نتایح جستجو

  1. mani24

    قهوهء تلـــــــخ عشــــــــق را... شکر مـــــــی ریزیم ..؛ مـــــــن هم می زنم ..؛ تـــــــو...

    قهوهء تلـــــــخ عشــــــــق را... شکر مـــــــی ریزیم ..؛ مـــــــن هم می زنم ..؛ تـــــــو هم می زنی..؛ ناگهان تقدیـــــــر ..؛ همه چیـــــــز را … بـــــــر هـــــــم مـــــــی زند… [IMG]
  2. mani24

    آب نریختـــــم که برگردی آب ریختـــــم تـــا پاک شود هر چه رد پای توست …..از زنـــدگی ام…! [IMG]

    آب نریختـــــم که برگردی آب ریختـــــم تـــا پاک شود هر چه رد پای توست …..از زنـــدگی ام…! [IMG]
  3. mani24

    این روزها هرکی منو میبینه میگه : وای خوش بحالت چقدر لاغر شدی ... رمز موفقیتت چی بوده؟ من فقط...

    این روزها هرکی منو میبینه میگه : وای خوش بحالت چقدر لاغر شدی ... رمز موفقیتت چی بوده؟ من فقط لبخند میزنم و تو دلم میگم: "بازیچه شدن" ..! [IMG]
  4. mani24

    اصلا می سپارمت به خدا... خدایی که هیچوقت تورا به من نسپرد...! [IMG]

    اصلا می سپارمت به خدا... خدایی که هیچوقت تورا به من نسپرد...! [IMG]
  5. mani24

    سیگاری روشن میکنم .. و به خاموش بودنم فکر میکنم .. کـــــــــام عمیق .. همراه آهی کوتاه ...

    سیگاری روشن میکنم .. و به خاموش بودنم فکر میکنم .. کـــــــــام عمیق .. همراه آهی کوتاه .. بیرون میدهم دودش را .. کمرنگ میشود مثل خودم .. نفسم میگیرد از زندگی اجبــــــاری .. [IMG]
  6. mani24

    آن روزها که با تو بودن برایم آرزو بود .. تمام شد ..! امروز با تو بودن .. یا نبودن فرقی...

    آن روزها که با تو بودن برایم آرزو بود .. تمام شد ..! امروز با تو بودن .. یا نبودن فرقی ندارد... سیگار باشد یک خیابان و برگهای زرد پاییزی... من میروم تا دود کنم هستی ام را .. [IMG]
  7. mani24

    سرد است … نیمکتی تنها در پارک نشسته است ، من تنها بر نیمکت و تو تنها در من … میبینی ؟ چه در...

    سرد است … نیمکتی تنها در پارک نشسته است ، من تنها بر نیمکت و تو تنها در من … میبینی ؟ چه در همیم و تنها ؟ [IMG]
  8. mani24

    استغفار و توبه - طلب بخشش و بازگشت

    اَستَغفِرُ اللَهَ رَبی وَ اَتوبُ اِلَیه استغفرالله الذی لا اله الا هوالحی القیوم ذوالجلال والاکرام من جمیع جرمی و ظلمی و اسرافی علی نفسی و اتوب الیه
  9. mani24

    مشاعره با شعر سعدی

    دوست می‌دارم من این نالیدن دلسوز را تا به هر نوعی که باشد بگذرانم روز را شب همه شب انتظار صبح رویی می‌رود کان صباحت نیست این صبح جهان افروز را
  10. mani24

    خودتو با یه شعر وصف کن...!

    . هی ( ر ا ه ) آمدم با تو … هی (ه ا ر ) تر شدی با من …
  11. mani24

    معماری با مصالحی از جنس دل

    من از تو هیچ نمیخواهم فقط... فقط به ان کسی که عاشقانه دوستت دارد بگو حلالم کند اگر هنوز شب ها با یاد تو میخوابم..
  12. mani24

    مشاعرۀ سنّتی

    نکهت باغ گل و نزهت نارنجستان از نسیمم بنوازند مشام ای شیراز نرگسم سوی چمن خواند و سروم سوی باغ من مردد که دهم دل به کدام ای شیراز
  13. mani24

    زنگ تفریح ... گپ و گفت های خودمونی!

    من تصوراتم از تو با " کــــــــاش " گره خورده تـــو ، توقعاتت از من با " بایـــــــــد" ...
  14. mani24

    بــ ـی هـَــوا رَفـتــی ! بــی” نـفـس ” مـــانــدَم . . . ! [IMG]

    بــ ـی هـَــوا رَفـتــی ! بــی” نـفـس ” مـــانــدَم . . . ! [IMG]
  15. mani24

    معماری با مصالحی از جنس دل

    مــرد بـودن بـه گـریـه نکــردن نیستـــ ! بـه گـریـه ننـداختنـــه ... مـــرد هستــی ؟!
  16. mani24

    معماری با مصالحی از جنس دل

    دلم میخواهد تمامِ حسِ نابم را برایت بنویسم! میدانی، گاهی دلم میخواهد از شدت این دوست داشتن بمیرم… میخواهم داستانی از علاقه ام به تو را بنویسم یکی بود ، یکی … بیخیال …!!! خلاصه اش میشود دوستت دارم … احساس مرا اندازه نگیر … تو را بی اندازه دوست دارم … !
  17. mani24

    مشاعرۀ سنّتی

    ملا بمدرس آمد و درس دقیق گفت حق را ز غیر حق بگمان امتیاز کرد __________________
  18. mani24

    **مشاعره با اشعار سهراب سپهری**

    از زندگی گمشده ای پر بود. بر شاخ درخت مرغ افسانه نشسته بود. از شکاف سینه اش به درون نگریست: تهی درونش شبیه درختی بود. شکاف سینه اش را با پرها پوشاند ، بال هایش را گشود و شاخه را در ناشناسی فضا تنها گذاشت. درختی میان دو لحظه می پژمرد. اتاقی به آستانه ی خود می رسید. مرغی بیراهه ی فضا را می پیمود...
  19. mani24

    خواندن حدیث شریف کساء...

    وَرَبِّ الْكَعْبَةِ فَقالَ النَّبِىُّ ثانِياً يا عَلِىُّ وَالَّذى بَعَثَنى بِالْحَقِّ نَبِيّاًرستگار شديم و سوگند به پروردگار كعبه كه شيعيان ما نيز رستگار شدند، دوباره پيغمبر فرمود: اى على سوگند بدانكه مرا بحق به نبوتوَاصْطَفانى بِالرِّسالَةِ نَجِيّاً ما ذُكِرَ خَبَرُنا هذا فى مَحْفِلٍ مِنْ...
  20. mani24

    خواندن حدیث شریف کساء...

    السَّلامُ يا اَخى يا وَصِيّى وَخَليفَتى وَصاحِبَ لِواَّئى قَدْ اَذِنْتُ لَكَباد سلام اى برادر من و اى وصى و خليفه و پرچمدار من به تو اذن دادمفَدَخَلَ عَلِىُّ تَحْتَ الْكِساَّءِ ثُمَّ اَتَيْتُ نَحْوَ الْكِساَّءِ وَقُلْتُ اَلسَّلامُپس على نيز وارد در زير كساء شد، در اين هنگام من نيز بطرف كساء رفتم...
بالا