هرزه در سر او روزگار کردم و او فراغت از من و از روزگار من دارد مگر به درد دلی بازمانده‌ام یا رب کدام دامن همت غبار من دارد

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

[IMG]

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

چاره ی ما ساز که بی یاوریم گر تو برانی به که روی آوریم؟ پیش تو گر بی سر و پا آمدیم هم به امید تو ، خدا آمدیم