نتایح جستجو

تا دو چشمش به رخم حيران نيست به چکار آيدم اين زيبايي ...

در ببنديد و بگوييد كه من جز از او همه كس بگسستم كس اگر گفت چرا ؟ باكم نيست فاش گوييد كه عاشق هستم قاصدي آمد اگر از ره دور زود پرسيد كه پيغام از كيست گر از او نيست بگوييد آن زن دير گاهيست در اين منزل نيست

:دی میخوامت یگانه!

نازنینا مکن آن جور که کافر نکند ور جهودی بکنم بهره در اسلامم نیست

تعالی الله چه رویست آن که گویی آفتابستی و گر مه را حیا بودی ز شرمش در نقابستی

از وقتی که تو خونت چیز داری :دی نه به جون خودش :دی تنبل نباتی! بیفرما اینجا هم...

یار من کیست ، ای بهار سپید؟ گر نبوسد در این بهار مرا یار من نیست، ای بهار سپید دشت بی تاب شبنم آلوده چه کسی را بخویش می خواند؟ سبزه ها، لحظه ای خموش، خموش آنکه یار منست می داند! آسمان می دود ز خویش برون دیگر او در جهان نمی گنجد آه، گوئی که اینهمه «آبی» در دل آسمان نمی گنجد در بهار او ز یاد...

منم که خون آشام :دی چرا کوفت خو؟ کو؟ کو نشون بده! ای جانم ...

آشنایی نه غریب است که دلسوز من است چون من از خویش برفتم دل بیگانه بسوخت

تا باقی عمر بر چه آید بر باد شد آن چه رفت هیهات

ششششششش باز یادم انداخت! آخی حمید گل و بلبل :دی پست زدی تشکرم پاش نباشه عزیزم؟

تویی که خوبتری ز آفتاب و شکر خدا که نیستم ز تو در روی آفتاب خجل

راس میگیااا البته نه اونقد ولی داشتم کار پیرجوئه باز؟

و گر به خشم برانی طریق رفتن نیست کجا روند که یار از تو خوبتر گیرند

تا قوت صبر بود کردیم دیگر چه کنیم اگر نباشد

نش کی گفته به جز مرد سیبیل کلفته؟ :دی

تک نگینش :دی

در دلم بود که بی دوست نشینم هرگز چه توان کرد که سعی من و دل باطل بود

باوشه ... تونم همچین راحت نشین، همکاری که من میشناسم، غیرتی که بشه همه رو از دم تیغ میگذرونه، خودی غریبه هم نمیشناسه :دی

بیشترش کن تلاشه رو ! چشم انتظارتوووووم ...