نتایح جستجو

  1. nazanin jamshidi

    نامه عاشقانه من

    ..... ..... این منم... بانوی شب های تار و بی ستاره! وارث باران های بی اجازه... مالک نفس های طولانی... که در جاده ی ذهن، با خاطراتت نلاقی دارم هر شام, عطر حضورت در سرم می پیچد... انگشنانم شعر می نوازد... بوی گریه هایم کاغذ را آتش می زند ... و نگاهم ناباورانه درجای خالی ات می میرد...
  2. nazanin jamshidi

    هیچکس مثل تو نیست وقتی آغوش می شوی و زمستانی ترین غم ها در گرمای مهربانی ات ذوب می شوند وقتی...

    هیچکس مثل تو نیست وقتی آغوش می شوی و زمستانی ترین غم ها در گرمای مهربانی ات ذوب می شوند وقتی بوسه می شوی و گونه هایم را مهمان می کنی به بارش شکوفه های بوسه وقتی واژه می شوی و از دوست داشتن می گویی [IMG]
  3. nazanin jamshidi

    شاهزاده ی من! چه زیباست لحظه ی آرامیدن در بستر آغوش تو... لحظه ای که آسمان به کتیبه ی عشق قسم...

    شاهزاده ی من! چه زیباست لحظه ی آرامیدن در بستر آغوش تو... لحظه ای که آسمان به کتیبه ی عشق قسم می خورد و محبت را زمزمه می کند ... و من در محفلی رویاگونه می آرامم... ساحل این حکایت زیبای دلدادگی را به تن مطهر و پاک دریا تفسیر می کند... و لحظاتی مشعوف را به دفتر خاطرات سرنوشت می بخشد... آن...
  4. nazanin jamshidi

    ارزویم با تو بودن با تو موندن است ، حتی اگر فقط یک شب باشد دوست دارم زمان در عشق تو بگذرد ، دوست...

    ارزویم با تو بودن با تو موندن است ، حتی اگر فقط یک شب باشد دوست دارم زمان در عشق تو بگذرد ، دوست دارم با تو جان گیرم با تو جان ببازم ، تو اجازه دادی عشقت را احساس کنم تو به من دل سپردی من هم دلمو باختم ، پس با تمام وجود میگویم تو را می پرستم ! [IMG]
  5. nazanin jamshidi

    [IMG]

    [IMG]
  6. nazanin jamshidi

    نامه عاشقانه من

    شمع... شمع... نفسم! در میان دریایی از نور می آرامم... نگاه منتظرم را به شمع هایی که از نور خورشید منور شده اند، می بخشم... تورا در مقدس ترین جای خاطراتم به یاد می آورم... روزهای زیبای هستی ام را تداعی می کنم... اقیانوسی از کلمات را به خدمت می گیرم... فرشتگان را از گذرگاه نور فرا...
  7. nazanin jamshidi

    [IMG]

    [IMG]
  8. nazanin jamshidi

    نامه عاشقانه من

    .... .... نگارم! خورشید در بزم نور و عشق، عاشقانه می نوازد.. و با حریری از آفتاب به سوی من می آید... تو را نشانم می دهد... نسیم هلهله سر می دهد... درختان پایکوبی می کنند... ابرها می خوانند... گلها می رقصند... و من ازشرم گلگون می شوم ... به آغوش تو تبعید می شوم... بستری از جنس...
  9. nazanin jamshidi

    [IMG]

    [IMG]
  10. nazanin jamshidi

    [IMG]

    [IMG]
  11. nazanin jamshidi

    [IMG]

    [IMG]
  12. nazanin jamshidi

    نامه عاشقانه من

    پازل.. پازل.. شاهزاده ی من... امشب می خواهم از اندیشه هاي ابریشمی ام پازلی بسازم... هر تکه از آن را به گوشه اي از مهر و وفاي تو اختصاص دهم... زیباي نازنین! می دانم تا آخرین نفس نمی توانم این پازل را سامان بخشم و پاکی و بی آلایشی تو را به نمایش بگذارم... اما همین که با هر تپش به...
  13. nazanin jamshidi

    پازل عاشقانه امشب می خواهم از اندیشه هاي ابریشمی ام پازلی بسازم... هر تکه از آن را به گوشه...

    پازل عاشقانه امشب می خواهم از اندیشه هاي ابریشمی ام پازلی بسازم... هر تکه از آن را به گوشه اي از مهر و وفاي تو اختصاص دهم... زیباي نازنین! می دانم تا آخرین نفس نمی توانم این پازل را سامان بخشم و پاکی و بی آلایشی تو رابه نمایش بگذارم... اما همین که با هر تپش به کلبه ی احساسم پناه...
  14. nazanin jamshidi

    نامه عاشقانه من

    فراق... فراق... نگارم! در این لحظات سرد و تاریک، فراق تو آتش به جانم زده.... اما همین آتش، مرا گرم نمی کند؛ گویی با من سر جنگ دارد!!! تورا در فصلی سرد، در هوایی ابری و دلگیر، در میان همهمه ی پر اندوه و وهم بر انگیر سکوت به جدایی سپردم... حال پشیمانم! دلم به اندازه تمام...
  15. nazanin jamshidi

    [IMG]

    [IMG]
  16. nazanin jamshidi

    عشق من! آغوشت را به من ببخش؛ بگذار لبهایمان به بوسه ای معطر شود.... پلکهایمان در بستر یکدیگر...

    عشق من! آغوشت را به من ببخش؛ بگذار لبهایمان به بوسه ای معطر شود.... پلکهایمان در بستر یکدیگر رقصان شود؛ ترنم معاشقه ی صادقانمان در زمین و آسمان بپیچد و آن دو را به هم آغوشی بخواند... می خواهم طبیعت با ما هم آوا شود و نت به نت عشق را با پیانوی دلنواز باران بنوازد... زندگی من...شاهزاده ی...
  17. nazanin jamshidi

    [IMG] عشق نازنینم... مرا ببوس! نه یک بار که هزار بار! بگذار آوازه عشقبازیمان چنان در شهر...

    [IMG] عشق نازنینم... مرا ببوس! نه یک بار که هزار بار! بگذار آوازه عشقبازیمان چنان در شهر بپیچد که روسیاه شوند، آنها که بر سر جداییمان شرط بسته اند!
  18. nazanin jamshidi

    شاهزاده ی من! چه زیباست لحظه ی آرامیدن در بستر آغوش تو... لحظه ای که آسمان به کتیبه ی عشق قسم...

    شاهزاده ی من! چه زیباست لحظه ی آرامیدن در بستر آغوش تو... لحظه ای که آسمان به کتیبه ی عشق قسم می خورد و محبت را زمزمه می کند ... و من در محفلی رویاگونه می آرامم... ساحل این حکایت زیبای دلدادگی را به تن مطهر و پاک دریا تفسیر می کند... و لحظاتی مشعوف را به دفتر خاطرات سرنوشت می بخشد... آن...
بالا